ایکس – شبه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: چه کسی گفته که اگر خدا نبخشد، ائمه میبخشند؟ بلکه خدا به خاطر آنها میبخشد و البته آن هم نظامی دارد.
البته که نه تنها کسی مهربانتر از خداوند منّان نیست، بلکه اساساً کسی از خود چیزی ندارد. پس هر فضلی که در هر کسی باشد، تجلی فضل اوست.
مخالفان اسلام و به ویژه تشیع، بسیار سعی دارند القا کنند که شیعیان (یا اهل سنت که آنان نیز توسط و شفاعت را قبول دارند)، پیامبر اکرم و اهل بیت ایشان را مقابل خدا، در عرض خدا و یا کنار خدا قرار دادهاند! چرا که خودشان چند صفحه کتاب در دست گرفتند و گفتند: "این برای ما کافیست" و اعتقاد و اتصال دائم مسلمین با آورنده وحی و نیز جانشینان وی، با اهداف آنان منافات دارد. اما ما باید بدانیم که چنین نگرش و باوری در تشیع و شیعه وجود ندارد، بلکه فقط امتداد خط ولایت الهی است.
خداوند متعال خود در کلام وحی، به این حقه و فتنه تصریح کرده است و میفرماید، بسیاری سعی دارند تا حتی بین خدا و انبیای او فاصله بیاندازند و برای تحقق این انحراف خود، هیچ موقع یک "بسته هدایتی" را به طور کامل قبول نمیکنند. لذا مرتب میگویند: این را میپذیریم و آن را نمیپذیریم. گویی که تعیین، تدوین و تبینن خط ولایت و خط هدایت با آنان است.
«إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُواْ بَيْنَ اللّهِ وَرُسُلِهِ وَيقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَن يَتَّخِذُواْ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلاً» (النساء، 150)
ترجمه: همانا كسانى كه خدا و پيامبرانش را انكار مىكنند، و مىخواهند ميان خدا و رسولانش جدايى قائل شوند، و مىگويند: ما به برخى ايمان داريم و به برخى نداريم، و مىخواهند بين اين دو، راهى [جدا] بگيرند.
از این رو شاهدید که هیچ گاه اذغان به کفر و یا نامسلمانی نمیکنند، بلکه تحت لوای خدا، رسولش را کنار میگذارند، به نام رسول، ولایت و امامت را نفی میکنند، سپس قرآنی در دست میگیرند و همه را به اضافهی آموزههای وحی در همان قرآن و سنت رسولش را کنار میگذارند!
الف – در خصوص شفاعت، که امری بسیار مهم است، مباحث بسیاری درج شده است که حتماً باید مطالعه شود (لینک، نمونه)، اما در این مختصر همین قدر اشاره میشود که بالاخره مقولهی "شفاعت"، تصریح خداوند متعال در قرآن کریم است، آیا انکارش میکنند؟ وقتی میفرماید: کسانی که خدا از آنان راضی است و کسانی که بر اساس حق و علم گواهی میدهند و ...، شفاعت میکنند، چگونه میتوان در آن تشکیک نمود.
ب – معنای شفاعت این نیست که "خدا نمیبخشد، اما آنها میبخشند". همان طور که در قرآن کریم تصریح نموده است، پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، سخن و منطقی به جز وحی ندارد و خلفای الهی، هرگز به جز آن چه خدا بخواهد نمیخواهند، چنان امام زمان، حضرت مهدی سلام الله علیه میفرمایند: «قُلُوبنا اَوعیَةٌ لِمَشیَّةِ اللهِ فَاذا شاءَ شِئنا – دلهای ما ظرف اراده و مشیت خداست پس هرگاه او بخواهد، ما میخواهیم / بحارالانوار،ج52،ص51».
چرا امام صادق علیهالسلام قسم جلاله خورد که شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد، نمیرسد؟ یعنی خدا چنین اذنی را نمیدهد. یعنی "شفاعت" نیز اصول و چارچوبی دارد، مقررات و شرایطی دارد و همینطوری حاصل نمیگردد.
پس هیچ کس جز باذن الله نمیتواند شفاعت کند و هیچ کس نیز جز باذن الله نمیتواند مورد شفاعت قرار گیرد.
ج – اما این، بدان معنا نیست که اصلاً شفاعتی وجود ندارد یا اگر وجود داشته باشد، لابد در عرض یا مقابل اراده الهی است. خیر. بلکه مشیت خدا، اراده خدا، قوانین حاکم الهی بر نظام خلقت، مبتنی بر "شفاعت" یا همان "جفت بودن" است. نظام عالم خلقت مبتنی بر "علت و معلول" و نیز "تأثیر و تأثر" است.
مثال: اگر کسی با مربی خود وارد استخری شد، چند متری شنا کرد و بیشتر ندانست و نتوانست، آیا مربی او را برای رسیدن همراهی و دستگیری نمیکند؟ این همان شفاعت است.
اگر دو نفر نزد قاضی رفتند، یکی اعتبار داشت و دیگری نداشت و معتبر گفت: به اعتبار من از او درگذرید، یا به اعتبار من و به خاطر به او چیزی بدهید، کار خلاف و غیر معقولی و نامتعارفی به نظر میرسد؟ یا با مقام قاضی تعارضی دارد؟ این همان شفاعت است.
*- پس همان مشیّت، اراده و حکمت الهی بر آن قرار گرفته است که رهبران هدایت و اسوههای رحمت و عفوش را میان مردم بفرستد و بفرماید که در حیات دنیا با آنها همراه باشید، تا در آخرت نیز به واسطه آنان از عذاب نجات یافته و در جنت مقرب من باشید. پس اگر فرمود: پیامبر، امامان، شهدا، قرآن، نماز ... و حتی پدر و مادر صالح شفاعت میکنند، نه تنها امر بعیدی نیست، بلکه راهی جز این نیست.
د – در خصوص نتیجهی عمل، دقت داشته باشیم که بله، اگر نظام خلقت را خشک، بیروح، بیلطافت، بیانعطاف و ... فرض کنیم، همینطور است، هر خطایی، هر گناهی، هر نافرمانی و معصیتی، باید حتماً و یقیناً عقوبت داشته باشد؛ اما چرا در همین دنیا چنین نیست؟ نافرمانی خدا در همین دنیا میشود و نه در آخرت، پس باید فوراً و قهراً نتیجهی سوء داشته باشد.
اما فرمود در نظام تجلی و خلقت من، رحمت سبقت دارد. بله، رحمت خدا، لطف خدا، کرم خدا، عفو خدا نیز بر نظام خلقت حکیمانهی او، حاکم است. لذا همانطور که فرمود: اگر توبه کنی، قبول میکنم – اگر استغفار کنی، میبخشم – اگر دعا کنی، برآورده میکنم – اگر دوستم داشته باشی، دوستت خواهم داشت – اگر دینت را نصرت کنی، من نیز تو را نصرت میدهم و ...(که اینها همه همان شفع و شفاعت، جفت شدن و همراهی و علت و معلول است)، تأکید نمود که اگر تو استغفار کنی و رسول (ص) نیز برایت استغفار کند،حتماً و یقیناً میبخشمت. این یعنی شفاعت.
«وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا» (النساء، 64)
ترجمه: و ما هيچ رسولى را نفرستاديم مگر آنكه به فرمان خدا از وى اطاعت شود. و اگر آنها هنگامى كه به خويشتن ستم كردند نزد تو مىآمدند، آن گاه از خداوند آمرزش مىخواستند و رسول خدا نيز براى آنها طلب آمرزش مىكرد بىترديد خدا را بسيار توبهپذير و مهربان مىيافتند
توضیح:
1- «وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ - و رسول خدا نيز براى آنها طلب آمرزش مىكرد ...»، یعنی چه؟ یعنی شفاعت.
2- اطاعت خدا، فقط و فقط در اطاعت رسول او (ص) محقق میگردد، پس معصیت خدا نیز فقط و فقط با فاصله گرفتن از اطاعت او واقع میشود. لذا فرمود: «اگر نزد تو میآمدند»، یعنی اگر بر میگشتند و با تو جفت و همراه میشدند، این شفاعت و بخشش صورت میگرفت.
3- نه هیچ فیضی و نه هیچ عذابی، بدون واسطه به خلقت و انسان نمیرسد تا کسی مدعی شود که میتواند بدون توسل به آن واسطه و وسیله و بدون نزدیک شدن و شفاعت آن را اخذ کند.
نتیجه:
پس نه چنین است که گفته شود: «خدا نمیبخشد و آنها میبخشند»، چرا که معنا ندارد، هم داور اوست و هم مالک اوست، وقتی او نبخشد، هیچ بخشش دیگری فایده ندارد. بلکه بخشش او نیز بر اساس نظام رحیمانه و حکیمانه است و شفاعت، از جمله عوامل بخشش است که خود او قرار داده است.
و نه چنین است که گفته شود: «نظام خلقت، مثل قوانین فیزیک و شیمی، خشک و محدود هستند. بلکه رحمت، مهمترین "علت" در سلسله علل میباشد. چرا در سخنان، دعاها و آموزههای اهل بیت علیهمالسلام بسیار میخوانیم که "خدایا با عدلت با من رفتار نکن، بلکه با رحمت، فضل و جودت رفتار بنما؟"
مرتبط:
*- شفاعت را برای ما جوانان به زبان ساده توضیح دهید و چرا اهل سنّت میگویند شرک است، اما تشیع به شدت به آن اعتقاد دارد؟
*- آیا آیه «ایاک نعبد و ایاک نستعین»، با توسل و شفاعت جستن شیعیان منافات ندارد؟
*- وهابیها میگویند: شیعیان به امامانشان متوسل میشوند و این در هیچ کجای قرآن کریم نیامده است، پس بدعت است. پاسخ چیست؟
کلمات کلیدی:
اعتقادی دعا شفاعت