صحیفه سجادیه (ع) / درس 19 - فرازی از دعای 30 - «طلب عافیت در قبال دَین، امانت و بدهی»
صحیفه سجادیه (علیه السلام) / درس 18 - فرازی از دعای 37
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لِيَ الْعَافِيَةَ مِنْ دَيْنٍ تُخْلِقُ بِهِ وَجْهِي، وَ يَحَارُ فِيهِ ذِهْنِي، وَ يَتَشَعَّبُ لَهُ فِكْرِي، وَ يَطُولُ بِمُمَارَسَتِهِ شُغْلِي * وَ أَعُوذُ بِكَ، يَا رَبِّ، مِنْ هَمِّ الدَّيْنِ وَ فِكْرِهِ، وَ شُغْلِ الدَّيْنِ وَ سَهَرِهِ * فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعِذْنِي مِنْهُ، وَ أَسْتَجِيرُ بِكَ، يَا رَبِّ، مِنْ ذِلَّتِهِ فِي الْحَيَاةِ، وَ مِنْ تَبِعَتِهِ بَعْدَ الْوَفَاةِ * فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَجِرْني مِنْهُ بِوُسْعٍ فَاضِلٍ أَوْ كَفَافٍ وَاصِلٍ.»
- بار الها! بر محمّد و آلش درود فرست و مرا از وامی که به خاطر آن آبرویم را بریزی بهسلامت دار؛ وامی که ذهنم را پریشان میکند و فکرم را پراکنده میسازد و کارم را در چاره کردن آن طولانی میکند * ای پروردگارم! از اندوه وام و فکرش و از دل مشغولی به آن و بیخوابیاش، به تو پناه میبرم؛ پس بر محمّد و آلش درود فرست و مرا از آن پناه ده * ای پروردگارم! از خواری وام در این زندگی دنیا و از گرفتاریاش پس از مرگ، به تو پناه میجویم * پس بر محمّد و آلش درود فرست و مرا از سختی وام به ثروت سرشار و رزق کافی که از من قطع نشود، پناه ده.
Tr) Allah'ım! Muhammed ve Âline salât eyle ve yüzümü eskitecek, zihnimi karıştıracak, düşüncelerimi dağıtacak, uzun süre beni meşgul edecek borca düşürme beni.
En) O God, bless Muhammad and his Household and release me from a debt which makes me lose face , confuses my mind, disrupts my thinking, and prolongs my occupation with attending to it!
شرحی مختصر
تا سخن از «دَین و بدهی» به میان میآید، ذهن متوجه دیون مادی به دیگران میگردد، در حالی که دَین ما نسبت به امانات الهی، به مراتب بیشتر است.
دقت شود که چرا در همان آغاز، به «دَین - وام» تأکید شده و عافیتی درخواست شده که مانع از آبرو ریزی و درگیری ذهن، فکر، قلب و کار در برابر «دَین - وام» شود؟
به تعلیم حضرت امام صادق علیه السلام، اولین گام در بندگی (عبودیت)، این است که خودت را مالک چیزی ندانی و این امانات خدا را مِلک خودت ندانی!
وقتی میگوییم: «عقل من، دل من، بدن من، دست و پا و اعضای من، ثروت من، همسر و فرزند، خانه و کاشانۀ من و ...»، باید توجه داشته باشیم که این مالکیتها، همه اعتباری و موقتی میباشند و مالک حقیقی اوست؛ چنان که در آیات متعددی فرمود: «وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ - و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن خداست» (النساء، 131)؛ و فرمود: «لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى - آنچه در آسمانها و آنچه در زمين و آنچه ميان آن دو و آنچه زير خاك است از آن اوست» (طه، 6).
بنابراین، وقتی دانستیم و باور کردیم که مالک هیچ چیزی و حتی خودمان نیستیم و هر چه هست در قلمروی مالکیت اوست؛ معلوم میشود که آن چه به ما عطا و موهبت نموده، همه «امانت و دَین» است؛ چنان که هر چه داده را پس میخواهد و در برابر چگونگی نگهداری و استفاده از این امانت، سؤال و بازخواست مینماید. اگر امانتها سالم و درست به مالِک حقیقی بازگردانده شود، همه را به همراه مزد و پاداش غیر قابل حساب و بهشت جاویدش، به امانتدار میبخشد و باز هم مالک خود اوست؛ و اگر در نگهداری و استفاده از امانات، اهمال یا اسراف و ظلمی صورت پذیرفته باشد، امانتدار (انسان)، معذب میگردد.
پس، ما در برابر تمامی دادههای مادی و معنویِ خداوند منّان، «مَدیون» هستیم، یعنی دیونی بر عهده داریم که باید ادا نماییم.
«دَین، امانت و وام»، نسبت به دیگران نیز در همین چارچوب و قواعد قرار دارد که باید درست، سالم و به موقع، با مالک اعتباریش بازگردانده شود.
●- در این فراز، برای رهایی از دچار شدن به عواقب سوء «دیون»، چه در برابر حق تعالی باشد و چه در برابر دیگران بابت دیون مادی و معنوی که به آنها داریم، از خداوند منّان «عافیت» درخواست شده است که برتر و جامعتر از «سلامتی» میباشد.
«عافیت» برگرفته از کلمه «عفو»، به معنای بخشش و پاک کردن از گناهان و آلودگیها و «معاف» کردن به معنای برداشتن بار مسئولیت، گرفتاری، بلا و عذاب میباشد.
پس، از او در مقابل دیون مادی و معنوی، در برابر خودش و یا دیگران، عافیتی میخواهیم که مانع از آبروریزی، دغدغۀ ذهنی و اشتغال به رفع و دفع گرفتاریهای «دَین - امانت و بدهی» گردد. آمین.
کلمات کلیدی:
صحیفه سجادیه دعا