بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
سلام به محضر شریف امام زمان علیه السلام و سلام خدمت شما بزرگواران
پیرو بحث قبلی با عنوان «تا اخبار درست نداشته باشی، صبر و استقامت نیز نخواهی داشت»، برای برخی این پرسش ایجاد شده که : «شما با استناد به آیۀ "وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا" و آن چه که بین حضرات خضر و موسی علیهما السلام رخ داد، استدلال کردید که تا انسان نسبت به چیزی خبر نداشته باشد، در آن صبر و استقامت نیز نخواهد داشت! حال ما نسبت به خیلی از معارف و حقایق بیخبریم! به ویژه در خداشناسی و اصول اعتقادات.
اولاً: تردید نکنیم که بالاخره فرق است بین کسی که میداند با کسی که نمیداند؛ فرمود: «قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ - بگو: «آيا كسانى كه مىدانند با كسانى كه نمىدانند يكسانند؟! تنها خردمندان متذكّر مىشوند! / الزّمر، 9» خب، هر عاقلی متوجه است کسی که میداند با کسی که نمیداند، برابر نیست. اگر خودروی شما نیاز به تعمیر داشته باشد، سراغ کسی میروید که مکانیک میداند. یا برای بنا کردن یک ساختمان، سراغ کسی میروید که علم مهندسی ساختمان دارد و با تلاوت، مطالعه کتاب و تعلیم از اساتید، باید علم را زیاد کرد.
ثانیاً: باید بسیار دقت داشته باشیم که اگر چه خبر خود نوعی اطلاع رسانی و آگاهی بخشی است، اما بسیار فرق است بین "معرفت و علم"، با "خبر".
علم، دانش یقینی است، اما خبر الزاماً چنین نیست - علم دانش است، اما خبر اطلاع یافتن از وقایع است - کار علم، توضیح و توصیف برای حصول شناخت است، چرا که عقل به نور علم میبیند و میشناسد؛ اما خبر ممکن است فقط اطلاع رسانی از یک واقعه یا رخداد باشد، بدون هیچ توضیحی و توصیفی برای شناخت علمی - ممکن است از علم سوء استفاده کنند، اما علم، اگر واقعاً علم باشد، دروغ نیست؛ اما خبر ممکن است دروغ باشد.
●- پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، در یک دسته بندی کلّی فرمودند: «اَلْعِلْمُ عِلْمَانِ عِلْمُ اَلْأَدْيَانِ وَ عِلْمُ اَلْأَبْدَانِ / کنز الفوائد، جلد۲، صفحه۱۰۷» یعنی: علم دو دسته است، یکی "علم ادیان"، یعنی علم به مباحث اعتقادی، باورها، گرایشات، علوم عقلی و فطری؛ و دیگری"علم ابدان"، یعنی علم اجسام، یعنی همین علوم طبیعی و تجربی.
اما "خبر"، اینطوری نیست، بلکه نسبت به وقوع یک حادثه در گذشته، یا حال و یا آینده، اطلاعرسانی میکند.
ممکن است از نزدیکان کسی به شما خبر دهد که «حالم خوب نیست» و هیچ توصیف و توضیح علمی نداشته باشد و شما نیز فقط همین قدر مطلع میشود که او حالش خوب نیست.
●- به عنوان مثال در علوم عقلی و مباحث اعتقادی: همه میدانند که عالمِ هستی، خالقی دارد؛ هر کس هم تکذیب کند، به خودش دروغ میگوید؛ اما این که او إله است و إلهی غیر از او نیست، علم میخواهد، لذا فرمود: «فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - پس بدان که إلهی (قابل پرستشی) جز الله نیست / محمد صلوات الله علیه و آله، 19».
همه به حکم عقل درک میکنند که این عالَم از هیچ و پوچ نیامده و به سوی هیچ و پوچ نمیرود و حیات آدمی نیز با مرگ به پایان نمیرسد، پس باید عوالم دیگری هم باشد؛ اما این که آنجا چه خبر است و چه رویدادهای رخ میدهد را باید کسی که میداند "خبر" دهد.
●- اجازه بدهید با چند مثال مادی و جاری در زندگی خودمان، فرق علم با خبر را بیشتر توضیح بدهم:
*- سلسله عصبهایی به مغز شما خبر میدهند که انگشت پای شما در دمیکند - ظهور جوشهایی در پوست یا خارش، به شما خبر میدهند که در کارکرد کَبد شما، اختلالی رخ داده و امثال اینها؛ اما چرا چنین شده، آیا یک خوراکی به شما نساخته، یا مبتلا به قند (دیابت)، فشار خون و یا چربی خون شدهاید و چه باید بکنید را پزشک میداند، یعنی کسی که در این رشته "علم" دارد.
*- به شما خبر میدهند که یک ساختمان ده طبقه در شهر آبادان فرو ریخت؛ این یک اطلاعرسانی از یک واقعه است؛ بعد خبر میدهند که ده پانزده نفر نیز کشته شدند، این نیز یک خبر و اطلاع رسانی از واقعه است؛ بعد خبر میدهند که مالکش دستگیر شد و سپس خبر میدهند که جسد مالک زیر آوار پیدا شد! اینها همه خبر است؛ اما مالک، مهندس، شهرداری و مهندس ناظر "علم" دارند که چرا فرو ریخت، زیرساختها سست بود یعنی چه؟ و یا بنا تحمل افزودن سه طبقه اضافی را نداشت، به لحاظ علمی یعنی چه؟!
●- در ماجرای حضرات موسی و خضر علیهما السلام، حضرت خضر به ایشان نفرمود که «شما علم ندارید»، بلکه فرمود: «خبر نداری، و در چیزی که از آن خبر نداری، نمیتوانی شکیبا باشی»؛ بله، حضرت موسی علیه السلام، خبر نداشت که سلطانی در بندر منتظر است که کشتیهای سالم را مصادره کند - خبر نداشت که زیر دیوار مخروبه، گنجی است که مقدر شده پس از گذشت زمان، به یتیمانی برسد - خبر نداشت که آن نوجوان اگر زنده میماند، سبب انحرافات خودش و پدر و مادرش میشد و خداوند متعال اراده نموده بود که او از این بیشتر عمر نکند! حضرت خضر علیه السلام نیز خبر نداشت، بلکه خدا به او که مأمور به انجام برخی امور بود، خبر داده بود تا آگاهانه به مأموریت و تکلیف عمل نماید؛ و به حضرت موسی علیه السلام خبر نداده بود.
●- به تفاوت "علم با خبر"، در ماجرای حضرت آدم علیه السلام، به خوبی اشاره شده است.
خداوند سبحان، علم تمامی اسماء (نشانههایش) را به حضرت آدم علیه السلام تعلیم داد: «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا»، سپس آنها را که به فرشتگانش که پرسیده بودند: «چرا آدم خلیفۀ تو باشد» عرضه داشت، که معلوم میشود آنها وجودهای حقیقی بودند و الفاظ نبودند، و فرمود: «أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ»، یعنی اگر در قول خود صادقید که شما ظرفیت و لیاقت جانشینی مرا دارید، از این اسمها به من "خبر" دهید. آنها عاجز ماندند و گفتند: «خدایا تو میدانی که ما چنین علمی نداریم، چون تو علم به آنها را به ما نیاموختهای»، سپس به حضرت آدم علیه السلام فرمود: «يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ - ای آدم! به آنها از اسم اینها خبر بده (البقره، 31 تا 33)»؛ و نفرمود که «تعلیم بده»، چرا که فرشتگان ظرفیت و قابلیت چنین علمی را نداشتند، وگرنه خداوند متعال همانطور که به حضرت آدم علیه السلام تعلیم داده بود، خودش به آنها تعلیم مینمود.
●- ما با خبر شدیم که حضرت امام علی علیه السلام، به عنوان: خلیفة الله، حجّت الله، ولیّ الله، امیرالمؤمنین و امام، برگزیده شد و پذیرفتیم و بیعت کردیم، اما آیا همه علم داریم که خلیفة الله، حجّت الله، ولیّ الله یعنی چه؟!
با اخباری که توسط وحی به ما رسیده، از نعمات بهشتی آگاه و با خبر شدیم، اما آیا به چند و چون، کیفیت و حقیقت این نعمات علم نیز داریم؟!
●- در یک آیه میفرماید: «وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ - و هنگامى كه عذاب را مىبينند به زودى خواهند دانست / الفرقان، 42»؛ دیدن عذاب با چشیدن عذاب متفاوت است، دیدن عذاب سبب علم شهودی میشود، و دانستن این که چه کسی گمراهتر است، علم به آن اشخاص، چگونگی گمراهی و وضعیت آنهاست.
●- نسبت به مواضع و عملکردها، در یک آیه میفرماید: «يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ - آنگاه به آنچه انجام مىدادند آگاهشان خواهد كرد/ الأنعام، 159»، این مرحله، اطلاعرسانی و خبر است.
در آیۀ دیگری میفرماید: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ / الزلزلة، 7 و 8»، یعنی هر کسی به اندازۀ ذره مثقال از اعمال خوب و بدش را میبیند، و البته حقیقت و آثارش را هم میبیند، و این علم شهودی است.
در یک آیۀ دیگر میفرماید: «اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا / الإسراء، 14»، یعنی کتاب مواضع و اعمال هر کسی را به دست خودش میدهند میگویند: «خودت بخوانی و به حساب خودت برسی برای قضاوت کفایت میکند»، این علم کتاب است.
اما بعد، نوبت وقوع "اخباری" میرسد که از پیش به همه داده شده بود. به مؤمنان و متقیان میگویند: «با سلامتی، خوشی و امنیت وارد شوید، این همان بهشتی است که اخبارش به شما رسیده بود و وعدهاش به شما داده شده بود»؛ و فرشتگانی که اهل جهنم را به طرف جایگاهشان در آتش میبرند، آنها را سرزنش میکنند که آیا برای شما پیامبری نیامده بود که از این روز، از این جایگاه و از جهنم و عذابهایش به شما "خبر" دهد؟! آنها نیز میگویند: «چرا آمده بود، خبر هم داده بود، اما ما محل نگذاشتیم، جدی نگرفتیم و حتی مسخره هم کردیم!»
«تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ»
- نزديك است (دوزخ) از شدّت غضب پاره پاره شود؛ هر زمان كه گروهى در آن افكنده مىشوند، نگهبانان دوزخ از آنها مىپرسند: «مگر بيم دهندۀ الهى به سراغ شما نيامد؟!»
«قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ» (الملک، 8 و 9)
- مىگويند: «آرى، بيم دهنده به سراغ ما آمد، ولى ما او را تكذيب كرديم و گفتيم: خداوند هرگز چيزى نازل نكرده، و شما در گمراهى بزرگى هستيد!»
بنابراین، خبر نیز نوعی آگاهی بخشی هست، اما تفاوتهای بسیاری بین "شناخت (معرفت) و علم، با خبر" وجود دارد.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
- تعداد بازدید : 533
- 6 خرداد 1401
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: صوتی «نقش خبر» علم