پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
پاسخ به «سخن نادرست چرا نقل شده یا میشود؟» بسیار روشن است، یا از جهل (نادانی و بیخردی) میباشد یا از روی دشمنی و لجاج برای ایجاد انحراف در افکار و اذهان مردم!
بدیهی است که دشمن دروغ میسازد و تهمت میزند و اگر دشمن، منافق نفوذی باشد، دورغها و تهمتهای شبههافکن و منحرف کننده را نشر میدهد!
بعید است که شما خودتان صحاح ستّه (ششگانه) و از جمله صحیح بخاری را خوانده باشید و احتمالاً از این طرف و آن طرف، مطالبی را خوانده یا شنیدهاید؛ چنان که بعید است کتب مرجع حدیثی شیعه را چون «اصول کافی یا مَن لایَحضُرُه الفقیه» را خوانده باشید؛ چنان که در میان افراد عادی، کمتر کسی حتی قرآن مجید و نهج البلاغه را به صورت تحقیقی میخواند!
اما، این که آیا خودتان خواندهاید یا خیر؟ اگر خواندهاید، چرا به جای قرآن کریم، تفاسیر معتبر، نهج البلاغه، اصول کافی، کتب علمای شیعه در اصول عقاید و ...، ناگهان به سراغ «صحیح بخاری» رفتهاید و در میان آن همه احادیث درست و نادرست آن، به این دسته از احادیث جعلی رسیدهاید، نه موضوع پرسش شماست و نه موضوع پاسخ ما؛ بلکه آن چه شما به عنوان ملاک و محک تشخیص صحت یک حدیث یا گزاره در نظر گرفتهاید: «تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها»؛ مهمتر از بررسی احادیث صحیح یا جعلی میباشد.
فرض نمایید که میخواهیم با هم بحث کنیم که کدام حدیث یا گزاره صحیح است و کدام نادرست؟
● - شما میپرسید: «ملاک و محک تشخیص شما چیست؟» پاسخ این است:
1- خداوند متعال به ما «عقل» موهبت نموده و «وحی - علم الهی» را نیز به ما رسانده و در اختیار ما قرار داده و پیامبر اکرم فرمودند:
«إذا جاءَکُم عَنِی حَدیث، فَاعرَضُوهُ عَلى کِتاب الله، فَما وافِقٌ کِتابَ الله فَاقبَلُوهُ، وَ مَا خالِفَهُ فَاضرِبوا بِهِ عَرضَ الحِائِط» (تفسير الصافي، جلد۱، صفحه۳۶)
- هرگاه حدیثى از من به شما برسد، آنرا بر کتاب خدا عرضه کنید، آنچه از آن موافق قرآن بود بپذیرید و آنچه مخالف بود را به دیوار بکوبید.
و امام صادق علیه السلام فرمودند: «مَا لَمْ یُوَافِقْ مِنَ الْحَدِیثِ الْقُرْآنَ فَهُوَ زُخْرُفٌ - حدیثى که با قرآن همخوان نباشد، دروغی است خوشرنگ و لعاب.» (کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 69)
2- ممکن است در هر کتابی، مطالبی بنویسند و به اهل عصمت علیهم السلام نسبت دهند! لذا چگونگی تشخیص صحت یک حدیث، خودش یک علمی است بسیار غامض و دارای اصول و روش که در «علم حدیث - علم رجال - علم کتاب و ...» تدوین، تشریح و بحث شده است.
● - حال ما میپرسیم: «ملاک و محک تشخیص شما چیست؟» اگر پاسخ دهید: «تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها!» آیا دیگر دلیل، توجیه و ضرورتی برای ادامۀ بحث باقی میماند؟! آیا این ملاک و محک شما، عقلی و علمی میباشد؟! آیا مبنای قرآنی و حدیثی دارد؟!
مردم خیلی چیزها میگویند
مردم، مبتنی بر سطح علم، آگاهی، بصیرت، گرایشات، باورها، خواستها و منافع خود، خیلی چیزها میگویند؛ برخی نادان و بیخرد (جاهل) میباشند - برخی دیگر سطحینگر و دهانبین شدهاند - برخی دیگر زود اسیر موج و جوّ میشوند - برخی دشمنند و برخی منافق و نفوذی و ...؛ آیا در مقابل گفتار اینها، هر چند بسیار فرافکنی شده باشد، بگوییم: «تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها!»
در قرآن مجید، اشارات فراوانی به گفتار و باورهای کفار، مشرکان و منافقان شده است که در بین خودشان رواج داشته و هنگام بعثت و دعوت پیامبران إلهی، بیشتر مردم بر این باورها بودهاند، مانند:
«وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَإِذَا كُنَّا تُرَابًا وَآبَاؤُنَا أَئِنَّا لَمُخْرَجُونَ * لَقَدْ وُعِدْنَا هَذَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ» (النّمل، 67 و 68)
- كافران گفتند: آيا هنگامی كه ما و پدرانمان خاك شديم باز هم از دل خاك بيرون میآئيم * اين وعدهای است كه به ما و پدرانمان از پيش داده شده اينها همان افسانههای خرافی پيشينيان است.
اکثریتی میگفتند: «این که ادعای نبوت دارد، شاعر، مجنون و ساحر میباشد» و ...! حال در مقابل اینها چه بگوییم؟ آیا بگوییم: «تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها!»
●- بنابراین، بسیار واضح است که اهانتهای وارده به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، در صحیح بخاری و یا سایر منابع معتبر حدیثی در میان سنّیها (که برخی بسیار شرمآور نیز میباشند)؛ همگی دورغها و تهمتهای هدفمند میباشند و تکلیف علمای آنهاست که با توجه ملاکها و محکهای تشخیص، از جمله «عقل و وحی» و سپس بررسی محتوا و سپس ثقه بودن راویان، احادیث صیحی از جعلی را تمیز دهند و جدا سازند.
*- و ما نیز نه تنها تکلیف، بلکه اجازه نداریم که عمر شریف را هدر دهیم و به جای تلاوت آیات قرآن مجید و تفکر در آنها و به جای مطالعه احادیث معتبر از اهل عصمت علیهم السلام که همگی معدن وحی و مخزن علم الهی میباشند، برویم احادیث منقول از امثال ابو هریره که به نقل خودش سی هزار حدیث جعل کرده است را در کتب حدیثی سنّیها بخوانیم، به دورغها و تهمتها توجه کنیم و اگر در جایی خوانیدم، به جای ارجاع به عقل و وحی، با خود بگوییم: اگر مبنا «تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها!» چه؟!
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار؛ متشکریم.
پرسش:
روایاتی در صحیح بخاری هست که مصداق بارز اهانت به شخصیت حضرت رسول (ص) میباشد، اما برای من این شبهه ایجاد شده که اگر این نسبتها مصداق «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها» باشه چه؟ قصد جسارت به آن حضرت را ندارم ولی این روایتها چرا نقل شدهاند؟
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/Sience/12597.html
کلمات کلیدی:
قرآن علم