ایکس – شبهه: برای روشن شدن موضوع، ابتدا باید نگاه و برداشت از واژهی «دین» که ابزار ضد تبلیغ دشمنان دین الهی گردیده است، تصحیح شود.
دین، یعنی آیین و روش و برنامهی زندگی در تمامی شئون آن که به تناسب هدف نهایی [مقصد] تعریف و تبیین میگردد. لذا «دین» الزاماً اسلام یا مسیحیت نیست، بلکه هر مکتبی یا هر نوع ایدئولوژی که مبتی بر نوعی جهانبینی است، دین نامیده میشود. از ادیان الهی گرفته تا بودائیسم، مارکسیسم، کاپیتالیسم، لیبرالیسم، فمینسم و ... . از این روست که در جهان هیچ انسان یا جامعهی بیدینی وجود ندارد، منتهی ادیان آنها با یک دیگر متفاوت است.
با توجه به نکتهی مهم فوق، توجه به نکات ذیل میتواند پاسخ سؤال را تبیین نماید:
الف – آیا علت رشد علمی و صنعتی کشورهای پیشرفته در این زمینه، دین یا مکتب آنها بوده است؟ آیا «ایسم»های گوناگون – به ویژه مکاتبی که در دو قرن اخیر ظهور یافتهاند – هیچ نقشی در پیشرفت علمی یا صنعتی جهان غرب یا خاوردور داشتهاند؟! ظاهراً دین آمریکاییها و اروپاییها مسیحی است و مدعی بیدینی نیز هستند، اما دین ژاپنیها و چینیها غالباً بودائیسم یا هندوئیسم است و هیچ ادعای بیدینی نیز ندارند، اما هر دو در علم تجربی و صنعت پیشرفته هستند.
اگر به اصطلاح بیدینی «علت» و «رشد علمی و صنعت» معلول آن باشد، باید همه جا یک نتیجه دهد. آیا تمامی ملتهای بیدین از رشد عملی و صنعتی برخوردار میباشند؟
ب- آیا جهان اسلام که در علم و صنعت دچار عقبماندگی شده است، دیندار بوده و دین اسلام آنها را از توجه به علم و صنعت بازداشته است، یا فقط اسم «اسلام» را به یدک میکشیدند؟! آیا به کسب معارف اسلامی در تمامی شئون همت گمارده بودند؟ با به خرافهها سرگرم و درگیر قومیتگرایی و اختلافات مذهبی و تشنهی تقلید از غرب بودهاند؟
ج – نه تنها قرآن کریم، احادیث، روایات و آموزههای اسلامی سراسر علم (اعم از علوم تجربی یا علوم غیر تجربی) است، بلکه تجربهی تاریخی تثبیت کرده است که هر گاه ملت مسلمانی واقعاً به دین گرایش داشتهاند و به آموزهای دین اسلام بیشتر توجه نموده و تقید نشان دادهاند، به لحاظ علم تجربی و صنعت نیز پیشرفت چشمگیری داشتهاند. چنان چه در تاریخ معاصر نیز شاهدیم (و حتی برای دشمنان نیز قابل تکذیب یا کتمان نیست) که ملت ایران پس از کنار گذاشتن دورههای نخوت و غربزدگی و رویآوردن نظری و عملی به اسلام ناب، از پیشرفتهای خیره کنندهی علمی و صنعتی نیز برخوردار شدهاند، تا آنجا که در همین مدت کوتاه و به رغم فشارهای نظامی، سیاسی، اقتصادی و تهاجمات فرهنگی و تبلیغاتی و محاصرههای و محدودیتهای شدید ارتباطی و تجارتی، در بسیاری از علوم و صنایع در بین 5 کشور، 8 کشور و یا 10 کشور دنیا قرار گرفتند.
د – انسان (جامعه) به هر مقولهای توجه کند، در همان راستا تلاش کرده و در آن از تبحر برخوردار میگردد. در آن دورانی که غربیها و برخی از ملل خاور دور به دنیا، حیات دنیوی، ابزارشناسی و ... توجه کردند، ملل کشورهای اسلامی که نام «اسلام» را بر دوش میکشیدند، نه به دین توجه کردند و نه به علم تجربی و صنعت – نه به دنیای خود توجه کردند و نه به آخرت. به همین علت آنها در صنعت رشد کردند و اینها عقب افتادند.
بدیهی است جامعهای که از یک سو در پی تحصیل و کار و تلاش نباشد و از سوی دیگر قرآن و کتاب آسمانیاش فقط بر سر سفرهی عقد یا بر سر قبر کاربرد داشته باشد، هیچ پیشرفتی نخواهد کرد.
ملاحظه:
حکومتها و نظامهای سیاسی نه تنها نقش مهم، بلکه بیشترین تأثیر را در پیشرفت و یا عقبافتادگی ملت و کشور خود دارند. بدیهی است که وقتی ادارهی یک جامعهی مسلمان [مثل ایران، سعودی، مصر، اردن، ترکیه و ...] به دست سلسلههایی چون قاجار، پهلوی، بعث، آل سعود، ملک فلان و ملک فلان بیافتد و خودفروختگانی چون: احمد شاه، رضا شاه، محمدرضا شاه، آتاتورک، دمیرل، چیللر، اوزال، فهد، ملک عبدالله، ملک حسین اردنی، ملک حسن مراکشی، علی عبدالله صالح یمنی، انور سادات و حسنی مبارک مصری و ... بیافتد و آنها همه جیره خوار امریکا، انگلیس، روسیه و اسرائیل باشند، هیچ رشد و پیشرفتی برای ملتها و کشورهایشان نیز متصور نخواهد بود.
بدیهی است که طاغوت، انسان و جامعه را از «نور» به سوی «ظلمت» هدایت میکند. [وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمات]
کلمات کلیدی:
گوناگون علم