پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): وقتی نه معنا و مصادیق "دین" را میدانند و نه به مفهوم و حقیقت "علم" توجه دارند، نتیجهاش شعارهای بیمعنا، جهت ضد تبلیغ میشود.
گمان دارند که "دین"، فقط اسلام یا مسیحیت است و "علم" نیز فقط ابزارشناسی و علوم مادی اندکی است که انسان با مطالعهی طبیعت به دست آورده است! لذا به همین اندک علمی که به دست آوردهاند، خوشحال شده و فوری با شناخت چند قانون از قوانین طبیعت و استفاده از آنها، به جای آن که به خالق علیم و حکیم، بیشتر معرفت یابند، فوری به جنگ او میروند که این خود عین ناآگاهی و جهل توأم با لجاج و عناد میباشد:
« فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ » (غافر، 83)
ترجمه: هنگامی که رسولانشان دلایل روشنی برای آنان آوردند، به دانشی که خود داشتند خوشحال بودند (و غیر آن را هیچ میشمردند)؛ ولی آنچه را (از عذاب) به تمسخر میگرفتند آنان را فراگرفت!
●- آیا همین آیه، خودش یک گزارهی دینی و علمی در انسانشناسی و رفتاریشناسی جاهلان نیست؟!
دین:
به مجموعهی جهانبینی و ایدئولوژی، یا همان اعتقادات و قوانین و احکام منطبق با آن، که زیرساخت فرهنگ اشخاص و جوامع را تشکیل میدهد، "دین" میگویند. حال خواه دین خداپرستی باشد، یا خدایان پرستی. دین توحیدی باشد یا شرک. دین الهی باشد یا "ایسم"های مندرآوردی. بندگی الله جلّ جلاله باشد، یا بندگی هوای نفس، مجسمه، گوساله، گوسالهساز و ... .
بنابراین، در این جهان، هیچ کس بیدین نیست، حال یا پیرو دین حق است و یا ادیان باطل. اگنون چگونه «دین و علم» را دو مقولهی مجزا میبینند و در مقابل هم میگذارند؟!
علم:
مطلق دانش را "علم" میگویند. خواه دانش حقایق عالم هستی، مبدأ و معادشناسی باشد، خواه فلسفه، یا فیزیک و شیمی، یا صنعت.
حال چه کسی ادعا دارد که عنصر شناسی در طبیعت، یا ابزارشناسی در صنعت، علم است، اما مبدأ و معادشناسی در آفرینش، علت و معلول شناسی در عقل، حقوق یا همان احکام و قوانین (شریعت)، اخلاق شناسی، انسانشناسی، جامعه شناسی، رفتارشناسی و ... [که همه در قرآن کریم به حد کمال بیان شده)، علم نیست؟! چگونه است که شناخت یک عنصر طبیعی علم محسوب میگردد، اما تفکر و دانش در چگونگی پیدایش آن و تمام جهان هستی، و شناخت خالق علیم و قادر، علم محسوب نمیگردد؟! آیا این ادعا هیچ رنگ و بویی از "علم" دارد؟ یا بلکه نشان از ناآگاهی و غفلت تمام دارد، علم آنها همینقدر میباشد، پس راه به جایی نمیبرند.
« ذَلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى » (النّجم، 30)
ترجمه: این آخرین حدّ آگاهی آنهاست؛ پروردگار تو کسانی را که از راه او گمراه شدهاند بهتر میشناسد، و (همچنین) هدایتیافتگان را از همه بهتر میشناسد!
الحق که این آیه، خودش یک گزارهی کاملاً دینی و علمی میباشد.
کار علم:
کار علم، کشف واقعیتها توسط آدمی میباشد. بدیهی است که انسان، علم را خلق نمیکند، بلکه با مطالعهی عالم هستی [در کتاب خلقت، یا کتاب وحی که تبیین عالم هستی میباشد]، به برخی از این علوم پی میبرد. آیا در قرآن کریم، مکرر به مطالعهی عالم هستی و همین جهان طبیعی توصیه نشده است؟! آیا این آیات و تأکیدها، گزارههای دینی و علمی نمیباشد؟!
« الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ » (آلعمران، 191)
ترجمه: همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند؛ (و میگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!
●- تفاوت عالِم دینی و دانشمند علوم تجربی بیدین، این است که عالِم دینی، جهان طبیعت را نیز هدفدار مطالعه میکند، اما دانشمند طبیعی و بیدین، یک فصل از کتاب هستی را بدون اول، آخر، سمت و سو و نتیجهی آن مطالعه میکند.
●- آیا امر به مطالعهی متفکرانه در خلقت زمین و آسمانها، که از یک سو حاصلش مبدأ، معاد، خالق و جهتشناسی است و از سوی دیگر طبیعت شناسی (علوم تجربی)، خودش یک گزارهی هدایت کنندهی دینی و علمی نمیباشد؟!
قرآن کریم:
بنابراین، تمامی آیات قرآن کریم، علم محض است، منتهی ناآگاهان، جاهلان، غافلان، متعصبان و کافران لجوج و عنود، خوششان نمیآید. لذا بدون آن که نگاهی به قرآن بیاندازند، میگویند: «شما بروید یک گزاره دینی و علمی بیاورید»! که اساساً این جمله غلط است.
« وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ» (الحج، 54)
ترجمه: و (نیز) هدف این بود که آگاهان (اهل علم) بدانند این حقّی است از سوی پروردگارت، و در نتیجه به آن ایمان بیاورند، و دلهایشان در برابر آن خاضع گردد؛ و خداوند کسانی را که ایمان آوردند، بسوی صراط مستقیم هدایت میکند.
مرتبط:
*- در بحث تعارض و تضاد میان دین و علم، بیان شد که علم دائماً در حال توسعه و بروز رسانی است حال انکه دین این گونه نبوده و قابلیت این را هم دارا نیست. پاسخ چیست؟ (11 مهر 1389)
*- در احادیث و روایات زیادی به دانش تاكید شده است. آیا منظور علم و دانش كنونی است كه در دانشگاه کسب میشود؟ اگر نه پس منظور چیست؟ (12 مرداد 1394)
مشارکت و همافزایی (سؤال و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
تفاوت دین با علم چیست؟ آیا دین عین علمه؟ شبهه کردن که یک گزارهی دینی بیارین که علمی باشه؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8626.html
کلمات کلیدی:
قرآن علم