پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
به ویژه افراد ناآگاه، متکبر و البته مغرض، خیلی چیزها میگویند، آیا باید به همه توجه نموده و پاسخ دهید؟!
بدیهی است که مدعی باید نسبت به آن چه میگوید، علم داشته باشد و ادعای خود را به اثبات برساند، نه این که دهان باز کند و هر چه خواست بگوید، سپس شما به دنبال پاسخ مستدل آن بروید! حتی خداوند سبحان که آشکارتر از هر حقی و همه چیز هست، برای اثبات اولوهیت و ربوبیّت خود، براهین عقلی و شهودی اقامه مینماید.
اما، از نوع استدلال و لحن کلام این گویندگان که اسلام را مالِ اعراب 1400 سال پیش میدانند، مشخص میشود که نه تنها هیچ علمی نسبت به اسلام و قرآن مجید ندارند، و نه تنها نمیدانند که "دین" یعنی چه؟ بلکه اصلاً خدا باور نیستند؛ و البته بیشتر از ادعایشان، دشمنی، بغض، غرض و مرض آنان، از لحن کلام بیمنطقشان، آشکار میگردد.
بنابراین، پاسخ ما به آنان نیست، چنان که دنبال هیچ پاسخی هم نیستند، بلکه به کاربران محترمی میباشد که میخواهند بیشتر بدانند.
●- حُکم عقل سلیم این است که "دین" را باید خدای خالق، قادر (اندازهگذار) و مالک تبیین و ابلاغ نماید؛ اما کفار معتقدند که خودشان باید برای مردم دین بسازند.
اسلام، دین خداست و اگر آن را قدیمی میدانند، بروند از سوی خدا دین جدیدی بیاورند؛ و اگر کافر نیستند، باید وقتی میفرماید: «این آخرین دین و برای جهانیان میباشد»، بپذیرند.
●- آن چه که این مدعیان کمخِرد و نادان نسبت به "دین خدا" میگویند، سخن جدیدی نیست که با ژستی روشنفکرانه بیان میدارند، بلکه نه تنها اعراب جاهلیت نسبت به اسلام و قرآن کریم چنین میگفتند، بلکه جاهلانِ کافر در عصر هر پیامبری، پس از شنیدن دعوت، براهین، بشارت و انذار آنها میگفتند: «این حرف گذشتگان و قدیمیهاست!» - «إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ - چون آيات ما بر او خوانده شود، گويد افسانههاى پيشينيان است / القلم، 15»؛ بنابراین، قدمت این ادعاها و سخنان جاهلانه، به مراتب بیش از اسلام میباشد؛ پس اگر این مدعیان نوگرا هستند، نباید همان منطق و ادعاها را داشته باشند!
الف – "علم"، اگر علم باشد و صرفاً نظریه نباشد، قدیم و جدید ندارد؛ هر گاه "علم" ظهور و بروز یابد و به اثبات رسد، "علم" است.
ب – علوم عقلی (فلسفه)، منطق، ریاضیات، ادبیات، تاریخ و سایر علوم، به دلیل گذشت تاریخ، باطل نمیشوند و تاریخ مصرفشان نیز به اتمام نمیرسد.
ج – مکابت بشری که مبتنی بر "ظنّ = گمان" میباشند، هر از چند گاهی و در کوتاه مدت، تغییر مییابند و تاریخ مصرفشان به سرعت به پایان میرسد؛ اما "دین الهی" که مبتنی بر علم و حکمت الهی میباشد، هیچ گاه تغییر نمییابد، چنان که دین اسلام، همان دین حضرت ابراهیم و سایر انبیا و رسولان پیشین علیهم السلام میباشد، و فقط برخی از "شریعتها – احکام" به تناسب مقتضیات زمان، متغیر میشوند. لذا فرمود: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ - در حقيقت دين نزد خدا همان اسلام است / آل عمران، 19».
د – "دین خدا"، مُد لباس و یا تولید صنعتی نیست که اعتبارش به تاریخ تولیدش بستگی داشته باشد و تاریخ مصرفش پس از مدتی به پایان رسد.
ھ – اگر این جاهلان، فقط برای تاریخ پیدایش، یا بعثت و ظهور یک دین و آیین اعتبار قائل هستند و نه دلایل و براهین عقلی؛ باید بدانند که تاریخ کفر، شرک، عناد و عصیان علیه خداوند متعال، به دلیل جهل و کبر شخصی، به مراتب دیرینهتر از اسلام میباشد و مبدأش خلقت آدم علیه السلام و عصیان ابلیس لعین در برابر امر خدا میباشد. پس چرا هنگام گرایش به کفر، شرک و گناه، نمیگویند: «این خیلی قدیمی و مالِ ابلیس و کفار عصر جاهلیت است؟!»
ادبیات کفار جدید تغییر یافته، اما چه طرز فکر، منطق و ادعایی دارند که کفار در عصر حضرت نوح علیه السلام و پس از آن نداشتند؟! "مادهگرا" [مادیون]، یا "دهریون" و یا به لفظ امروز، "ماتریالیستها"، همه یک منطق دارند و همان سخنان کفار در چند هزار سال پیش را با ادبیات و جملهبندیهای متفاوت تکرار میکنند!
نکته:
یک – خداوند سبحان، کهنه نمیشود و جدید و قدیم ندارد؛ اما خدایان کفار متفاوت و متغیرند.
دو – معاد کهنه نمیشود و جدید و قدیم ندارد. پس "مبدأ و معاد"، کهنه و نو، یا مالِ این ملیت یا آن ملیت ندارند.
سه – انسان نیز به علوم جدید دست مییابد، اما انسان امروز با انسان ده هزار سال قبل، به لحاظ خلقت، عقل، فطرت، و استعدادهای ذاتی و ... هیچ فرقی ندارند. چنان که جامعه انسانی، به ندرت امثال: افلاطون، ارسطو، فیثاغورت، یا بو علی سینا، ملاصدرا، سعدی، حافظ، مولوی و ...، به خود دیده است.
چهار – اگر کسی مادهگرا و کافر باشد نیز باید دقت نماید که سابقه وجود ماده و قوانین حاکم بر آن، به خلقت جهان مادی برمی گردد؛ آیا کهنه نشده است؟!
پرسش:
●- آیا دعوت به توحید و معاد، کهنه شدنی است؟! آیا سوره توحید، کهنه میشود؟!
●- آیا «اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ – اللّه است که هیچ إلهی جز او نیست، قائم به ذات خويش است، و موجودات ديگر، قائم به او هستند / البقره، 255» - «وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ – إله [معبود] ديگرى را با الله مخوان، كه هيچ إلهی [معبودى] جز او نيست / القصص، 88»، قدیمی و جدید دارد و حقیقت «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»، تغییر پذیر است؟!
* - شریعت [حقوق، فقه و احکام] نیز فروعی مبتنی بر اصول میباشند، لذا کسی که اصول را نشناخته، نفهمیده و باور ننموده، نباید راجع به فروع آن بحث کند؛ مثل کسی است که وجود یک مربی را قبول نداشته باشد، اما بپرسد: «چگونه مربیگری میکند و چرا؟!»
●●- اگر چه إلههای کاذب و ربّ النوعهای جعلی کفار متغیر است، و هر روز و هر لحظه، مقابل بتی، طاغوتی و یا هوای نفسی را که به اولوهیت گرفتهاند سجده میکنند، و گاه طاغوت را ربّ (صاحب اختیار و تربیت کننده امورد) خود میدانند و گاه ثروت یا شهوت را به عنوان ربّ برمی گزینند و بندگیاش میکنند، اما واقع این است که اصل "کفر و شرک" نیز جدید و قدیم ندارد، کهنه و نو ندارد. آدمی یا به توحید و معاد مؤمن میشود و یا کافر.
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
میگویند: «اسلام یک دین کهنه است؛ مالِ عربهای ۱۴۰۰ سال پیش است!» پاسخ چیست؟
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/belief/11201.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی توحید