ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: بد بخت و بیچاره کسی است که نادان به دنیا آمد، نادان زیست و نادان از دنیا میرود؛ اما ناگاه پردهها از جلوی چشمش کنار رفته و آن چه را که مسخره میکرده به چشم میبیند ... ولی دیگر فایدهای ندارد. مثل کسی که عمق آب دریا یا سوزانندگی آتش را تکذیب و کتمان کند، تا وقتی که در درون آن قرار گرفته و با چشم ببیند و با اعماق وجودش بچشد.
« وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون » (الزّمر، 48)
ترجمه: و براى آنها عملهاى بد و كيفرهاى اعمالشان ظاهر گردد، و آنچه را كه (در دنيا) بدان استهزا مىكردند (از سختىهاى قيامت و عذابهاى گوناگون جهنم) بر آنها فرود آمده، احاطه خواهد كرد.
مرگ حقیقتی ناگریز و ناگزیر:
مرگ، حقیقتی است که قابل کتمان، انکار و تکذیب نیست و راه فرار نیز ندارد. هر چقدر که انسان از مرگ بگریزد، مرگ بیشتر به او نزدیک میشود؛ به فرمودهی امیرالمؤمنین علیه السلام: «هر نفسی که انسان میکشد، گامیست که به سوی مرگ مینهد»، لذا خداوند متعال فرمود:
«قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ» (الجمعة، 8)
بگو: بىترديد آن مرگى كه از آن مىگريزيد [پس همانا او] با شما ملاقات خواهد كرد، سپس به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانده مىشويد، پس شما را از آنچه (در دنيا) عمل مىكرديد آگاه خواهد نمود.
سختی مرگ:
سختی مرگ نیز یک حقیقت است و قابل انکار نمیباشد و با جهالت، بیخیالی یا استهزاء دیگران نیز مرتفع نمیگردد. اگر یک ضایعهی اندک فیزیکی، مثل چشمدرد، زخم معده، شکستن استخوان و ...، دردآور است، حتماً مرگ دردآورتر است. وقتی میبینند که طاقت یک زخم یا خارش را ندارند و یا یک سردرد را نمیتوانند تحمل کنند و یا فقط اندکی ماندن در یک فضای بسته یا هوای آلوده برایشان طاقتفرسا میباشد، چطور تلاش میکنند تا در اذهان مرگ را مثل نوشیدن آبی گوارا و راحت جلوه دهند؟! آیا جز این است که میخواهند کسی نگران نباشد و از خود مراقبت ننماید؟!
علت سختی مرگ:
اگر چه عدهای به خاطر ابتلا به بیمارهای دردآور یا جراحات وارده، بسیار درد میکشند تا بمیرند، اما اینها درد بدن است و نه درد مرگ و هیچ ربطی به مرگ ندارد. چنان چه وقتی مُردند، دیگر آن درد را نمیکشند.
درد و عذاب مرگ، فیزیکی نیست. چه بسا کسی شب سالم و آرام بخوابد و صبح بیدار نشود و بر اثر سکتهای مُرده باشد. دیگران میگویند: «چه آرام و راحت مُرد»، اما دیگری زیر تانک رفته باشد و لِه شده باشد. دیگران میگویند: «لابد خیلی درد کشید». اما اصلاً چنین نیست که مثلاً آن کافر بد مست، آرام و راحت مرده باشد، اما آن مجاهدِ شهید، درد کشیده باشد. پس درد و عذاب مرگ، مربوط به جسم نیست.
درد و عذاب مرگ، درد کَندن از تعلقات و فراق محبوبهاست. انسان از دوری تعلقات خودش رنج میکشد و از دست دادن محبوبها برایش دردآور است. ندیدید گاهی تنها فرش ماشینیِ فقیری میسوزد و درد نمیکشد، اما گاهی جوراب متمولی که سوراخ میشود، کلی درد میکشد و ناراحت میشود! چون اولی به آن فرش تعلقی نداشته و دومی به آن جوراب تعلق داشته است.
پس، سختی جان کندن و مرگ، سختی فیزیکی نیست، بلکه سختی کَنده شدن از تمامی تعلقات است. از پدر، مادر، همسر، فرزند، خانه، کاشانه، داراییها، دوستان ... و بیش از همه، کنده شدن از بدنی که انسان (روح) بیش از همه عاشق آن بوده و با آن مأنوس بوده است. قطعاً چنین کَندنی نه تنها به هیچ وجه آسان و راحت نیست، بلکه بسیار دردآور است. اگر بخواهند دست کسی را قطع کنند، او را بیهوش میکنند و در این عمل جراحی هیچ دردی احساس نمیکند، اما درد از دادن این عضو محبوب، دردی است که همیشه با او میماند.
*** - اما استثنا نیز دارد. همگان درد نمیکشند؛ استثنایش نیز بسیار منطقی و مستدل است. فرمود از همه موهبتها و نعمتهای الهی بهرهمند گردید، اما به هیچ یک تعلق و وابستگی پیدا نکنید، هیچ کدام را هدف و إله و معبود (نظری و عملی) نگیرید، چون همه، چون خودتان فانی هستند.
از این رو، کسانی که اهل «لا إله الا الله» هستند، کسانی که «یرجوا لقاء ربه» - یعنی امیدوار به لقاء الله هستند - کسانی که معتقد به معاد و آخرتگرا هستند و حیات دنیوی را سفری بیش نمیدانند – کسانی که به لحاظ اعتقادی و عملی، اهل «انّا لله و انّا الیه راجعون» هستند – کسانی که عباد الرحمن هستند و به فضل و رحمت الهی امیدوارند – کسانی که مُحبّ و محبوب پروردگار عالم هستند ... و در یک کلمه اهل ایمان و تقوا هستند، نه تنها به هنگام مرگ، دردی نمیکشند، بلکه مرگ برای آنها پایان دوری، سفر، هجران است و به راحتی، به شادی، با نشاط و لذت، طعم مرگ را میچشند و با بدرقهی ملائک، و با جلال و جبروت وصف ناشدنی، از این دیار، به دیار دیگر منتقل میشوند.
کلمات کلیدی:
اعتقادی