ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: "ذکر" یعنی یاد کردن – یادآوری کردن – یا همان پند و نصیحت در یادآوری، که ضمن ممانعت از فراموشی، سبب توجه و جهتگیری نیز میشود. و ذکر جلیل «لَا إِلَهَ إِلَّا الله» نیز یعنی انسان دائماً و در هر حال و کاری به خودش متذکر (یادآور) گردد که هیچ "إله" و "معبودی" به جز "الله جلّ جلاله" وجود ندارد و این یادآوری سبب میشود که انسان برای کمی چرب و شیرین دینا، خدا و بازگشت به سوی او را فراموش نکند و محبوبهای کاذب [الهههای دروغنی] را جایگزین او ننماید.
پس اگر قلب کسی، بتکدهی الههای دروغین (از فراعنه گرفته تا گوساله سامری یا هوای نفس خودش) گردید و اربابها متفرق را برگزید، روزی یک میلیارد بار هم ذکر "لَا إِلَهَ إِلَّا الله" بگوید، هیچ فایدهای ندارد و اگر گفتن این ذکر، سبب شد تا توجهاش بیشتر جلب گردد، آن چه در قلبش هست را به زبان آورد و در آن چه به زبانش جاری میشود تأمل و تفکر کرده و معنا، مفهوم و مقصود را به قلب تفهیم و القا کند، یک بارش هم ذکری بسیار عظیم است که سبب انقلاب در قلب میگردد.
ذکر در قرآن:
به چند آیه از قرآن کریم در مورد "ذکر" اشاره میگردد تا معنا و مفهوم و مقصود آن روشنتر گردد و سبب گردد که فقط به تکرار لفظی، که آسانترین کار است، بسنده نشود.
«فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ * لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ» (الغاشیة، 22)
ترجمه: پس تذكر ده (با یادآوری پند ده)، كه تو (به عنوان رسول) تنها تذكردهندهاى * تو بر آنها مسلّط نيستى (که ایمان درآیند یا در نیایند)
«فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُواْ لِي وَلاَ تَكْفُرُونِ» (البقره، 152)
ترجمه: پس مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم، و مرا سپاس گزاريد و كفر نورزيد و كفران نعمت من نكنيد.
«الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» (آلعمران، 191)
ترجمه: همانان كه خدا را [در همه احوال] ايستاده و نشسته، و به پهلو آرميده ياد مىكنند، و در آفرينش آسمانها و زمين مىانديشند [كه:] پروردگارا، اينها را بيهوده نيافريدهاى منزهى تو! پس ما را از عذابِ آتش دوزخ در امان بدار.
«إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» (طه، 14)
ترجمه: به يقين اين منم خداى يكتا كه جز من معبودى نيست، پس مرا پرستش كن و نماز را به ياد من برپا دار.
چند بار:
خداوند متعال دوست دارد که بندگان موحد و مؤمناش، اهل تعقل، تفکر، تدبر، تعمق و بصیرت باشند. از این رو در احادیث نیز ذکر شده که یک ساعت تفکر از هفتاد سال یا یک عمر عبادات بالاتر است.
حال با توجه به معانی "ذکر" و آیات مذکور، انسان در شبانه روز، چقدر یاد خدا باشد کافیست؟ یا چقدر "لَا إِلَهَ إِلَّا الله" بگوید: خوب است؟ پاسخ روشن است. انسان نباید حتی لحظهای غفلت کند و البته در "ذکر لسانی" نیز هر چقدر این ذکر و سایر اذکار را بگوید، خوب است. این که راجع به برخی میگویند: «دائم الذّکر بود»، معنایش این نیست که زندگی را تعطیل کرده بود و دائماً یک تسبیحی در دست داشت و ذکر میگفت. بلکه یعنی هیچ گاه یاد خدا و روز میقات و میعاد را فراموش نمیکرد و البته این توجه فکری، قلبی و علمی را به "زبان" نیز جاری میساخت.
روایات در ذکر "لا إله الاّ الله" و تعداد آن:
پس مبادا خدایی ناکرده کسی روایات در فضیلت ذکر "لَا إِلَهَ إِلَّا الله" را سطحی بنگرد و گمان نماید که اهل عصمت علیهم الصلوة و السلام، به جای توجه دادن فکر، قلب و عمل به خدا و قیامت و قرب خدا، مردمان را به عددهای لفظی دعوت کردهاند. پس اگر امام صادق علیه السلام فرمودند:
*- «مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا الله مِائَةَ مَرَّةٍ كَانَ أَفْضَلَ النَّاسِ ذَلِكَ الْيَوْمَ عَمَلًا إِلَّا مَنْ زَادَ» (ثواب الاعمال، شیخ صدوق ره)
ترجمه: هر كس صد بار لَا إِلَهَ إِلَّا الله بگويد، در آن روز برترين مردم در عمل است، مگر اين كه كسى از او بيشتر اين ذكر را بگويد.
تصریح به همین معناست که عبد صالح، دائماً به یاد خدا باشد، و روزی صدبار هم این ذکر را بگوید و اگر توانست بیشتر بگوید. چنان که در حدیث صحیح آمده است:
*- «پیامبر صلی الله علیه و آله: خداوند عزّ و جل به موسی بن عمران فرمود: ای موسی! اگر آسمانها و تمام ساکنینش و مجموع زمینهای هفت گانه را در پیشگاه من به یک طرف ترازو و «لَا إِلَهَ إِلَّا الله » را در طرف دیگر بگذارند، به راستی که کفّه « لَا إِلَهَ إِلَّا الله » بر آن کفه ترجیح خواهد داشت./ وسائل الشیعة: 7/ 209»
*- ... عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: «جَاءَ جَبْرَئِيلُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ طُوبَى لِمَنْ قَالَ مِنْ أُمَّتِكَ لَا إِلَهَ إِلَّا الله وَحْدَهُ وَحْدَهُ وَحْدَه» (همان)
ترجمه: شیخ صدوق با ذکر راویان تا امام جعفر صادق علیه السلام نقل میکند که ایشان فرمودند: جبرئيل به محضر رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم شرفياب شد و عرضه داشت: خوشا به حال آن كسى از امّت تو كه "لَا إِلَهَ إِلَّا الله وحده وحده وحده" بگويد.
*- ... ابْنِ عَبَّاس عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ: «مَا مِنَ الْكَلَامِ كَلِمَةٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَوْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا الله وَ مَا مِنْ عَبْدٍ يَقُولُ لَا إِلَهَ إِلَّا الله يَمُدُّ بِهَا صَوْتَهُ فَيَفْرُغُ إِلَّا تَنَاثَرَتْ ذُنُوبُهُ تَحْتَ قَدَمَيْهِ كَمَا تَنَاثَرَ وَرَقُ الشَّجَرِ تَحْتَهَا.»
ترجمه: ابن عباس نقل کرد که پيامبر اکرم صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: هيچ گفتارى در پيشگاه خداى گرامى و بزرگ محبوبتر از گفتن « لَا إِلَهَ إِلَّا الله » نيست و هيچ بندهاى « لَا إِلَهَ إِلَّا الله » نگويد جز آنكه گناهانش به زير گامهايش فرو ريزد همچنان كه برگهاى درخت به زير آن فرو مىريزند.
نکتهها:
*- مشهود است که در کمتر حدیث و روایتی بر تعداد تأکید شده است، بلکه بر اصل ذکر "لَا إِلَهَ إِلَّا الله»، تصریح و تأکید شده است. البته اگر کسی بتواند صد بار یا بیشتر بگوید، بهتر است.
*- یک مسلمان اهل اذان، اقامه و نمازهای یومیه، شبانه روز حدود بیست بار ذکر شریف "لَا إِلَهَ إِلَّا الله" را به زبان میآورد، اما آیا هر مسلمانی میتواند دست کم روزانه یک بُت را که در حرماللهِ قلب گذاشته است، بیرون بیاندازد و بگوید: «لَا إِلَهَ إِلَّا الله».
خداوند متعال هیچ گوینده و مدعیای را به صرف گفتن و به زبان آوردن رها نمیکند، همه امتحان میدهند، چه مؤمن باشند و چه کافر، چه ذاکر باشند یا نباشند؛ باید "معلوم" شود که کی در گفتهاش صادق است و کی همینطوری یک الفاظی میگوید، اما دروغگوست:
«أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ * وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ» (العنکبوت، 2 و 3)
ترجمه: آيا مردم پنداشتند كه تا (به زبان) گفتند ايمان آورديم، رها مىشوند و مورد آزمايش قرار نمىگيرند؟ * و به يقين، كسانى را كه پيش از اينان بودند آزموديم، تا خدا آنان را كه راست گفتهاند معلوم دارد و دروغگويان را [نيز] معلوم دارد.
پس، تا میتوانیم ذکر شریف "لَا إِلَهَ إِلَّا الله" را به زبان بگوییم، در آن تأمل و تفکر کنیم، به قلب خود واردش کنیم و در عمل تجلیاش دهیم و دقت داشته باشیم که ورود به عرصهای شرایط و ضوابطی دارد و امام رضا علیه السلام فرمودند که یک از شرایط عرصهی توحید، منم؛ یعنی "لَا إِلَهَ إِلَّا الله" با ولایت و امامت محقق میگردد، چنان که اجر رسالت را در "مودت" آنها قرار داد.
إسحاق بن راهوَیه گوید:
لَمّا وافی أبُو الحَسَنِ الرِّضا(ع) بِنَیسابورَ و أرادَ أن یخرُجَ مِنها إلَی المَأمونِ اجتَمَعَ إلَیهِ أصحابُ الحَدیثِ، فَقالوا لَهُ: یابنَ رَسولِ اللّهِ، تَرحَلُ عَنّا و لا تُحَدِّثُنابِحَدیثٍ فَنَستَفیدَهُ مِنک؟! و کانَ قَد قَعَدَ فِی العُمارِیةِ، فَأَطلَعَ رَأسَهُ و قالَ: سَمِعتُ أبی موسَی بنَ جَعفَرٍ یقولُ: سَمِعتُ أبی جَعفَرَ ابنَ مُحَمَّدٍ یقولُ: سَمِعتُ أبی مُحَمَّدَ بنَ عَلِی یقولُ: سَمِعتُ أبی عَلِی بنَ الحُسَینِ یقولُ: سَمِعتُ أبِی الحُسَینَ بنَ عَلِی بنِ أبی طالِبٍ یقولُ: سَمِعتُ أبی أمیرَ المُؤمِنینَ عَلِی بنَ أبی طالِبٍ یقولُ: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ(ص) یقولُ: سَمِعتُ جَبرَئیلَ یقولُ: سَمِعتُ اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ یقولُ: لا إلهَ إلَّا اللّهُ حِصنی، فَمَن دَخَلَ حِصنی أمِنَ مِن عَذابی. قالَ: فَلَمّا مَرَّتِ الرّاحِلَةُ نادانا: بِشُروطِها، و أنَا مِن شُروطِها؛ (أمالی الصدوق، ص ۱۹۵ و ...)
ترجمه: هنگامی که ابوالحسن الرضا علیه السلام به نیشابور رسید و خواست که آن جا را به قصد رفتن نزد مأمون ترک گوید، راویان حدیث، گردش را گرفتند و عرض کردند: ای پسر پیامبر خدا، از پیش ما می روی و برایمان حدیثی که از محضرتان فیضی بریم، نمی گویی؟! حضرت که در کجاوه نشسته بود سرش را بیرون آورد و فرمود: از پدرم، موسی بن جعفر شنیدم که می فرماید: از پدرم، جعفر بن محمّد شنیدم که می فرماید: از پدرم، محمّد بن علی شنیدم که می فرماید: از پدرم، علی بن الحسین شنیدم که می فرماید: از پدرم، حسین بن علی بن ابی طالب شنیدم که می فرماید: از پدرم، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب شنیدم که می فرماید: از رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) شنیدم که میفرماید: از جبرئیل شنیدم که میفرماید: از خداوند جلّ جلاله شنیدم که می فرماید: (کلمه) لا اله الا اللّه حصار من است و هرکس وارد حصار من شود از عذابم در امان است. اسحاق می گوید: چون شتر به راه افتاد حضرت با صدای بلند به ما فرمود: اما این شرطهایی دارد و من از شرطهای آن هستم.
- تعداد بازدید : 38246
- 10 مرداد 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی ذکر
نظرات کاربران
سلام برادران اهل تشیع من ان شاءالله خدا وند اعمال وافکار شمار را در جهان آخرت مقبول باشد.به لطفو پشتوانه خداوند بزرگ وتوانا برادران شیعه درحال نجات دین اسلام و یکی از یاری رسانان هستید.اما.... بسیاری از احادیث و نقل قول های شما مال کس دیگری است که شما انها را تحریف کرده و به نام شخص دیگری نقل و نسبت نیدهید.همانند تازه بدعتان وهابی.گذشته از اینها اخادیث و نقل قول از خلفای و اهل بیت (ع) وصحابه گرام رسول اکرم شما بنظرم من و طبق مطالعاتم یک دهم دانسته و نوشته های برادران اهل تسنن شما نیست خیلی کم دارید .وکامل نیستند.باکمال تشکر عوض دوردی دوری اوغلی
سایت - سلام، ان شاء الله خداوند متعال هر روز بر علم همه مسلمانها بیفزاید. نمی شود با شعار راجع به یک مقوله علمی سخن گفت و متهم و منکوب نمود! دلیل و سند لازم است. به کسی وحی نمی رسد و کسی امروزه خودش مخاطب رسول الله صلوات الله و علیه و آله نمی باشد و همه از دیگران اخذ می کنند و علم حدیث، علم رجال، علم کتاب و ... همه برای اطمینان از صحت احادیث منقول می باشد. در منابع شیعی نیز احادیث بسیاری به نقل از محدثین اهل سنت آمده است؛ و هیچ نیازی نیست که کسی حدیثی را از منبعی اخذ کند و سپس به نام دیگری بیان نماید. تفاوت در منابع اصلی می باشد، مثل این که ما از امامان اخذ و نقل می نماییم و اهل سنت از بزرگان و محدثین اهل سنت.