پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
نباید یک معضل را به عموم تعمیم داد، بیشتر جوانان و آحاد جامعۀ ما، بسیار هدفمند و با انگیزه هستند؛ مضافاً بر این مشکلات، اختصاصی به برخی از جوانان و اقشاری از جامعۀ ما ندارد؛ بلکه عمومی میباشد.
شاید واژۀ "بیهدفی" در کلّی گویی درست باشد، اما باید دقت شود که در واقع هیچ کسی در این عالَم، در هیچ موضع، حرکت و کاری، "بیهدف" نیست؛ مگر میشود کسی موضعی اتخاذ نماید، حرکتی بکند، سخنی بگوید و یا کاری انجام دهد که از انجام آن، هیچ هدفی نداشته باشد؟! پس، همگان در هر موضع و کاری هدف دارند، منتهی اهداف متفاوت میباشند.
اهداف:
●- هدف ممکن است مقطعی باشد، یا کوتاه مدت، یا بلند مدت و یا هدف نهایی (غایی) باشد.
●- هدف ممکن است عاقلانه و حکیمانه انتخاب شده باشد، و یا از روی عادت و حتی غفلت.
●- هدف ممکن است حق باشد و یا باطل! باقی باشد و یا فانی!
●- هدف ممکن است، خودش وسیلهای برای رسیدن به هدف یا اهداف بعدی باشد.
مثال:
●- به نوشیدن یا نوشاندن یک جرعه آب دقت نمایید. یکی فقط برای لذت مینوشد، دیگری برای رفع تشنگی، دیگری برای سلامتی، دیگری برای کارکرد بیشتر کلیه و مثانه (معالجه) ... و بسیاری در مناطق و یا فصل گرما، آب خنکی در دسترس مردم قرار میدهند و هیچ هدفی جز جلب رضایت الهی ندارند.
●- به اقامۀ نماز دقت کنید. یکی از روی عادت نماز میخواند [نه این که نماز را اقامه کند] – دیگری برای ریا (تظاهر جهت فریب مردم) نماز میخواند ...؛ اما مؤمنان، قبل از بیان تکبیر، نیّت "قربةَ الی الله» میکنند، یعنی هدفشان را رشد، کمال و قرب به او قرار میدهند.
پس نماز، خودش وسیله است؛ یک هدف مقطعی دارد، که ادای تکلیف و اطاعت امر خدا در انجام فریضه میباشد؛ و این هدف مقطعی، خودش وسیله است برای رسیدن به اهداف دیگر، و هدف نهایی (غایی) از اقامۀ آن، همان "قربةً الی الله" میباشد؛ و البته هر کار نیکو و خیر – و یا ناپسند و شرّ دیگری نیز همینطور است.
هدف نهایی:
منتهی باید دقت نمود که این "هدف نهایی = غایی" است که چگونگی و جهت سایر اهداف را تعیین میکند. قطعاً علاقه و شیوۀ تحصیل کسی که میخواهد مدرک بگیرد، با کسی که با ذوق و شوق میخواهد در رشتۀ مورد علاقهاش کسب علم کند، بسیار متفاوت است – چنان که ازدواج برای ارضای غریزه شهوت و یا مال، با ازدواج برای تشکیل خانواده متفاوت است و ... .
اهداف باطل و فانی:
به حکمت بسیار ژرف و روشنگری که امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام به کمیل آموختند تا به ما نیز برسد دقت نماییم؛ ایشان فرمودند:
«يَا كُمَيْل بْن زِيادٍ، هَلَكَ خُزَّانُ الاَمْوَالِ وَ هُمْ أَحْيَاءٌ، وَالْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ: أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ، أَمْثَالُهُمْ فِي الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ» (نهج البلاغه، حکمت 147)
- مال اندوزان، هلاک شده (مُردهاند)، با آن (به حسب ظاهر) زندهاند؛ و عُلما باقیاند (زندهاند) تا وقتی روزگار باقیست؛ بدنهایشان (ظاهرشان) از دیدگان مفقود میشود، اما یادشان (آثارشان) در قلبها زنده است (وجود دارد و باقی میماند).
●- بنابراین، کسی که اهداف کوتاه مدت و گذرا، برایش هدف نهایی شود، حتماً پس از رسیدن متوقف میگردد و به پوچی میرسد؛ و در صورت نرسیدن، دچار ناامیدی و افسردگی میگردد.
●- از آنجا که حیات و بقای هرکسی، به طول بقای اهداف اوست، کسی که اهداف و هدف نهاییاش، "فانی = گذرا و از بین رفتنی" باشد، خودش هم فانی میشود و هر چه میکند از بین میرود؛ یا به تعبیر قرآنی "حبط" میشود.
«وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (الأعراف، 147)
- و كسانى كه آيات، و ديدار رستاخيز را (دروغ انگاشته و انکار و) تکذیب كنند، اعمالشان نابود مىگردد؛ آيا جز آنچه را عمل مىكردند پاداش داده مىشوند؟!
نکته:
چرا فرمودهاند که در هر موضعگیری و کاری، خداوند سبحان و رضایت او را "هدف" بگیرید؟! زیرا کسی که او و رضایت او را هدف میگیرد، اولاً خود را برای او خالص نموده و هیچ شرکی در او و کارش باقی نمیماند – ثانیاً او را بندگی مینماید و طبق دستور او عمل مینماید – ثالثاً با این قصد، کارش را به خدای باقی وصل نموده، پس برایش باقی میماند؛ هر چند به کوچکی یا سادگی یک نگاه (به پدر و مادر و ...)، یا یک لبخند (به یتیم و ...)، و یا انفاق یک جرعه آب باشد.
«مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (النّحل، 96)
- آنچه نزد شماست فانى مىشود؛ امّا آنچه نزد خداست باقى است؛ و به كسانى كه صبر و استقامت پيشه كنند، مطابق بهترين اعمالى كه انجام مىدادند پاداش خواهيم داد.
مشکل جوانان و جامعه
بنابراین، مشکلات اصلی جوانان و جوامع بشری، از "بیهدفی" نشأت نمیگیرد، بلکه از هدفگذاریهای نادرست، باطل، پوچ و فانی، و بالتبع خطای محاسباتی نشأت میگیرد.
ابتدا باید هدف نهایی (غایی) را تعیین و اتخاذ نمود تا اهداف مقطعی، برنامه و نقشۀ راه مشخص شود.
اگر هدف نهایی خداوند سبحان و قُرب به او در معادش نباشد، دیگر چه فرقی میکند که هدف و اهداف چه باشند؟! چون فقط دنیا، متاع و امورش مدّ نظر قرار میگیرند که همه گذرا و فانی میباشند و اگر هدف والاتری نباشد، همه پوچ میشوند.
اما، اگر "توحید و معاد" هدف باشد، اگر رشد و کمال فرد و جامعه هدف باشد، اگر ذوق و شوق دیدار محبوب [لقاء الله]، در حالی که دو طرف راضی هستند هدف باشد، آن وقت هم هدفگذاری درست و حق میباشد، و هم انگیزه و شوق حقیقی ایجاد میشود و هم مواضع و کارهای درست انجام میگیرد؛ و او میفرماید:
«يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً * فَادْخُلِي فِي عِبَادِي * وَادْخُلِي جَنَّتِي» (الفجر، 27 تا 30)
- تو اى روح (جانِ) آرام يافته * به سوى پروردگارت بازگرد، در حالى كه هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است * پس در سلك بندگان (خالص و مخلص) من درآى * و در بهشتم وارد شو.
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
آیا یکی از مشکلاتی که گریبان جوانان مارا گرفته، سردرگمی و بیهدف بودن است و این بیهدف بودن به تمام اقشار جامعه تعیم داده میشود؟
پاسخ (نشانی لینک):
https://www.x-shobhe.com/etc/11583.html
کلمات کلیدی:
گوناگون