پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
آیا از اندیشه و اعتقادات اسلامی نیز میخواهند راهی برای تأیید صهیونیسم بیابند؟! چرا دنبال آیاتی که ضرورت دفاع از فلسطین و جهاد با امریکا و اسرائیل را تبیین میکند، نمیروند؟!
مسأله طرفداری نیست؛ بلکه خداوند متعال میفرماید که آدمی را در تفکر، گزینش دین و اعتقادات، آزاد آفریدم و کسی نمیتواند دیگری را در این امور مجبور سازد.
مگر صهیونیسم یک تفکر است؟! یا مگر مارکسیسم، امپریالیسم و ... تفکر میباشند؟!
بنابراین، بسیاری از مدعیان «آزادی تفکر»، اصلاً نمیدانند که تفکر یعنی چه و چه تفاوتی با «عقیده» دارد؟!
«تفکر»، یعنی کار ذهن، روی دادهها و معلومات، برای معلوم نمودن مجهولها، مانند حل مسائل حساب یا ریاضی که چند معلوم و یک یا چند مجهول دارد و از روی معلومات، پاسخ مجهول به دست میآید؛ مثل این که بپرسند: «دو ضرب در سه چند میشود؟»؛ یعنی اعداد دو و سه و نیز عملیات ضرب و علامت مساوی، معلومات این قضیه میباشند و پاسخ مجهول میباشد.
بنابراین، تفکر صهیونیستی، با عقاید صهیونیستی متفاوت است. تفکر صهیونیستی، یعنی کسی برای تفسیر وقایع و یافتن راهکارهایش، بر اساس دادههای صهیونیستی فکر کند و تفکر اسلامی، یعنی همان پرسش، یا راهکارها را بر اساس معلومات و دادههای اسلامی، جستجو نماید. حتی یک مسلمان میتواند در چارچوب صهیونیستی تفکر نماید تا بفهمد آنها اکنون چه کار خواهند کرد!
آزادی تفکر و عقیده
بدیهی است که هیچ قدرتی نمیتواند کسی را در «تفکر» مجبور نماید؛ هر کسی میتواند راجع به هر چیزی، هر طوری که مایل است تفکر نماید. چنان که هیچ قدرتی نمیتواند کسی را در «اعتقاد و باور» مجبور نماید، و هر کسی میتواند به هر چه مایل است، ایمان و باور داشته باشد؛ اگر چه باطل باشد!
اگر آزادی در تفکر و عقیده وجود نداشته باشد، حتی خداشناسی و ایمان انسان به خداوند متعال و معادش نیز امتیازی محسوب نمیشود، چرا که به اجبار (تکوینی) بوده است؛ لذا خداوند متعال عقل، اختیار و آزادی در تفکر و عقیده را به آدمی موهبت نمود و نه به پیامبرانش قدرت سلطه در هدایت داد و نه به شیاطین جنّ و انس، قدرت سلطه در انحراف داد. هر دو فقط دعوت کننده میباشند و اختیار و انتخاب در قدرت انسان میباشد.
به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمود:
«فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ * لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ» (الغاشیة، 21)
- پس تذكر ده [که] تو فقط تذكر دهندهای * تو مسلط بر آنها نيستی كه مجبورشان (بر ايمان) كنی.
و دربارۀ تسلط ابلیس لعین و سایر شیاطین جنّ و انس نیز فرمود:
«إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ» (النّحل، 99 و 100)
- چرا كه او تسلطی بر كسانی كه ايمان دارند و بر پروردگارشان توكل میكنند ندارد * تنها تسلط او بر كسانی است كه خودشان او را به سرپرستی خود برگزيدهاند و آنها كه نسبت به او [خداوند سبحان] شرك میورزند.
پذیرش افکار و عقاید
آزاد بودن آدمی در تفکر و عقیده، به معنای درست بودن آن تفکر و عقیده نمیباشد و نه تنها به هیچ وجهی قبول و تأیید هر نوع تفکر و عقیدهای را ایجاب نمیکند، بلکه ردّ برخی از تفکرات و عقاید را ضروری میسازد. حتی منافق نیز نمیتواند تمامی تفکرات و عقاید را قبول و تأیید کند، چه رسد به انسان عاقل و مؤمن.
●- فرض نمایید که کسی یا حکومتی، برای جنایت، چپاول، ظلم و سلطه «فکر» میکند؛ یعنی معلوماتش را مانند یک پازل یا مسئلۀ ریاضی کنار هم میچیند و روی آنها فکر میکند تا ببیند از چه راهی میتواند بر دیگران سلطه یابد؟! مانند امریکا، یا اسرائیل که تفکراتش برای غصب فلسطین و غزه، به هیچ راهکاری جز کشتار زنان و کودکان، بستن راه آب و برق، رسیدن دارو و مواد خوراکی، یا بمباران بیمارستانها و مدارس و ... نرسیده است! آیا باید به بهانۀ «آزادی تفکر»، اینگونه تفکرات شیطانی را تأیید نمود و یا دست کم پذیرفت و محترم دانست؟!
«آزادی عقیده» نیز همینطور است؛ همگان آزادند تا هر عقیدهای داشته باشند، اما مجاز نیستند که هر عقیدهای داشته باشند؛ و عقاید باطل، آنها را به انحرافات و هلاکت و جهنم میکشاند!
عدهای به جهانبینی مادی عقیده دارند؛ کافر و مشرکند - عدهای دیگر بتپرست میباشند - عدهای دیگر مانند مردمان در عصر جاهلیت، همچنان نژاد پرست میباشند (مانند بسیاری از امریکاییها و اروپاییها) - عدهای به حاکمیت و سلطۀ خود بر جهان و جهانیان عقیده دارند - عدهای دیگر اساساً شیطانپرست و فراماسون میباشند و عدهای ظلم و جنایت علیه بشریت و از جمله مسلمانان در فلسطین و غزه را حق خود میدانند و ...، آیا باید تمامی این عقاید را پذیرفت و محترم دانست؟!
●- بنابراین «آزادی تفکر و عقیده»، به معنای درست و بر حق بودن آن و ضرورت قبول، تأیید، تصدیق و محترم دانستن آن نمیباشد؛ وگرنه خدایی که این آزادی را داده، نه پیامبری میفرستاد، نه محشری برپا مینمود و نه بهشت و جهنمی میآفرید و نه از بندگان مؤمنش میخواست که به او ایمان بیاورند و به طاغوت کفر بورزند و همه را مساوی قرار میداد؛ لذا فرمود:
«لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (البقره، 256)
- در قبول دين، اكراهی (اجباری بدآمدنی) نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است. بنابراين، كسی كه به طاغوت (بت و شيطان، و هر موجود طغيانگر) كافر شود و به خدا ايمان آورد، به دستگيره محكمی چنگ زده است، كه گسستن برای آن نيست. و خداوند، شنوا و داناست.
چند آیه، در ضرورت رد و مقابله با کفر و ظلم
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا» (النساء، 135)
- ای كسانی كه ايمان آوردهايد! كاملاَ قيام به عدالت كنيد؛ برای خدا گواهی دهيد، اگر چه (اين گواهی) به زيان خود شما يا پدر و مادر يا نزديكان شما بوده باشد، چه اينكه اگر آنها غنی يا فقير باشند خداوند سزاوارتر است كه از آنها حمايت كند؛ بنا بر اين از هوی و هوس پيروی نكنيد كه از حق منحرف خواهيد شد، و اگر حق را تحريف كنيد و يا از اظهار آن اعراض نمائيد خداوند به آنچه انجام میدهيد آگاه است.
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ» (الحجرات، 15)
- مؤ منان واقعی تنها كسانی هستند كه به خدا و رسولش ايمان آوردهاند، سپس هرگز شك و ترديدی به خود راه نداده، و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد كردهاند، آنها راستگو يان (و تصدیق کنندگان واقعی) میباشند.
«لَكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَأُولَئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (التوبة، 88)
- ولی پيامبر و آنها كه با او ايمان آوردند، با اموال و جانهايشان به جهاد پرداختند و همه نيكیها برای آنهاست و آنها رستگارانند.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار؛ متشکریم.
پرسش:
اگر اسلام طرفدار آزادی تفکر است، پس چرا عقاید صهیونیست رو نمیپذیرد؟
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/etc/12978.html
کلمات کلیدی:
گوناگون