س: در احادیث، روایات و تفاسیر گفته شده: پل صراط از مو باریک تر و از شمشیر تیزتر است، پس چگونه میتوان از چنین پلی عبور کرد؟
ایکس – شبهه: یکی از بزرگترین بلاهایی که مستکبرین عالم در گذشته و حال به واسطه جنگ نرم یا جنگ سخت بر سر بشریت و به ویژه مسلمین آوردهاند، «تجزیه و انفکاک کامل» است. خواه در اراضی باشد، یا اقوام و یا حتی حلقات به هم پیوسته اعتقادات، باورها و ارزشهای دینی. چنان مثلاً همه گمان میکنند که «زندگی» چیزی است و «مرگ» چیز دیگری است که یک آن حادث میشود، در حالی که متوجه نیستند که در هر لحظه میمیرند و لحظات گذشته آنها همه متوفی شدهاند! چنان چه حضرت امیرالؤمنین (ع) میفرمایند: «هر نفسی که مرد [انسان] میکشد، گامیست که به سوی مرگ مینهد». یا هم چنین گمان میکنند که «غیبت» امری است و «ظهور» امر دیگری است که در لحظهای اتفاق میافتد، در حالی که متوجه نیستند که هر لحظه و هر گام، ظهوری است و در یک نقطه نفس آخر حیات و یا گام ظهور آخر ظهور میرسد.
همین تجزیهی اندیشه در مورد «پل صراط» نیز در اغلب اذهان به وجود آمده است. گمان میکنند که حیات و زندگی دنیوی چیزی و پل صراط چیز دیگری و بیربط با حیات دنیوی آنهاست. در صورتی که پل صراط در محشر، صورت باطنی همین زندگی دنیوی هر کسی میباشد. چنان چه عذاب برزخ و قیامت نیز صورت باطنی گناهان است و نعمات بهشتی نیز صورت باطنی ایمان و عمل صالح است و البته به اضافه فضل پروردگار کریم و رحیم.
معنای باریکتر از مو و تیز تر از شمشیر:
از بلایای دیگر، القای سطحینگری، سبک انگاری و بالتبع تنبلی است. اغلب در هر امری میخواهند بدون هیچ زحمتی به نتیجه برسند. مثل قوم حضرت موسی (ع) که به رغم دیدن معجزات و نیز غرق فرعون، به موسی (ع) گفتند: تو و خدایت بروید این سرزمین را از دشمنان تخلیه کنید و ساکن شوید، کار که تمام شد، به ما بگویید تا وارد شویم! خدا هم آنها را به 40 سال آوارگی در بیابان مجازات نمود. یا مثل برخی از جوانان امروز که میخواهند در کاری شاغل شوند که ظرف شش ماه بتوانند از یک آپارتمان خوب، خودروی مناسب و زندگی مطلوب برخوردار گردند و ضمن در این مدت زحمتی هم نکشند؟
پل صراط، تبلور و تجلی همین زندگی دنیاست و البته که در این دنیا هم شناخت راه درست (صراط مستقیم) کار دشواری است و زحمت دارد و هم پیمودن آن راه تا رسیدن به کمال نه تنها آسان نیست، بلکه مشقت هم دارد. مثل پیمودن راه برای حصول موفقیتهای دنیوی.
شیخ طوسی (ره) در رساله «آغاز و انجام» که شامل مباحث مبدأ و معاد است در این باره مینویسد:
«اينكه صراط از مو باريك تر و از شمشير تيزتر است ، يعنى هم تشخيص دادن وظيفه اين چنين است و هم رفتن راه وظيفه اينقدر سخت است . انسان تا بخواهد بفهمد وظيفهاش چيست، مثل اينكه از راهى كه از شمشير تيزتر و از مو باريك تر است، مىگذرد. و بعد از آن که وظيفه را تشخيص داد وقتى بخواهد به آن وظيفه درست عمل كند، مثل آن است كه مىخواهد از راهى كه از مو باريك تر و از شمشير تيزتر است عبور كند.»
اما انسان رها نشده است:
اما مهم این است که انسان نه برای شناخت حقایق عالم هستی، مبدأ، معاد و دنیایی که بین این دو است و قوانین مترتب بر آنها رها شده است و نه برای پیمودن صراط مستقیم و گذر از پل صراط تنها مانده است که وحشت کند چگونه بشناسم و بپیمایم. بلکه خداوند متعال هم خودش را و حقایق عالم و اول و آخر را در عقل، فطرت و عالم خارج به او شناسانده و میشناساند:
«سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ» (فصلت، 53)
ترجمه: به زودى نشانههاى خود را در افقها[ى گوناگون] و در دلهايشان بديشان خواهيم نمود تا برايشان روشن گردد كه او خود حق است آيا كافى نيست كه پروردگارت خود شاهد هر چيزى است.
و هم به صورت تکوینی و تشریعی هدایت مینماید و همه راهها را نشان و بایدها و نبایدها را بیان میدارد:
«إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا» (الأنسان، 3)
ترجمه: ما راه را به او نشان داديم خواه شاكر باشد و پذيرا گردد يا ناسپاس.
وهم، حفیط، صبور، رحمان، رحیم، رئوف، صبور، غافر و تواب است و خواهان عبور سالم را در افت و خیزها حفاظت و دستگیری مینماید و پس از زمین خوردن مکرر بلند میکند و او را عبور میدهد.
از این رو فرمود، مکرر و روزی چند مرتبه به صورت واجب و هر چند مرتبه که خواستی و متوجه و متذکر شدی به صورت دلخواه بگو «اهدنا الصراط المستقیم – ما را به بزرگراه مستقیم هدایت نما». این جمله یک دعا است، و دعا یعنی خواستن، یعنی اراده، یعنی تمایل و کشش. پس واقعاً کافیست که بخواهیم.
انسان بدون بلد و راهنمای جامع الشرایط نیز رها نشده است:
از سوی دیگر، خداوند کریم برای انسان از جنس خودش راهنمایانی قرار داد که «انسان کامل» هستند. بلدها، پیشوایان و امامانی که خودشان همان «صراط مستقیم» هستند. همان «انعمت علیهم» هستند و فرمود به اینها متمسک شده و تأسی جویید، متوسل شده (وسیله قرار داده) و دامان پاکشان را بچسبید تا به «عروة الوثقی» متصل باشید که هیچ گاه گسسته نمیشود. اینها کشتی نجات هستند، سرنشین آن گردید تا از طوفان و سیل مهلک به سلامت گذر کنید. لذا امام صادق (ع) در خصوص حقیقت پل صراط فرمود:
«صراط مستقیم دو صراط است. یکی صراط در دنیا و دیگری صراط در آخرت. صراط در دنیا امام واجب الاطاعة است. هر کس وی را در دنیا شناخت و به او اقتدا کرد، از پل صراط عبور کرد و هر کس در دنیا او را نشناخت، قدمهایش در پل صراط می لغزد و وارد جهنم میشود» . (نور الثقلین، ج 1، ص 21، ح 91)
پس مهم است که انسان در زندگی دنیوی کدام بلد و راهنما (امام) را برگزیند. امامی که بر صراط مستقیم است و یا امامی که در مسیر سقوط و هلاکت است. بدیهی است که انسان به دنبال هر امام، الگو و پیشوایی باشد، در آخرت نیز به دنبال اوست و به مقصد او میرسد:
«يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُوْلَئِكَ يَقْرَؤُونَ كِتَابَهُمْ وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلًا» (الإسراء، 71)
ترجمه: [ياد كن] روزى را كه هر گروهى را با پيشوايشان فرا مىخوانيم پس هر كس كارنامهاش را به دست راستش دهند آنان كارنامه خود را مىخوانند و به قدر نخ هسته خرمايى به آنها ستم نمىشود.
همراهان نقش تعیین کنندهای در چگونگی گذر دارند:
انسان تنها نیست و نمیتواند تنها زندگی کند و هیچ کاری به تنهایی از او ساخته نیست. ذاتش فقیر و نیازمند است؛ چرا که مخلوق است. لذا نه تنها با عناصر طبیعت ارتباط و اشتراک نزدیکی دارد، بلکه حتی زندگی فردیاش نیز مرتبط و متأثر از زندگی دیگران است، چه رسد به زندگی اجتماعیاش. لذا از روی اجبار یا اختیار، دائم و در هر کاری همراهانی اتخاذ مینماید و این همراهان نقش بسیار مؤثر و تعیین کنندهای در چگونگی زندگی او و گذر از پل صراط دارند. همراه جاهل، بیخیال، سبک سر، خودبین و خودپسند، بیهدف و تابع نفس و غرایز حیوانی، انسان را به مشقت و هلاکت میاندازد. اگر خودش انسان را ندرّد، اسیر مهلکات یاطعمه سایر درّندگان مینماید و همراه عاقل، عالم، قادر، متقی، بصیر، دلسوز ... و انسان کامل، آدمی را سالم از این مسیر صعب العبور گذر داده و به سرمنزل محبوب میرساند.
به این همراه در اصطلاح قرآنی و دینی «شفیع» میگویند. شَفَع، دو تایی است در مقابل وَتر که تکی است. مثل نماز شفع که دو رکعت است و وِتر یا وَتر که یک رکعت است. بدیهی است که انسان با هر کس همراه شود، شفیع او همان کس است. با هر کس همنشین شود، هم نشین او همان است. پس مهم است که چه شخص یا اشخاصی را برای همزیستی و همنشینی انتخاب میکند؟ تولی (نزدیکی) به چه کسانی و تبری (دوری) از چه کسانی را سلوک خود در زندگی قرار میدهد؟
اگر دائم یاد خدا و آخرت خودش بود، اگر خدا محبوب، معشوق و غایت آمالش بود، با کسانی هم نشین میگردد که نه تنها هم مقصد او هستند، بلکه «عند ملیک مقتدر» نشستهاند، و اگر خدا و معاد را فراموش کرد، بدیهی است که توجهش فقط به دنیا و نفس بر میگردد و همنشین شیطان (انحراف و منحرف) میگردد و با همان ها نیز محشور میشود.
«وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ * وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ» (الزخرف، 36 و 37)
ترجمه: و هر كس از ياد [خداى] رحمان دل بگرداند، بر او شيطانى مىگماريم تا براى وى دمساز (قرین و هم نشین) باشد * و مسلماً آنها ايشان را از راه باز مىدارند و [آنها] مىپندارند كه راه يافتگانند!
تصمیم با ماست:
در نتیجه هر چند شناخت راه آسان نیست و گذر از آن مشکل است، اما همه چیز برای یک عبور مطمئن، موفق و سالم فراهم و مهیا شده است و فقط میماند تصمیم، اختیار و همت خودمان. پل صراط باطن همین زندگی دنیاست. پس، لازم است همان طور که در کسب و کار، یافتن دوست، قرین و شریک زندگی و یا ساختن یک ساختمان یا پل دقیق هستیم و مترصدیم تا از بهترین علوم، امکانات، مهندسین و همکاران و همراهان استفاده نماییم و راه را بر جاهلان، اغواکنندگان، تخریب کنندگان، شیادان و چپاولگران ... ببندیم، در ساختن این پل، گذر از آن و ساختن خانه آخرت نیز باید دقیق، جدی، حساس و عامل باشیم.
- تعداد بازدید : 2498
- 6 مهر 1391
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون