پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): بدیهی است که نه آقای دهباشی (سازنده کلیپ تبلیغاتی آقای روحانی)، با هر عالِمی مصاحبه مینماید و نه هر عالمی با او مصاحبه مینماید و نه از این مصاحبهها، هدفی جز ایجاد چالش در باورهای دینی مردم تعقیب میشود!
پس در این بحث، بدون توجه به ساختار مصاحبهها و در اصل پرسش و پاسخ آن باید ابتدا به دو نکتهی بسیار ضروری توجه نمود:
الف – در هر گفتگو یا کلامی، توجه به قصد و هدف مهم است، اگر چه ظاهر سخن درست هم باشد و اصلاً آیهی قرآن کریم و عین وحی باشد. چرا که مقاصد سوء، کلمات را از موضع حقی که دارند خارج نموده و در موضع باطل قرار میدهند، چنان که در قرآن کریم فرمود: « مِنَ الَّذِینَ هَادُوا یحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ ... – برخی از یهودیان، کلمه را از موضعش تحریف میکنند / النساء، 46» یا به تعبیر دیگری، ممکن است کلمه را نگهدارند، اما موضعش را تغییر دهند! مثل این که نام ظلم به بشریت را حقوق بشر بگذارند، و یا نام جنگ را ایجاد امنیت عمومی و صلح جهانی بگذارند، یا به نام عدالت اجتماعی، شکاف و دشمنی ایجاد نمایند و ...! و چنان که امیرالمؤمنین علیه السلام، در مقابل استدلال باطل خوارج به آیهای از قرآن کریم فرمودند: «كَلِمَةُ حَقٍّ یرَادُ بِهَا بَاطِلٌ»، یعنی سخن حقی است که ارادهی باطلی در بیان آن وجود دارد.
ب – در عین حال، در معنا و مفهوم و مصادیق کلمات نیز باید دقت نمود، به عنوان مثال: بسیار فرق است بین معنا و مفهوم "تفاوت، تضاد و تناقض". و لابد هم آن عالم دینی و هم آن مصاحبه کننده، هر دو از این علوم پایه برخوردار میباشند! مهم است که انسان قصد "عوامفریبی" نداشته باشد.
تضاد رفتاری:
رفتارهای خداوند متعال نیز متضاد است؛ چنان که در موضعی اعظا مینماید و در موضعی میگیرد – در موضعی نظر رحمت دارد، در موضع دیگری غضب مینماید – در موضعی ثبت میکند و عقاب دارد، در موضع دیگری نه تنها قلم عفو میکشد، بلکه محو مینماید.
رفتارهای آدمیان نیز نه تنها با یک دیگر تفاوت و حتی تضاد دارد، بلکه رفتارهای یک انسان در طول یک روز نیز متضاد است. چنان که ممکن است در موضعی به کسی لطفی نماید و در موضعی به دیگری سخت بگیرد. برای انجام کاری فرزندش را تشویق نماید و برای انجام کار دیگری تنبیه (ادب) نماید ... قطعاً رفتار در اداره یا سر کار، نباید با رفتار در خانه و خانواده یکسان باشد.
اهل عصمت علیهم السلام نیز همینطور بوده و هستند و در هر زمان و شرایطی، موضعی دارند که گاه متضاد به نظر میرسد. حتی رفتارهای یک امام، در مواضع گوناگون، متفاوت است و شاید هم تضاد هم داشته باشد. امیرالمؤمنین علیه السلام در میدان جنگ، در هنگام کار و هنگام رسیدگی به ایتام، یک برخورد و عملکرد نداشتند.
پس شرایط یا لحاظهای گوناگون را شیء واحد نمیگیرند که مواضع گوناگون آنها را تضاد بشمارند. حال به فرض (با توجه به توضیحی که داده شد) تضادی وجود داشته باشد، خب حالا چه اشکالی دارد؟! شب و روز، هم با یک دیگر متفاوت هستند و هم تضاد دارند – تری آب و خشکی خاک با یک دیگر تضاد دارند – حرکت و سکون با هم در تضاد هستند ...؛ و بسیاری از اینها در مواردی لازم و ملزوم یک دیگر هستند. خب، حالا این تضادها، چه چیزی را اثبات و یا نفی مینماید، به ویژه در رفتار اهل بیت علیهم السلام؟!
بدیهی است که تضاد رفتاری و متناسب با هر موضوعی، دلیل بر تضاد در اهداف یا شخصیتها نمیباشد.
یک – آن آقای روحانی، دست کم اینقدر میداند که "ائمه علیهم السلام، نور واحد هستند"، و هر کسی میداند که "نور واحد، تابش واحد دارد، اما بازتابها واحد نیستند، چرا که بسترها، مجراها و شرایط گوناگون میباشند". بالاخره بازتاب تابش به یک آینهی بزرگ و صیقلی، با یک آینهی کوچک، کثیف و زنگار بسته، بسیار متفاوت است؛ مضافاً بر این که تفاوت جهت آن آینهها، جهت بازتاب را نیز متفاوت و گاه متضاد مینماید.
دو – مگر امام حسن، امام حسین و امام صادق علیه السلام، در یک زمان و یک شرایط محیطی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... حضور داشتند که از آنها انتظار یک عمل یا عکس العمل واحد رود؟! چنان که شاهدیم، حضرات امام حسن و امام حسین علیهماالسلام، در آن دورانی که یک در یک زمان و یک شرایط بودند، یک سیاست، عمل و عکس العمل داشتند و هر دو در آن دورانی که در کنار امیرالمؤمنین علیه السلام بودند، یک موضع و رفتار داشتند.
حضرت سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام، نه تنها در دوران امامت امام حسن علیه السلام، تابع همان سیاست امام عصر خود بودند، بلکه پس از ایشان نیز ده سال خود امام بودند و فقط ده روز در ابتدای محرم سال 61 هجری آن وقایع پیش آمد. پس در طی ده سال امامت خود نیز همان سیاست را داشتند، شرایط که عوض شد، مواضع نیز عوض شد.
بدیهی است که اگر امام حسن مجتبی علیه السلام نیز در شرایط ایشان قرار میگرفتند، با خلافت یزید و عملکردهایش مواجه میشدند، و از همان نیروهای لازم که ایشان داشتند برخوردار میبودند، همان کار را میکردند.
چند مثال:
●- شکست دادن معاویه لعنة الله علیه، در زمان امام حسن علیه السلام نیز کار دشواری نبود، اما ناگهان ضد تبلیغ و سوق دادن مردم به وعدههای دروغ مبنی بر کمی چرب و شیرین بیشتر در سفرهها و نیز ترساندن از جنگ با معاویه، کار خودش را کرد و مردم شعار « اَلْبَقِیَّةُ اَلْبَقِیَّةُ » سر دادند، یعنی ما بقای خود را میخواهیم و جنگ نمیخواهیم و مسئولین نیز خود را فروختند و کمی پول گرفتند.
●- به امام سجاد علیه السلام عرض نمودند: پدر شما با 72 تن قیام کرد و به شهادت رسید، یاران شما که بیشترند ...؟ فرمودند: من اگر ده یار (به روایتی 7 و به نقلی 20 یار) داشتم، قیام میکردم.
●- سدیر صیرفی میگوید: بر امام صادق علیه السلام داخل شدم و گفتم: «به خدا سوگند! اكنون زمان نشستن شما نیست [بلکه باید قیام کنید]». امام فرمود: «چرا ای سدیر؟» گفتم: «به سبب فراوانی دوستداران، پیروان و یاوران شما. به خدا سوگند! اگر امیرالمؤمنین علیه السلام به اندازه شما پیرو و یاور و دوستدار داشت، هرگز تیم و عدی [طایفههایی که هر کدام خواهان کسی بودند) در [خلافت] او طمع نمیكردند».
امام فرمود: «چقدر هستند؟» سدیر پاسخ داد: «صد هزار نفر». امام فرمود: «صد هزار؟!» سدیر عرض كرد: «بله و بلكه دویست هزار». امام فرمود: «دویست هزار؟» سدیر عرض کرد: « بله و نصف دنیا».
امام سکوت کرد و از من خواست با او به خارج مدینه رفتیم. به جوانی چوپان نگاه کرد و فرمود: به خدا قسم اگر برای من، شیعیانی به تعداد این بزغالهها بود، مجال نشستن نداشتم [باید فوری قیام میکردم]». سدیر میگوید: آنها را شمردم؛ هفده عدد شدند. (اصول کافی، ج 2، ص 242)
نتیجه:
حالا اگر کسی به طور کلی بگوید: «کار رزمی، با کار فرهنگی متفاوت است – یا قیام و قعود در تضاد است و ...» درست میگوید؛ اما چه بسا هر کدام در زمان و مکان خود، عمل صالح و کار احسن باشند – ولی اگر کسی بخواهد بدون توجه به اختلاف زمان، مکان، شرایط، حکمتها و آثار، چنان بگوید که مواضع و کار امامان علیهم السلام با هم متضاد بوده است، که به شنونده القا شود که آنها هم هدف و هم سو نبودهاند، هم دورغ گفته، هم افترا بسته و هم به مردم خیانت میکند تا از مسیر حق جدا و دور شوند! لذا فرمود:
«وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا وَاذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ» (الأعراف، 86)
ترجمه: و بر سر هر راهى منشينيد كه [مردم را] بترسانيد و كسى را كه ايمان به خدا آورده از راه خدا باز داريد و راه او را كج بخواهيد و به ياد آوريد هنگامى را كه اندك بوديد پس شما را بسيار گردانيد و بنگريد كه فرجام فسادكاران چگونه بوده است.
پس، بدیهی است که اگر هر کدام از آن بزرگواران، در زمان و شرایط دیگری قرار میگرفتند، همان کار را میکردند، چنان که امروزه با مطالعه و تحقیق، میبینیم که هر کدام در زمان و شرایط خود، بهترین مواضع را اتخاذ نموده و بهترین کار را انجام دادهاند.
مرتبط:
●- کلیپی از یک روحانی پخش شده که مدعی است «قرآن تحریف شده، سه جلد بوده و اکنون یک جلدش در اختیار ما هست و دو جلد دیگر نزد امام زمان (ع) میباشد»، پاسخ چیست؟ (19 خرداد 1397)
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
عالمی در قم (کمال حیدری) در مصاحبه با دهباشی گفته است: رفتارهای امامان (ع) با هم متضاد میباشد، مثل امام حسن و امام حسین (ع)؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9291.html
کلمات کلیدی:
گوناگون