پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):

آیا ماده‌گرایان، دلایل عقلی و علمی برای حقانیت ماده‌گرایی خود اقامه می‌کنند، یا آنها هستند که کفر خود را با دو سه یافتۀ علمی توجیه می‌کنند و به جای اقامه برهان، فقط مسخره و تخطئه می‌کنند!

آیا دنیای عظیم و پیچیدۀ ژن‌ها، همچون سلول‌ها و سیارات، دلیل بر خالق علیم، قادر و ربّ آنها می‌باشد، یا دلیلی عقلی و علمی، برای انکار و کفر؟!

این به اصطلاح ماده‌گرایان که فقط ژست ماده‌گرایی را به خود می‌گیرند، اصلاً نمی‌دانند که اعتقادات، دین و علم یعنی چه و فقط شعار می‌دهند و با الفاظ بازی کرده و خود را فریب می‌دهند!

●- روش کفار، از جاهلیت قدیم گرفته تا جاهلیت مدرن امروزی، این بوده که دلایل عقلی را با برهان یا علم رد نمی‌کنند، بلکه با شعارهای تهاجمی، تهمت، افترا و تندگویی، تخطئه می‌کنند! چرا که کفرشان مبتنی بر دلیل و برهان و علم نیست، بلکه مبتنی بر گرایشات نفسانی و اوهام ذهنی خودشان می‌باشد، لذا حرفی برای گفتن ندارند!

بگویید: «من دلیل می‌آورم، و شما نیز به جای شعار و اتهام، با دلایل عقلی دیگری، دلایل من را رد کن»!

پس، بحث کردن خوب است و شما نیز قاطعانه، عاقلانه، مستدل و علمی بحث کنید، شاید مفید واقع شود، اما وقتی کار به جدل بی‌منطق و شعارهای تخطئه کنندۀ به دور از علم می‌رسد، باید بحث با آنها را رها نمایید، چرا که ادامه هیچ فایده‌ای ندارد. چنان که فرمود:

«وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا» (الفرقان، 63)

- بندگان (خاص خداوند) رحمان، كسانى هستند كه با آرامش و بى تكبّر بر زمين راه مى‌روند؛ و هنگامى كه جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گويند)، به آنها سلام مى‌گويند (یعنی با بى اعتنايى و بزرگوارى مى‌گذرند).

●- روش کفار، از قدیم تا کنون بوده که نارسایی عقلی و علمی (جهل) خود را با ژست‌های روشنفکرانه، علمی و فلسفی (که البته سفسطه است)، پوشش می‌دهند! همیشه از طرف مقابل دلیل می‌خواهند و خودشان هیچ دلیلی برای عقاید خود نمی‌آورند و البته دلایل عقلی طرف مقابل را نیز نمی‌پذیرد، منتهی فقط با شعار، تحقیر و افترا، تخطئه می‌کنند!

●- روش کفار، از عصر جاهلیت تا کنون، این بوده که تا در عرصه علوم طبیعی،کشف کوچکی نمودند و یا اندکی علم آموختند، به جای آن که بفهمند، "علم، تجلی علیم است"، چنان به جنگ خالق آن علم رفته و به علم خود مسرور و متکبر شدند که گویی خودشان خالق آن بوده و می‌باشند؛ و همیشه دعوت کننده به حق را انکار و مسخره کرده و می‌کنند:

«فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ» (غافر، 83)

- هنگامى كه رسولانشان دلايل روشنى براى آنان آوردند، به دانشى كه خود داشتند خوشحال بودند (و غير آن را هيچ مى شمردند)؛ ولى آنچه را (از عذاب) به تمسخر مى‌گرفتند آنان را فراگرفت !

بی‌دینی اوهامی

کفار، در توّهمات خود، گمان می‌کنند که "بی‌دین" هستند و کلی هم به بی‌دینی خود می‌بالند و ژست هم می‌گیرند! اما نمی‌دانند که هر نگاهی به عالم هستی (هر نوع جهان‌بینی) و هر باور و گرایشی که داشته باشند، خودش نوعی "دین" می‌باشد، اگر چه اسمش را چیزی بگذارند و یک کلمه "ایسم" نیز به آن بیافزایند، مانند: [هگلیسم، مارکسیسم، اومانیسم، لیبرالیسم، پست مدرنیسم ...]! آنها گمان می‌نمایند که با این اسم‌گذاری‌های من‌درآوردی و افزودن "ایسم"، دیگر خیلی بی‌دین، روشنفکر و علمی شده‌اند!

«إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى» (النّجم، 23)

«[بگو]: اينها فقط نامهايى است كه شما و پدرانتان بر آنها گذاشته ايد (نامهايى بى‌محتوا و اسمهايى بى‌مسمّى)، و هرگز خداوند دليل و حجتى بر آن نازل نكرده؛ آنان فقط از گمانهاى بى‌اساس و هواى نفس پيروى مى‌كنند در حالى كه هدايت از سوى پروردگارشان براى آنها آمده است!‌»

●- وقتی به پیامبرش صلوات الله علیه و آله می‌فرماید که به کفار بگو: «لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ – دین شما برای خودتان و دین من برای خودم / الکافرون، 6»؛ یعنی کفار هم دین دارند، منتهی دینی من‌درآوردی و باطل!

علم

هر علمی، چه ریاضی فیزیک باشد، چه ژنتیک، یا نجوم و سایر علوم طبیعی و تجربی، خود دلیل بر وجود خالق علیمی می‌باشد که همه چیز را به اندازه خلق نموده و رابطه منظمی بین آنها قرار داده است که برای انسان قابل کشف و شناخت شده است؛ چنان که فرمود: «إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ – مائیم که هر چیزی را به اندازه آفریدیم / القمر، 49»

عقل

هر علمی، باید به نتیجۀ "عقلی" برسد؛ شناخت یک زاویه، یک عنصر، یک ژن، یک کهکشان دیگر و ...، بدون اخذ نتایج عقلی، به درد ابزارسازی می‌خورد، اما نقشۀ راهی برای رشد و کمال، در اختیار انسان نمی‌گذارد؛ به همین دلیل است که پیشرفته‌ترین کشورها در صنایع و سایر علوم، ظالم‌ترین‌ها، جنایتکارترین‌ها، سلطه‌طلب‌ترین‌ها و مستکبرترین‌ها می‌باشند.

خداوند متعال، برای "عقلی" که به انسان موهبت نموده، آنقدر ارزش قائل است که حتی نسبت به کفار و منکران خود می‌فرماید به آنها بگو: «هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ»، یعنی: «اگر راست می‌گویید، دلیل و برهان خود را بیاورید»، به جای آن که با شعار، درشتی، مسخره کردن، تحقیر و تخطئه، انکار کنید.

توجیه دینی

بنابراین، اولاً همه [حتی کفار] دین دارند ؛ و ثانیاً آنها هستند که هر یافتۀ علمی را توجیهی برای بی‌دینی (البته مقصود موحد نبودن است) می‌آورند، در صورتی که "علم و به ویژه علوم طبیعی"، دلیل قاطعی  بر وجود خالق علیم می‌باشد.

مرتبط:

●- «انسان با وجود برخورداری از عقل، چه نیازی به پیامبران و دین دارد؟!» (14 آبان 1397)

●- «معنا و تفاوت عاقل با عالم چیست؟ و همچنین تفاوت تفکر با تعقل چیست؟» (20 فروردین 1394)

●- «می‌گویند هر ۱۰ سال یکبار علم تازه و دو برابر می شود، چگونه می‌شود از دینی پیروی کنیم که مربوط به ۱۴۰۰سال پیش است؟» (23 اسفند 1399)

مشارکت و هم‌افزایی  -  پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.

پرسش:

رشتۀ تحصیلی من ژنتیک می‌باشد و ماده‌گرایان در مباحث می‌گویند: «‌تو داری تفکرات مذهبی خودت رو با علم و این دلایلی که میاری توجیه می‌کنی»؛ آیا مغلطه نیست؟! پاسخ چیست؟

پاسخ (نشانی لینک):

https://www.x-shobhe.com/theory/11469.html

 

 

کلمات کلیدی:  اعتقادی   توحید   اندیشه و مباحث نظری