پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
فرق است بین شناخت عقلی، با ایمان و محبّت قلبی؛ نه فقط نسبت به خداوند سبحان، بلکه نسبت به هر کسی، هر چیزی و هر امری. بسیاری به لحاظ عقلی و علمی، به خطا بودن رویکرد و یا کاری یقین دارند، اما به سویش میروند، چون: «دوستش دارند و میخواهند به محبوب برسند».
الف - در گام نخست، مهم این است که به خود القا نکنید که به یقین نرسیدهام و نمیرسم! چرا که اثر القاء، به مراتب بیشتر از هر درس و بحثی میباشد؛ لذا بر استمرار ذکر (یاد خدا) تأکید شده است؛ حال چه نماز باشد، چه تلاوت قرآن مجید، چه گفتن سایر اذکار، و چه تفکر و تعقل در امر خدا، چه هر کار درستی برای خدا، که همگی ذکر میباشند و بیشترین اثر ذکر، همان تلقین و القای به خود میباشد.
از اینرو فرمود: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ - بگو: او الله یکتاست» - «وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلًا - و نام پروردگارت را بامدادان و شامگاهان ياد كن» (الإنسان، 25) - و فرمود: «وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا - و صبح و شام او را به پاكى بستاييد» (الأحزاب، 42) و ... . ذکر [یاد] معبودِ محبوب، قلب را متوجه او میکند.
ب - آن چه که دانسته و شناختهاید، حکم عقلی است که به نور علم دیده، شناخته و تصدیق کرده است. عقل، حجّت باطنی خداوند متعال میباشد؛ پس هر کسی که تفکر و تعقل نماید، با دیدن نشانهها و ندای فطرت، وجود او را تصدیق میکند، چرا که راه و بهانهای برای انکار و تکذیبش وجود ندارد؛ لذا فرمود: «حتی کفار هم ناچارند که وجودش را تصدیق کنند و به آن اقرار نمایند»؛ چنان که فرمود:
«قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَمَنْ فِيهَا إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ - بگو: زمين و كسانى كه در آن هستند از آن كيست، اگر شما مىدانيد؟! * بزودى (در پاسخ تو) مىگويند: همه از آن خداست!» بگو: «آيا متذكّر نمىشويد؟!»
●- دقت شود که در نتیجه، به «ذکر» توجه داده است؛ یعنی آدمی میداند و میفهمد؛ اما نمیخواهد به یاد آورد و متوجه باشد، بلکه مشغول بازی میشود و دچار غفلت و فراموشی میگردد؛ و «ذکر» چارهساز است.
ج - اما فهم و ایمان، کار قلب (روح و جان) است که گاه پردههای غفلت و معصیت، آن را محجوب و حتی مریض میگرداند و به حدی میرسد که گویی دیگر مُهر بر آن نهاده شده که هیچ حقیقتی به آن راه نیابد؛ چرا که ورودیهای قلبش، یعنی شنوایی و بینایی روح او نیز ممهور شده است:
«أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ» (الجاثیه، 23)
- آيا ديدى كسى را كه إله [معبود خود] را هواى نفس خويش قرار داده و خداوند او را با آگاهى (بر اينكه شايستۀ هدايت نيست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مُهر زده و بر چشمش پردهاى افكنده است؟! با اين حال چه كسى مىتواند غير از خدا او را هدايت كند؟! آيا متذكّر نمىشويد؟!
راه کار
راهکار رفع این عارضه، اهتمام جدی و قلبی به «ذکر و ارتباط» با معبودِ محبوب میباشد؛ راه کار، فقط در اهتمام به بندگی خالصانه میباشد؛ وگرنه با خواندن صدها کتاب و فراگیری صدها استدلال عقلی و ...؛ عقل میپذیرد و تصدیق میکند و شناخت حاصل میگردد، اما قلب ایمان نمیآورد و مطمئن (آرام) نمیگردد.
●- به طور قطع در مقام «ذکر و ارتباط قلبی»، آثار یک «یا الله» گفتن - دو رکعت نماز واجب را با توجه قلبی اقامه نمودن - آیات قرآن مجید را با توجه به این که فرمایش و سخن خداوند سبحان با من میباشد، قرائت نمودن - تسبیح خداوند سبحان - اهتمام به انجام واجبات و ترک محرمات، برای اطاعت از فرمان او - اقدام به عمل صالح [هر چند جزئی و کوچک] اما برای او - و خلاصه سر به سجده گذاشتن، شکر، و نیز راز و نیاز و گفتگو [دعا] با او، به مراتب بیش از خواندن چندین کتاب استدلالی میباشد.
«اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ» (العنکبوت، 45)
- آنچه را از كتاب (آسمانى) به تو وحى شده تلاوت كن، و نماز را برپا دار، كه نماز (انسان را) از زشتيها و گناه بازمى دارد، و ياد خدا بزرگتر است؛ و خداوند مىداند شما چه كارهايى انجام مىدهيد!
حتی نماز، که اصلیترین عبادت، ستون دین، شناسنامۀ مسلمان و معراج مؤمن است، و بالاترین و کاملترین شکل ارتباط و بندگی میباشد، آن هم به گونهای که خودش فرموده؛ برای «ذکر - یاد» اوست؛ چنان که به رسولش حضرت موسی علیه السلام، در آغاز نبوت و نزول وحی فرمود:
«إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» (طه، 14)
- من «اللّٰه» هستم؛ إلهی (معبودى) جز من نيست! مرا بپرست، و نماز را براى ياد من بپادار!
●- پس باید، پس از شناخت عقلی، او را بسیار یاد کنیم - لحظهای از او غافل نگردیم - نماز را اول وقت و با توجه اقامه نماییم - قرآن کریم را با تفکر و تدبر بخوانیم - بسیار سر به سجده بگذاریم و شاکر و عذرخواه باشیم - بسیار استغفار و توبه کنیم - دست از دعا برنداریم و به بندگی در عمل صالح برای او کوتاهی ننماییم - شور و اشتیاق به بازگشت و ملاقات را در دل بپروانیم - محبّت خود را به زبان بگوییم و در عمل نمایان نماییم، تا قلب نیز زنده و نورانی شود.
«قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا» (الکهف، 110)
- بگو: «من فقط بشرى هستم مثل شما؛ (امتيازم اين است كه) به من وحى مىشود كه تنها إله [معبود] شما إله يگانه است؛ پس هر كه به لقاى پروردگارش اميد دارد، بايد كارى شايسته انجام دهد، و هيچ كس را در عبادت پروردگارش شريك نگرداند!
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار؛ متشکریم.
پرسش:
در وجود خالق یکتا و واجب الوجود شکی ندارم و همچنین در اینکه قرآن کلام الله است و ... تردیدی ندارم، اما نمیدانم چرا قلبم با اشتیاق به یقین لازم نمیرسد؟!
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/monotheism/12226.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی توحید