نهج البلاغه – خطبه 218، در ترجمه حجت الاسلام و المسلمین، انصاریان
اللَّهُمَّ اِنَّكَ آنَسُ الاْنِسينَ لاِوْلِيائِكَ، وَ اَحْضَرُهُمْ بِالْكِفايَةِ لِلْمُتَوَكِّلينَ عَلَيْكَ؛
بار خدایا، تو برای عاشقانت بهترین مونسی، و برای کفایتِ مهمّ آنان که بر تو اعتماد (و توکل) نمایند؛
تُشاهِدُهُمْ فى سَرائِرِهِمْ، وَ تَطَّلِعُ عَلَيْهِمْ فى ضَمائِرِهِمْ؛
از همه حاضرتری، آنان را در باطنشان مشاهده میکنی،
وَ تَعْلَمُ مَبْلَغَ بَصائِرِهِمْ. فَاَسْرارُهُمْ لَكَ مَكْشُوفَةٌ وَ قُلُوبُهُمْ اِلَيْكَ مَلْهُوفَةٌ؛
و به نهانهایشان آگاهی، و اندازه بیناییشان را میدانی، بنا بر این رازهایشان نزد تو معلوم است و دلهایشان به سوی تو در غم و اندوه است؛
اِنْ اَوْحَشَتْهُمُ الْغُرْبَةُ آنَسَهُمْ ذِكْرُكَ،
اگر تنهایی آنان را به وحشت اندازد یاد تو مونسشان شود؛
وَ اِنْ صُبَّتْ عَلَيْهِمُ الْمَصائِبُ لَجَأُوا اِلَى الاِسْتِجارَةِ بِكَ،
و اگر مصائب به آنان هجوم آرد به تو پناه جویند،
عِلْماً بِاَنَّ اَزِمَّةَ الاُمُورِ بِيَدِكَ، وَ مَصادِرَها عَنْ قَضائِكَ.
زیرا می دانند زمام همه امور به دست تو، و سرچشمه تمام کارها در کف با کفایت فرمان توست.
اللَّهُمَّ اِنْ فَهِهْتُ عَنْ مَسْاَلَتى، اَوْ عَمِهْتُ عَنْ طَلِبَتى، فَدُلَّنى عَلى مَصالِحى،
الهی، اگر از بیان مسألتم عاجزم، یا از اینکه چه بخواهم سرگردانم، پس به آنچه مصلحت من است راهنمایم باش،
وَ خُذْ بِقَلْبى اِلى مَراشِدى،
و عنان دلم را به سوی آنچه رشد (خیر) من در آنست بگردان،
فَلَيْسَ ذلِكَ بِنُكْر مِنْ هِداياتِكَ، وَ لابِبِدْع مِنْ كِفاياتِكَ.
که این برنامه ها از هدایتها و کفایتهای تو بیگانه و عجیب نیست.
اللَّهُمَّ احْمِلْنى عَلى عَفْوِكَ، وَ لاتَحْمِلْنى عَلى عَدْلِكَ.
بارخدایا، با عفوت با من معامله کن و عدل خود را بر من تحمیل منما (با عدلت رفتار نکن).
کلمات کلیدی:
نهج البلاغه