قانون و قضای الهی در محبّت یا بغض نسبت امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام
امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام
نهج البلاغه، حکمت 45 - در برگردان (ترجمه) حجت الاسلام و المسلمین انصاریان
لَوْ ضَرَبْتُ خَيْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَيْفى هذا عَلى اَنْ يُبْغِضَنى ما اَبْغَضَنى.
اگر با این شمشیر بر بُن بینی مؤمن زنم که با من دشمنی ورزد دشمنی نخواهد کرد.
وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْيا بِجَمّاتِها عَلَى الْمُنافِقِ عَلى اَنْ يُحِبَّنى ما اَحَبَّنى.
و اگر تمام جهان را در کام منافق ریزم که مرا دوست بدارد دوست نخواهد داشت.
وَ ذلِكَ اَنَّهُ قُضِىَ فَانْقَضى عَلى لِسانِ النَّبِىِّ الاُمِّىِّ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، اَنَّهُ قالَ:
زیرا قضا جاری شده و بر زبان پیامبر امّی صلّی اللّه علیه و آله گذشته که فرمود:
«يا عَلِىُّ، لايُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ، وَ لايُحِبُّكَ مُنافِقٌ.»
یا علی! مؤمن با تو دشمنی نکند، و منافق تو را دوست ندارد.»
شرحی مختصر
موضوع از این قرار بود که شخصی مدعی محبت امیرالمؤمنین علیه السلام، مرتکب سرقت شد و او را نزد ایشان آوردند و پس بررسی جوانب، مجازات قطع انگشتان سارق در مورد او به اجرا درآمد، چرا که عدالت در قضاوت، خویشاوند و دوست و آشنا برنمی دارد.
مخالفان، مغرضان و کسانی که به جای محبت، بغض امیرالمؤمنین علیه السلام را در دل داشتند، فرصت را غنیمت شمردند و همین که او از محکمه و اجرای حکم رها شد و به سوی منزلش میرفت، راه او را بستند و گفتند: «این هم آن علی که خیلی دوستش داشتی، انگشتان تو را قطع کرد، حالا چه میگویی؟!» او هم چنان به مدح امام و ابراز محبتش به ایشان زبان گشود!
چرایی را از حضرت پرسیدند و ایشان فرمود این «قضای» الهی است که به صورت «قضا» به زبان پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله جاری شده است.
«قضا»، یعنی «آن چه وقوعش حتمی شده است». مقدرات، اندازهها هستند که ممکن است با تغییر شرایط، متغیر گردند؛ اما همین که تمامی اندازهها برای وقوعی تحقق پیدا کرد، «قضا» میشود - وقوعش حتمی میشود.
فرمود: این «قضای الهی» است، یعنی از مقدرات (اندازههای) حتمی شده است که مؤمن در هیچ شرایطی، با من دشمنی نمیکند، حتی اگر با شمشیر، ضربهای وارد سازم و منافق نیز مرا دوست نخواهد داشت، حتی اگر دنیا را به پایش بریزم.
●- بنابراین، اگر محبت امیرالمؤمنین علیه السلام را در دل داریم و البته سعی در مودّت (ظهور و بروز محبّت) داریم، خوشحال و شاکر باشیم که مؤمنیم و باید سعی کنیم تا ایمان ما، با مطالعه، تفکر، تعقل، تقوا و عبادت، مستحکمتر و تقویت شود.
کلمات کلیدی:
نهج البلاغه