ایرانپیان – یادداشت/ع. چینیچیان: بیانیه، خطاب به مردم «فهیم، وفادار و قدرشناس ایران اسلامی» بود که هم چون نامه به امام این امّت بدون سلام آغاز شده بود. البته این مهم نیست و ترک عادت نیز انتظار نیست. بلکه مهم طبق معمول مواضع ایشان است که فراز به فراز مورد بازخوانی و نقد قرار میگیرد.
الف – تداوم تکبر و خود بزرگبینی:
یکی از نقاط ضعف عمیق و شناخته شدهی آقای هاشمی، همان تکبر و خود بزرگبینی بیجا و بیمعنی است که همیشه پردهای برای دیدن ضعفهای خود و خاندانش گردیده است.
در سرآغاز این بیانیه، بدون هیچ اشارهای به اعتراضات علما، اقشار و اصناف مختلف مردم به ویژه پس از فتنه 88، با غرور تمام، ورودش را منّتی بزرگ قلمداد نموده و مینویسد:
«به پاس قدردانی و احترام به توصیههای ضمنی یا مستقیم برخی مراجع عالیقدر و یا درخواست فضلا، علمای حوزههای علمیه، ائمه جمعه و جماعات، دانشگاهیان، دانشجویان، صنعتگران، تولیدکنندگان، کارگران، کشاورزان، نویسندگان، هنرمندان، ورزشکاران، صنوف مختلف، احزاب، گروههای متعدد و به ویژه خانوادههای مکرم شهدا، ایثارگران و با ایمان کامل به نقش بیبدیل آحاد مردم خونگرم و صمیمی در تعیین سرنوشت کشور، خود را برای انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری، در معرض رأی و نظر شما قرار میدهم».
حالا این مراجع، ائمه جمعه و جماعات، دانشگاهیان و دانشجویان و ... کیانند؟! خدا میداند.
حالا این مراجع، ائمه جمعه و جماعات، دانشگاهیان و دانشجویان و ... کیانند؟! خدا میداند. ما که به جز تحلیلهای دکتر زیبا کلام که اساساً از سیاست و علم سیاست به دور است و فقط جار و جنجال ژورنالیستی دارد و از اول ارادت خاص به آقای هاشمی داشته و دارد، خبری نشنیدیم.
ب – تفسیر معکوس از شرایط:
تفسیر ایشان از شرایط و هم چنین تهدیدات داخلی و خارجی همیشه معکوس بوده است. در زمان امام خمینی (ره) و دوران جنگ نیز چنین بود. این تفسیر معکوس یا از اهداف متفاوت و متضاد ایشان با اهداف انقلاب، رهبری و مردم است و یا از حقد، حرص و کینهای که ناشی از حبّ قدرت است و یا از بیبصیرتی، یا از دشمن بزرگبینی ... و یا همه موارد.
وی به جای آن که بنویسد: تأثیر تهدیدها و تحریمهای خارجی به انضمام نوکری و سرسپردگی نوکران داخلی و نیز کارشنکنیهای زیادهخواهان و البته برخی نقاط ضعف مجلس و دولت، بر مشکلات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مشهود است، مینویسد:
«... در این برهه حساس از تاریخ کشور که مشکلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به ادلّهای که بر شما مخفی نیست، زمینه تأثیر تهدیدها و تحریمهای خارجی را هموار کرده است ...»
ج – ایجاد افتراق، ادعای وحدت:
نقش آقای هاشمی، خانواده، خاندان و تیمهای سیاسی و اقتصادیاش از همان عنفوان انقلاب اسلامی و بروز جریانهایی تحت عنوان (خط 1 – خط 2 و خط 3)، تا قرار گرفتنش در جناح راست و تهاجمش به خط جناح چپ، تا تمایلش به جناح چپ و تهاجمش به جناح راست، تا اهل افراط و تفریط و اهل جهنم خواندن چپ و راست، تا نقشآفرینیاش در دوم خرداد و روی کار آمدن آقای خاتمی، تا مواضع حمایتیاش از فتنه 88، تا قهر عملی هشت سالهاش با دولتی که به رغم ضعفهایش [به تصریح مقام معظم رهبری) خیلی بیشتر از دولتهای قبلی کار کرده است؛ [و شاید همین امر موجب تشدید حقد و حسادت و کینهی بیشتر شده است] و ... بر کسی پوشیده نیست و فراموش شدنی هم نیست، اما اکنون برای رأی آوردن سخن از وحدت، به کارگیری نیروها و ... زده و مینویسد:
«عزم پاسخ قاطع به ادعاهای کذب و القای ناکارآمدی نظام اسلامی، ضرورت ایجاد اتحاد، اعتماد و قابلیت جمع کردن همه سلایق و طیفهای داخل خانواده نظام و انقلاب اسلامی و مدیران دلسوز و با تجربه کشور را میطلبد»
د – انطباق ناجوانمردانه شرایط کشور با دوران پس از جنگ؟!:
آقای هاشمی با بیانصافی تمام از دستآوردهای کشور در این هشت سال که جبران کنندهی بسیاری از عقبافتادگیهای 16 سال قبل بود، میخواهد تلویحاً القا کند که مملکت در این هشت سال مانند هشت سال جنگ تخریب شده و او که تجربه بعد از جنگ را دارد، آماده شده تا با در دست گرفتن آبرو و اعتبارش، برای جبران و سازندگی به میدان بیاید؟!!! او مینویسد:
«من نیز آبرو و اعتبارم را که در طول نیم قرن گذشته از انقلاب اسلامی و مردم گرفتهام برای اسلام، انقلاب و مردم و اعتلای میهن به دست میگیرم و با تأکید بر اعتدال علوی که چپ و راست، افراط و تفریط را ضلالت و گمراهی میداند، پا به میدانی گذارم که قبلاً در سالهای پس از جنگ 8 ساله حزب بعث علیه ایران که نتیجه آن ویرانی 5 استان کشور و نابودی زیرساختها و امکانات بود، تجربه کرده بودم.»
خلاصه سرتاسر این نامه بوی تکبر، انحصار طلبی و غافل شدن از اهداف انقلاب و ضروریات اقتصاد و سیاست داخلی و خارجی و تشدید اختلافات و درگیریهای داخلی میدهد که هنوز نیامده آغاز کرده است.
خلاصه سرتاسر این نامه بوی تکبر، انحصار طلبی و غافل شدن از اهداف انقلاب و ضروریات اقتصاد و سیاست داخلی و خارجی و تشدید اختلافات و درگیریهای داخلی میدهد که هنوز نیامده آغاز کرده است. و جالبتر آن که به رغم سابقهاش، عملکردش، مواضع گذشته و حالش و ...، دم از حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی مورد تأکید مقام معظم رهبری میزند و بر اثبات ایجاد تعامل و گفتگوهای سازنده و شفاف براساس احترام و حفظ عزت و کرامت، حقانیت سیاسی کشور توسط خودش تأکید میکند! واقعاً او مردم را چه میبیند؟!
گویا سیاست کلی ایشان و هم قطاران، ایجاد کشمکشها و چالشهای داخلی و راحت کردن خیال دشمنان خارجی است!