ایرانپیان – یادداشت/ فرهاد.: بهترین و کاملترین خواستهی منطقی کشور و مردم از دولت جدیدشان را مقام معظم رهبری قبل از انتخابات بیان داشتند. دولتی برخوردار از نقاط قوت فعلی، منهای ضعفهای آن. ایشان فرمودند: «آنچه ما برای رئیسجمهور آینده نیاز داریم، عبارت است از امتیازاتی كه امروز وجود دارد، منهای ضعفهائی كه وجود دارد. این را همه توجه كنند؛ رئیسجمهورِ هر دورهای باید امتیازات كسبی و ممكنالحصول رئیسجمهور قبلی را داشته باشد، ضعفهای او را نداشته باشد.»
هر انسان عاقلی و هر دولت با بصیرت و دلسوزی، باید از گذشته و نقاط مثبت و منفی آن درس و عبرت بگیرد تا بتواند رشد و صعود قابل قبولی داشته باشد و نیازهای امروز را پاسخ دهد و برای فردا زمینهسازی نماید
ضرورت درسها و عبرتها از گذشته، انحصار به کربلا و عاشورا ندارد، هر انسان عاقلی و هر دولت با بصیرت و دلسوزی، باید از گذشته و نقاط مثبت و منفی آن درس و عبرت بگیرد تا بتواند رشد و صعود قابل قبولی داشته باشد و نیازهای امروز را پاسخ دهد و برای فردا زمینهسازی نماید. لذا از دولت جدید نیز انتظار داریم که به هیچ وجهی، نه در شعار و نه در عمل ما را به عقب برنگرداند. ما (مردم) با تحمل سختیهای بسیاری به این نقطه رسیدهایم. سختیهایی که غالباً طبیعی نبود، بلکه متأثر از دشمنیهای خارجی و ضعفهای مدیران داخلی بود.
در میان سخنان و شعارها، گاه شعایری شنیده میشود که به نوعی زنده کردن شعارهای گذشته است، چنان چه وقتی از آقای دکتر عارف سؤال شد: «انگیزهی شما از نامزدی ریاست جمهوری چیست؟»، هیچ نگاه و برنامهای برای حال و آیندهی کشور نداشت، به جز تکرار شعار گذشته تلخ که بوی انتقام میداد. وی بلافاصله شعار موسوی را تکرار کرد و گفت: «احساس خطر کردم»! شعاری که پاسخش را حدود یک دهه پیش مردم در خیابانها داده بودند.
اکنون نیز زنده کردن شعارهای قدمی مانند «شایسته سالاری»، «فراجناحی» و ... دوباره تکرار و گاه و بیگاه در لابلای حرفها شنیده میشود و خوف آن میرود که ...
اکنون نیز زنده کردن شعارهای قدمی مانند «شایسته سالاری»، «فراجناحی» و ... دوباره تکرار و گاه و بیگاه در لابلای حرفها شنیده میشود و خوف آن میرود که سایر شعارهایی چون «تسامح و تساهل»، «قانونمداری»، «آزادی» و ... به همان شکل و سیاق دوباره تکرار شده و همان روشهای کهنه مجدداً احیا شود و به گذشته و آن هم ناخوشایندیهای گذشته بازگردیم و همان چهرههای ناموفق و نامطلوب گذشته را مجدداً در صحنه ببینیم که حس انتقام و تلاش برای بقای ابدی نیز به ضعفهای شخصیتی آنان افزوده شده است.
دولت «تدبیر و امید» آقای دکتر حسن روحانی باید توجه داشته باشد که مردم در عصر خودش به این شعارها رأی دادند و هشت سال تمام نیز چگونگی تحقق آن و عواقبش را در تمامی عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، روابط بینالملل، امنیتی و ... تجربه کردند و لابد ناراضی بودند که اصطلاح اصلاحطلبان را یک پارچه از تمامی عرصههای مدیریت کشور کنار گذاشتند. پس به هیچ وجه مایل نیستند دوباره به عقب برگردند.
برخی سعی دارند القا کنند که این انتخاب توسط اکثریت مردم نوعی عقبگرد است و با کوتاهبینی و تنگنظری خود گمان دارند که فصل، فصل انتقام است! و حال آن که اصلاً چنین نیست.
برخی سعی دارند القا کنند که این انتخاب توسط اکثریت مردم نوعی عقبگرد است و با کوتاهبینی و تنگنظری خود گمان دارند که فصل، فصل انتقام است! و حال آن که اصلاً چنین نیست.
بدون تردید هم مردم، هم آقای روحانی و هم آقای هاشمی میدانند که مردم از این جناحبازیها و صفکشیها و اختلافات بیزار هستند. نه اصولگرا با این مصادیق را قبول دارند و نه اصلاحطلب با آن مصادیق را میپسندند و نه از آقای هاشمی و آقازادهها و مواضعشان دل خوشی دارند. شکی نیست که اگر آقای دکتر عارف به عنوان نمایندهی اصلاحطلبها در میدان باقی میماند و یا آقای روحانی به نفع او کنار میرفت، این اجماع حاصل نمیشد و چه بسا نامزد دیگری رأی میآورد و یا دست کم انتخابات به دور دوم کشانده میشد؛ و آنها خود این واقعیت را میدانستند که تصمیم گرفتند آقای عارف به نفع آقای روحانی کنار رود.
از این رو انتظار از آقای روحانی و دولت جدید این است که به هیچ وجه در فکر انتقام و بازگشت به گذشتهی دیگران نباشند و آخرت خود را به دنیای آنها نفروشد. ملت 75 میلیونی و قَدَرِ ما بسیار بزرگتر از این هستند که در قالبهای کوچک و تنگ اصلاحطلب یا اصولگرا یا هر جریان دیگری بگنجند.
دولت فراجناحی نیز به این نیست که مثلاً ده وزیر اصلاحطلب، دو وزیر اصولگرای میانهرو و سه وزیر ... در کابینه دور هم جمع شوند و همان آش شود و همان کاسه. مردم از خدا میخواهند که در کابینه جدید حتی یک نفر از وزاری دورههای گذشته نباشد و افراد نیز به هیچ یک از جریانها وابسته نباشند، بلکه افرادی مؤمن، متخصص، متعهد، دلسوز و پر نشاط و با دیدی باز باشند.
درسها و عبرتها:
دولت «تدبیر و امید» نباید امتیازات ایجاد شده و به دست آمده را به خاطر تنگنظریهای جناحی اطرافیان از دست بدهد، پس مهم آن است که ضعفهای آنان را بشناسد و دچار آنها نگردد.
دولتهای گذشته امتیازات، ویژگیهای مثبت و البته ضعفهایی داشتند. البته که دولت «تدبیر و امید» نباید امتیازات ایجاد شده و به دست آمده را به خاطر تنگنظریهای جناحی اطرافیان از دست بدهد، پس مهم آن است که ضعفهای آنان را بشناسد و دچار آنها نگردد.
دولتهای گذشته ضعفهای بزرگی نیز داشتند که همانها موجب ضرر و زیان کشور و نیز نارضایتی مردم گردید که کنارشان گذاشتند. از جمله این ضعفها که مشهود و مذکور همگان بود عبارتند از:
*- در دست گرفتن مدیریت کشور و حاکمیت نظم اجرایی به شکل نظام شیخوخیتی (با تأسی به روش شیوخ و ملوک عرب و از جمله ملک عبدالله)؛
*- رانتخواری و بالتبع مِلک خصوصی شدن اقتصاد و سرمایههای کشور که به سرمایهدار شدن گداصفتان، تازه به دوران رسیدهها و در نهایت ازدیاد فاصله طبقاتی انجامید.
*- پیدایش پدیدهی شوم «آقازادهها» یا به قول اصلاحطلبان آن موقع «عالیجنابان سرخپوش»، که بدون هیچ شعور، بصیرت و تلاش مثبتی، فقط به خاطر قدرت و صدارت پدر، پنجهی خود را اقتصاد و سرنوشت رشد فرو میبرند.
*- غربزدگی شدید و احساس کوچکی، حقارت و ناتوانی در مقابل دشمنان خارجی، به ویژه آمریکا، انگلیس و پنج کشور برتر عضو اتحادیه، که به ترس، ذلت و امتیازدادنهای بیمورد انجامید.
*- عدم برخورداری از روحیه تدافعی و تهاجمی مقابل دشمن و لبخندهای بیدلیل و چراغسبز نشان دادنهای بیبدیل که سبب شد ایران را در همان زمان محور شرارت بخوانند، برای رییس جمهور ایران حکم جلب بفرستند، ناوها را جهت حمله نظامی به خلیج فارس و مرزهای آبی ما نزدیک کنند و ... .
*- روی کار آوردن وزرای نوکر انگلیس (مهاجرانی) و مسئولین طراز اول امنیتی وابسته (موسویان در شورای امنیت ملی که اکنون در امریکاست) ... و سپردن نبضهای فرهنگی، امنیتی و اقتصادی کشور به آنان.
*- تغییر سمت و سوی تهدیدها و انتقال جبهه مبارزه از خارج به داخل، با توجیه توطئههای خارجی و ایجاد صفبندی داخلی و قرار دادن مردم در مقابل یکدیگر.
*- قطبگرایی، حصار کشیدن دور دولت، بستن اقتصاد عمومی و بخل.
*- نظریهپردازی و گرفتن پوزیسیون «ایدئولوگ» به جای «مجری» (مشکل بزرگی که به ویژه در دولت آقای خاتمی و احمدینژاد بسیار مشهود بود و ضررهای بسیاری را متوجه کشور و مردم نمود).
در خاتمه مجدداً از دولت تدبیر و امید آقای روحانی انتظار داریم که به هیچ وجهی ما را به عقب برنگرداند، حتی یک قدم، نه در شعار و نه در عمل. رشد ما مستلزم حرکت رو به جلو است و نه بازگشت به عقب. إن شاء الله