دکترین سیاست خارجی و تبیین کامل اصول و تشریح آن فقط در 9 آیه – ای کاش مسولین ما باور و عمل کنند.
بسم الله الرحمن الرحیم – اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم
سلام دوستان؛
میدانیم که سیاست خارجی و یا به تعبیر دیگری روابط بینالملل، یکی از اصلیترین ساختارهای یک کشور و یک دولت است که ضامن رشد، بقا و تداوم استقلال و قدرت ملی، منطقهای و جهانی یک مملکت میباشد.
هر نظامی به تناسب اهداف، منافع و برنامههای کوتاه مدت و دراز مدت خود، سیاست خارجیاش را تدوین میکند و بیچاره است آن کشور و دولتی که سیاستهای خود را متناسب با اهداف و منافع دیگران [به ویژه دشمنانش] تبیین کند.
تردیدی نیست که تدوین سیاست خارجی، به ویژه برای نظامی چون جمهوری اسلامی ایران که از سویی ام القرا و چشم امید و تکیهگاه جهان اسلام و مستضعفین کل جهان است و از سوی دیگر در رأس فهرست اهداف دشمنان مستکبر میباشد، کار بسیار دشواری است؛ اما الحمدلله امام و رهبری داریم که با علم، ایمان، تقوا و بصیرت، و نیز با اشراف کامل بر اهداف، شرایط و چه باید کردها و چه نباید کردها و هم چنین رصد دقیق ترفندهای شیطان بزرگ، ما را راهنمایی و رهبری میکند.
اما متأسفانه گاه برخی گمان میکنند که بیشتر از بقیه میدانند و میفهمند و نسبت به همگان داعیهی «إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ» دارند! هر چه امام فرمود در این مذاکرات نتیجهای نمیبینم، امیدوار نیستم، اگر به نفع این نظام و کشور بود، حتماً خودم اولین نفری بودم که میگفتم مذاکره و ...، به خرجشان نرفت که نرفت و گفتند «إِنِّي أَعْلَمُ»!
اما خوشبختانه همه مسئولین مسلمان هستند، معتقد به قرآن کریم هستند، به آخرت ایمان دارند، حتی مقامات ارشدی در میان آنها "روحانی" هستند، پس جای دارد که دست کم نسبت به آیات صریح قرآن کریم، مطلع، مؤمن و عامل باشند. این دیگر کلام خداست، امر خداست، تبیین خداست و گفتهی مقام معظم رهبری، حضرت امام خامنهای نیست که برخی از روی خودخواهی، برخی ناآگاهی، برخی حسادت و ...، توجه نکنند و گمان کنند که خودشان بیشتر میدانند.
خداوند علیم و حکیم، در 9 آیهی اول سوره مبارکه "الممتحمنة"، سیاست خارجی مؤمنین را تبیین کرده است که بسیار خلاصه به آن اشاره میشود. آن قدر روشن و واضح است که هیچ نیازی به تفسیر نیز ندارد. هر چند که تعمق مفسرانه در آن بصیرت را عمق میبخشد.
خوب و لازم و ضروری است که مسئولین محترم این آیات را هر روز صبح تلاوت کنند، و بعد سیاستگزاری نمایند. اگر احساس کردند درک و فهم صحیحی ندارند و نمیتوانند آیات خدا را با شرایط امروز وفق دهند، بروند نزد امام امت، بروند نزد علمای بزرگ زانو بزنند و درخواست تعلیم نمایند. به طور قطع اگر چنین نکنند، نزد دشمنان خدا و مردم، به زانو درخواهند آمد.
آیه اول:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاء تُلْقُونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءكُم مِّنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِن كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاء مَرْضَاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ وَمَن يَفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ»
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، دشمن من و دشمن خودتان را به دوستى نگيريد [به طورى] كه با آنها اظهار دوستى كنيد و حال آنكه قطعا به آن حقيقت كه براى شما آمده كافرند [و] پيامبر [خدا] و شما را [از سرزمینتان] بيرون مىكنند كه [چرا] به خدا پروردگارتان ايمان آوردهايد اگر براى جهاد در راه من و طلب خشنودى من بيرون آمدهايد [شما] پنهانى با آنان رابطه دوستى برقرار مىكنيد در حالى كه من به آنچه پنهان داشتيد و آنچه آشكار نموديد داناترم و هر كس از شما چنين كند قطعا از راه درست منحرف گرديده است.
در همین یک آیه، چند اصل بسیار بسیار مهم و اصولی بیان شده است:
اصل یکم: وقتی میفرماید (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا)، یعنی از شروط و شاخصههای ایمان، عمل به این دستورات است. پس هر کس باور و عمل نکند، ضعف ایمان دارد.
اصل دوم: میفرماید دشمن من (خدا) و دشمن خودتان را دوست نگیرید؛ و البته که برای مؤمن دشمن خدا، دشمن و دوست خدا، دوست است. مضافاً بر این که دوست نگرفتن دشمن، یک اصل عقلی برای همگان است؛ بدیهی است که جز کم خرد و بیتدبیر، کسی چنین انتظار و آرزویی ندارد.
اصل سوم: میفرماید شما زور میزنید که به آنها القا کنید و بفهمانید که با آنها دوست هستید، اما مهم این است که آنها با شما و دنیا و آخرت شما، اهداف و منافع شما دشمن هستند.
اصل چهارم: میفرماید آنها رسول خدا صلوات الله علیه و آله و شما را از سرزمینهایتان (مثل اسرائیل در فلسطین و ...) اخراج میکنند. سعی میکنند تا اعتقاد به رسول الله صلوات الله علیه و آله را نیز از سرزمین قلب و روح شما اخراج کنند. آنها شما را به جرم این که "رب = صاحب اختیار و تربیت کننده امور" خود را الله میدانید و نه قدرتهای فرعونی (تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ)، متهم و محکومی میدانند که باید با جنگ، تحریم، ترور و ... مجازات شوید تا دست بردارید.
اصل پنجم: در این فراز از آیه، به خودفروشی، خودزنی، ذلت به جای عزت و جاسوسی اشاره دارد. بسیاری هیبت مؤمن دارند، زیر بیرق اسلام خودنمایی میکنند، حتی شعارهای مجاهدانه میدهند، در میدان هم حاضر میشوند، اما مخفیانه به دشمن پیام دوستی میدهند، به قول امروزیها، پیام میدهند، پالس میفرستند، کُد میدهند و حتی برای به تسلیم کشیدن نظام و ملت، راهکار هم میدهند. هر چه آنان امر کردند گردن مینهند و هر چه امر نکردهاند را نیز داوطلبانه پیش کش میکنند تا دوستی خود را به اثبات آنان برسانند. لذا فرمود: اگر برای جهاد در راه من حرکت میکنید، به صورت مخفیانه با آنان طرح دوستی نریزید. اگر مردم هم نفهمند، من که برآشکار و نهان شما آگاهم. پس بدانید که هر کس چنین کند، از گمراهان است.
آیه دوم:
«إِن يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاء وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ»
ترجمه: اگر بر شما دستيابند دشمن شما باشند و بر شما به بدى دست و زبان بگشايند و آرزو دارند كه كافر شويد.
این آیه بیان اهداف و برنامهها و امیدهای دشمن است، در واقع دشمن شناسی کامل در یک جمله است. میفرماید: فریب مذاکره، لبخند، تفاهمهای یک سو یا تهدیدها، مشتهای فولادین پشت دستکشهای مخملی را نخورید، هدف آنها سلطه بر شماست و اگر سلطه یابند، بدترین بلاها را به سرتان میآورند و هدف اصلی آنها کافر کردن شماست.
آیه سوم:
«لَن تَنفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»
ترجمه: روز قيامت نه خويشان شما و نه فرزندانتان هرگز به شما سود نمىرسانند [خدا] ميانتان فيصله مىدهد و خدا به آنچه انجام مىدهيد بيناست.
این آیه تذکاری بسیار ژرف و جدی است. میفرمایید هر کاری که میکنید، برای منفعت است، اما شما نباید سطحینگر و کوتاه بین باشید. باید معادگرا باشید و بدانید و باور کنید که آخرتی هم هست و آنجا دیگر نه امریکا و انگلیس و متحدان و نه خویشان و دوستان و آنهایی که برای شما کف و سوت میزدند، نمیتوانند کمکی به شما کنند. و در آیات دیگر تصریح دارد که حتی با شما مخاصمه هم میکنند. و میگویند: حماقت خود را گردن ما نیاندازید.
آیه چهارم:
«قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَءاؤا مِنكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن شَيْءٍ رَّبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ»
ترجمه: قطعا براى شما در [پيروى از] ابراهيم و كسانى كه با اويند سرمشقى نيكوست آنگاه كه به قوم خود گفتند ما از شما و از آنچه به جاى خدا مىپرستيد بيزاريم به شما كفر مىورزيم و ميان ما و شما دشمنى و كينه هميشگى پديدار شده تا وقتى كه فقط به خدا ايمان آوريد جز [در] سخن ابراهيم [كه] به [نا]پدر[ى] خود [گفت] حتما براى تو آمرزش خواهم خواست با آنكه در برابر خدا اختيار چيزى را براى تو ندارم اى پروردگار ما بر تو اعتماد كرديم و به سوى تو بازگشتيم و فرجام به سوى توست.
در این آیه الگو و یا مدل راهبردی معرفی شده است، تا هم حجّت باشد و هم نگویند که ما مدل سیاسی مشابهی نداشتیم که الگو بگیریم. میفرماید بهترین الگو حضرت ابراهیم علیه السلام و مؤمنین به او هستند. او هم تنها بود و در مقابل قدرتهای بزرگ زر و زور و تزویر قرار داشت که کفر آنها را میخواستند، اما او گفت: خیر، بلکه بین ما فاصله، عداوت و دشمنی است، تا هنگامی که شما ایمان بیاورید. یعنی به کفر امتیاز نداد. تحقق آرزوی آنها را هدف نگرفت و بر توحید، ایمان و اهداف الهی و کمالآور و نجات بخش خودش پافشاری کرد.
آیه پنجم:
«رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا وَاغْفِرْ لَنَا رَبَّنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»
ترجمه: پروردگارا ما را وسيله آزمايش [و آماج آزار] براى كسانى كه كفر ورزيدهاند مگردان و بر ما ببخشاى كه تو خود تواناى سنجيدهكارى.
در آیه میآموزد که مؤمن تنها نیست، خدایی دارد که آفریدگار و رب جهانیان است، قادر مطلق است، ناصر مؤمنین است، پس به او توکل دارد و درخواست نصرت را به درگاه او میبرد، نه به درگاه فرعون، کاخ سفید و ... . از خدا میخواهد که به ما ملت ایمانی قدرت و استقامت بخشد تا وسیله و بازیچه کفار مستکبر قرار نگیریم. هیچ پشتیبانی و لجستیکی بهتر، قویتر و پایدارتر از آن چه خدا میدهد نیست.
آیه ششم:
«لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَمَن يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ»
ترجمه: قطعا براى شما در [پيروى از] آنان سرمشقى نيكوست [يعنى] براى كسى كه به خدا و روز بازپسين اميد مىبندد و هر كس روى برتابد [بداند كه] خدا همان بىنياز ستوده[صفات] است.
میفرماید: در هر حال من حضرت ابراهیم علیه السلام و کسانی که با او هستند (که در آیات دیگری تصریح دارد که حضرت محمد صلوات الله علیه و آله [و بالتبع معصومین علیهم السلام] هستند را الگوی شما قرار دادهام. پس اگر روی برگردانید، خدا به شما نیازی ندارد. بلکه خودتان درمانده و بیچاره و مفلوک و مغلوب میشوید.
آیه هفتم:
«عَسَى اللَّهُ أَن يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الَّذِينَ عَادَيْتُم مِّنْهُم مَّوَدَّةً وَاللَّهُ قَدِيرٌ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ»
ترجمه: اميد است كه خدا ميان شما و ميان كسانى از آنان كه [ايشان را] دشمن داشتيد دوستى برقرار كند و خدا تواناست و خدا آمرزنده مهربان است.
در این اصل مهم میفرماید: در هر حال شما نیاز به ارتباطات دارید، نیاز به مودت و روابط دوستانه با سایر ممالک و ملل دارید، بخشی از منافع شما در گرو این روابط است، منتهی چرا به دنبال بازی میروید و آن هم «بازی بُرد بُرد با دشمن خدا و دشمن خودتان»، این دیگر چه بازی من درآوردی و بیخردانه است؟ آخر این جمع نقیضین را چگونه میخواهید حاصل کنید. ولی اگر شما ایمان داشته باشید و به آن چه خدا امر فرموده عمل کنید، خداوند متعال به شما عزت و قدرت و صلابت میدهد، در دل دشمن از عظمت شما رعب میاندازد و خودشان جلوی میآیند و امتیاز میدهند که دوستی کنند. (آیا در همین انقلاب بارها تجربه نکردیم؟!)
آیه هشتم:
«لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ»
ترجمه: [اما] خدا شما را از كسانى كه در [كار] دين با شما نجنگيده و شما را از ديارتان بيرون نكردهاند باز نمىدارد كه با آنان نيكى كنيد و با ايشان عدالت ورزيد زيرا خدا دادگران را دوست مىدارد.
سیاست خارجی و روابط بینالملل با سایر ملل و دولی که اگر چه برادر دینی، هم هدف و همسو نیستند، اما سر جنگ با شما را نیز ندارند؛ نه مستقیم با شما میجنگند و نه غیر مستقیم. پس با آنها دوستی و ارتباط داشته باشید، اما بر اساس «عدالت و قسط» - که "عدالت" قرار دادن هر چیزی در جای خودش است و "قسط" نیز تعامل عادلانه طرفین است، نه حرص تعامل و ارتباط یک طرفه، یک طرف ملتمسانه برای دوستی و ارتباط امتیاز بدهد، و یک طرف دیگر مرتب شاخ و شانه کشیده و تهدید کند.
آیه نهم:
«إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ وَمَن يَتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ»
ترجمه: فقط خدا شما را از دوستى با كسانى باز مىدارد كه در [كار] دين با شما جنگ كرده و شما را از خانههايتان بيرون رانده و در بيرونراندنتان با يكديگر همپشتى كردهاند و هر كس آنان را به دوستى گيرد آنان همان ستمگرانند.
امریکا و انگلیس، خود و چند دولت (نه چند ملت) متحد را کل جهان مینامد و برخی نیز گمان میکنند که ارتباط با جهان، یعنی ارتباط با امریکا و متحدینِ به نام امریکا (مثل 1+5) – اینها گمان میکنند که اگر نتوانند با این چند کشور دشمن، روابط دوستانه برقرار کنند، رابطهی آنها با کل جهان قطع شده است. لذا خودزنی میکنند. امریکا و متحدان را دوستانی میدانند که حالا کمی دچار نگرانی شدهاند و ما باید نگرانی آنها را برطرف کنیم. میگویند: هر دشمنی و تنشی که ایجاد شده؛ از خود ما و بداخلاقیها و بیتدبیریهای دولتهای قبلی بوده است؛ میگویند: این بیچارهها که تقصیری نداشتند، ما را خوب نشناخته بودند، ما شروع کردیم تا ایران و جمهوری اسلامی ایران را تازه به آنان درست بشناسانیم؛ میگویند: اگر با اینها ارتباط نداشته باشیم، ارتباط با هیچ دولت و ملت دیگری ارزش ندارد و هر ارتباطی را ارتباط با گداها و فقیرها قلمداد کردند!
خداوند متعال نیز میفرماید: احمق نباشید، اهل خرد و تدبیر باشید، فقط قطع ارتباط با دشمنانی که شما را میکشند و از سرزمین و خانههایتان اخراج میکنند (شما را به استعمار و استثمار میکشند) را امر کردهام و هر کس خلاف این عمل کند (وَمَن يَفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ)
- تعداد بازدید : 1536
- 4 اسفند 1393
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت