ایرانپیان – یادداشت / ع. چینیچیان: مجلس سنای آمریکا، پس از مطالعه و بررسی گزارش 6200 صفحهای در مورد روشهای وحشیانه بازجویی که تهیه و تدوین آن از سال 2009 آغاز شده بود، به افشای آن رأی داد.
در این گزارش به انواع روشهای بازجویی و اعترافگیری سازمان مرکزی اطلاعات امریکا – سیا (CIA ) اشاره شده است و مصوبه مجلس در حالی است که خود اغلب این روشها را «بیرحمانه» توصیف کردهاند، صادر شد!
البته سناتورهای امریکایی به انتشار تمام گزارش رأی ندادهاند، بلکه فقط با خلاصه موافقت کردهاند و مقامات مربوطه نیز گفتهاند: «آماده کردن این چکیده برای دسترسی عموم، مدتی طول خواهد کشید.»
به گزارش بیبیسی: دیان فاینستاین، رئیس کمیته اطلاعات سنای آمریکا، روز پنجشنبه (سوم آوریل - چهاردهم فروردین) گفت در رایگیری این کمیته ۱۱ رای موافق در برابر سه رای مخالف قرار گرفت و بدین ترتیب با انتشار خلاصهای از این گزارش به طور عمومی، موافقت شد.
بدیهی است که نه سیا (CIA ) اجازه و امکان میدهد که از شکنجههای وحشتناکش گزارش تهیه شود و نه مجلس میتواند و میخواهد گزارشات محرمانه، منتشر گردیده و اذهان عمومی، - آن هم در این شرایطی که امریکا منفورترین دولت جهان است – از این جنایات هولناک مطلع گردند
بدیهی است که نه سیا (CIA ) اجازه و امکان میدهد که از شکنجههای وحشتناکش گزارش تهیه شود و نه مجلس میتواند و میخواهد گزارشات محرمانه، منتشر گردیده و اذهان عمومی، - آن هم در این شرایطی که امریکا منفورترین دولت جهان است – از این جنایات هولناک مطلع گردند. لذا تردیدی نمیماند که این گزارش و این مصوبه، در راستای سیاستهای خاصی بوده است که به برخی از آنها ذیلاً اشاره میگردد:
- گزارش مربوط به دوران ریاست جمهوری جرج دبلیو بوش میباشد و بدین ترتیب اذهان عمومی نسبت به حزب جمهوریخواه که رقیب حزب دموکراتیک (اوباما) میباشد، بدبینتر میگردد، هر چند که اوباما نه تنها به وعدهی تعطیلی گوانتامو عمل نکرد، بلکه شکنجه در بازجوییها را نیز قانونی اعلام کرد.
- اما هدف بزرگتر، اصلی و پنهان، استراتژی جنگ نرم در مرعوب کردن اذهان عمومی امریکاییها، اروپاییها و تمامی دول و ملل جهان است، مبنی بر این که «امریکا همین است و واهمهای نیز ندارد، پس همگان باید بدانند، قبول کنند و تسلیم شوند».- ساختار سازمان سیا (CIA) با تغییر دولتها و احزاب حاکم، به طور کلی متغیر نمیگردد و همیشه عوامل دو حزب در مدیریتهای کلان آن باقی هستند، مضافاً بر این که دولتها نظارت و کنترل خاصی بر این سازمان ندارند (بلکه سران کلان صهیونیست آن را اداره میکنند). از این رو حزب دموکراتیک با این اقدام، از سویی جناح جمهوریخواه در سازمان سیا را تضعیف میکند، از سوی دیگر بر ژست دموکراتیک خود میافزاید و از سوی دیگر، زمینه را برای کنترل و حاکمیت بیشتر دولت بر این سازمان مساعد مینماید. چنان چه خانم دیان فاینستاین، رئیس کمیته اطلاعات سنای آمریکا در اظهارات خود افزوده است: «این گزارش بسیار ناراحت کننده است و نشان میدهد که چرا مدیریت بر نهادهای اطلاعاتی در یک جامعه دموکراتیک ب
سیار اهمیت دارد.»
- دکترین امروز امریکا، برای جهانیسازی به رهبری خودش، ایجاد رعب، وحشت و تلقین ناتوانی در مقابله است که تحت عنوان «شفافسازی» صورت میپذیرد.
در این تئوری جدید، دیگر «دموکراسی» و مراتب بالای آن مثل «لیبرال دموکراسی»، معنای و مفهومی ندارد. لذا به صراحت اعلام میکنند که دموکراسی برای اداره کشور و جهان مفید نیست، چرا که مردم عادی – همگان یا همان اکثریت، از معلومات، اطلاعات و ضرورتهای لازم سیاسی، امنیتی، اقتصادی، نظامی و ... آگاه نمیباشند، بلکه حکومت باید توسط نخبگان (قدرتمندان) اداره شود.
این دکترین، پس از منفور شدن دولتهای امریکایی در اذهان عمومی جهانیان و حتی اروپا و امریکا، رسواییهای پیاپی در عرصههای گوناگون سیاسی، اقتصای و اخلاقی و هم چنین افتادن پردههای دروغین بر دکترینهای کاذبی چون: جنگ پیشگیرانه یا مبارزه با تروریسم یا ایجاد امنیت و رفاه جهانی و ...، که بهانه برای اشغال نظامی عراق و افغانستان و دخالتهای مستقیم در کشورهای دیگر بود، بیش از پیش مطرح میشود. چرا که از این پس، تکیه بر شعار «دموکراسی یا لیبرال دموکراسی» به ضرر خودشان تمام میشود.
از این رو، یکی از مقاصد اصلی سیاستگزاران امریکایی در تصویب افشای این گزارش، همان مرعوب کردن اذهان عمومی و توجیه جنگافروزیها، ترورها، لشکرکشیها، تحریمها، آدمرباییها و قتلها و شکنجههای وحشیانه میباشد.
تصویب افشای این گزارش، فقط یکی از روشهای اِعمال این سیاست پشت ماسک «شفافسازی» است، اما واقعیت این است که از تمامی وسایل و امکانات و روشهای ممکن، برای این القا استفاده میشود. چنان چه شاهدیم:
سیاستمداران به ملت خود القا میکنند که چارهای از امریکا و قدرتش نیست، هر چند که سلطهگر، مستکبر، ظالم و جنایتکار باشد – سرمایهداران بدون هیچ اشارهای به هفده هزار میلیارد دلار بدهی این کشور و ورشکستگی قطعی امریکا، موفقیت اقتصادی را مرهون به تعاملات با این کشور میخوانند – اساتید دانشگاهها قدرت امریکا و هم چنین «انسان و جامعهی درجه یک بودن امریکا» و ضرورت تسلیم و بردگی را تدریس میکنند (حتی در کشور خودمان) – حتی در فیلمها و سریالها نیز خشونت پلیس، سازمان اطلاعاتی و یا نظامیان امریکایی به خوبی توجیه میشود و ... .
بدیهی است که از این پس، حکومت سلطه با شعارهای کاذب نمیتواند محقق شده یا تداوم یابد، بلکه باید علنی و شفافسازی باشد.
بدیهی است که از این پس، حکومت سلطه با شعارهای کاذب نمیتواند محقق شده یا تداوم یابد، بلکه باید علنی و شفافسازی باشد.
امریکا لشکر کشی میکند - امریکا تحریم اقتصادی میکند - امریکا با هواپیماهای جنگندهی بدون سرنشین (پهپاد)، هر کجا را بخواهد، حتی زنان و کودکان را میکشد – امریکا ترور و ربایش مخالفان خود در هر کجای جهان را قانونی اعلام میکند – امریکا در بازجوییها وحشیانهترین شکنجهها را اِعمال میکند – امریکا از داروها گرفته تا پیچیدهترین سلاحهای الکترونیکی، اتمی و شیمیایی را روی مردم مستضعف جهان امتحان میکند – امریکا شرکتهای تروریستی بزرگی چون بلاکواتر تأسیس میکند – امریکا القاعده، طالبان، تکفیری، سفلی و سایر گروهکهای تروریست را تأسیس و حمایت میکند و به صراحت به تسلیح آنان و ضرورت آن اذعان میکند ... و همگان باید بدانند و بپذیرند.