در سرتاسر قرآن دعوت به توحید و یکتاپرستی و توجه به خدا شده، درحالی با خواندن مفاتیح الجنان احساس بت پرستی به من دست میدهد، زیرا در برخی دعاهای این کتاب، امام همچون خدا مخاطب قرار گرفته! مگر میشود امام را همچون خدا مخاطب قرار داد و به درگاه امام دعا کرد؟ (دکتری / گیلان)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): خیر، به هیچ وجه نمیشود که امام علیه السلام را همچون خداوند سبحان مخاطب قرار داد؛ نه در دعا و زیارتی چنین مضمونی وجود دارد و نه کسی آنان را مانند خداوند سبحان میخواند.
توحید (خداشناسی و خداپرستی) و بالتبع آن نبوت و ولایت و امامت، و هم چنین مقولههایی چون دعا، توسل، محبت، مودت و ...؛ همه مباحث «معرفتی = شناختی» میباشند؛ لذا برخوردهای سطحی، احساسی و شعاری با آنها، نه تنها نتیجهی مطلوبی ندارد، بلکه سبب نوعی مقاومت ادراکی و بالتبع خلط مباحث در ذهن و حتی تکدر قلب و انحراف از صراط مستقیم بندگی میگردد.
از این رو، این که به هنگام خواندن دعا (به ویژه دعاهای مندرج در مفاتیح که موضوع سؤال است)، این که به من، یا شما یا دیگری چه احساسی دست میدهد، اصلاً ملاک نیست، بلکه باید موارد و موضوعاتش طرح شوند و سپس مورد تحقیق و بحث شناختی قرار گیرند.
●- تا کسی تعریف درستی را از توحید، شرک، بتپرستی، دعا و ... نداند، نمیتواند مصادیق واقعی آنها را تشخیص دهد، لذا مانند وهابیت، هر چه را که به مذاقش خوش نیاید، بتپرستی و شرک میخواند! لذا لازم است بسیار از دقت کنیم و از متهم نمودن سریع به شرک، کفر و بتپرستی پرهیز نماییم.
●- میفرمایید: «در برخی از دعاها، امام همچون خدا مخاطب قرار گرفته»! در کدام دعا یا زیارتی چنین فرازی وجود دارد؟! حال از آن طرف نگاه کنید که اگر کسی خداوند را همچون مضامین دعاها و زیارتها بخواند، چقدر او را کوچک و خارج از سبوحیت و ربوبیت خوانده است؛ چرا که در تمامی زیارات ائمه اطهار علیهم السلام، به مخلوق و بندهی خدا بودن آنان تصریح شده است.
الف – ضرورت تعمق و تفکر در آیات
بیتردید این احساس شما نسبت به دعاها، با مطالعهی بیشتر آیات قرآن مجید و توجه بیشتر به مضامین آنها و هم چنین دعاها یا زیارتنامهها، نه تنها مرتفع میگردد، بلکه علم و شناخت بیشتر، بهتر و عمیقتری را به ارمغان میآورد.
ب – قرآن کریم
●- وقتی در قرآن کریم مطالعه میفرمایید که اعلام نمود: ارادهاش بر این قرار گرفته که "انسان کامل" را خلیفهی خود در زمین قرار دهد « إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً »، متوجه میشوید که "خلیفة الله"، جانشین [نه جایگزین] خداوند متعال در زمین است، و بدیهی است که "خلیفه"، از کمالات و اختیارات مستخلف برخوردار گردیده و مظهر اتمّ اسمای الهی میباشد.
●- هم چنین وقتی میخوانید که رسولش صلوات الله علیه و آله را « رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ » قرار داده است، متوجه میشوید که او مظهر اتمّ رحمت الهی و اسم "الرحمن الرحیم" خداوند سبحان است. اما مظهر است، نه خودش.
●- یا آنگاه که میخوانید اطاعت از رسول و اولی الامر علیهم السلام را مترادف اطاعت از خودش آورده و به مؤمنان میفرماید: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ »، متوجه میشوید که اطاعت از خدا، فقط در اطاعت از آنها محقق شده و تجلی مییابد؛ چنان که معرفت و اوامر خداوند سبحان نیز توسط آنان ابلاغ گردیده است.
●- هم چنین است آنگاه که در کلام وحی میخوانید که خداوند متعال همه چیز و از جمله تمامی اعمال و آثار اعمال بندگانش را نزد "امام مبین" احصا نموده است و در آخرت نیز هر انسان و هر امتی را با امامش فرا میخواند، آنگاه به مقام ، جایگاه، نقش و مأموریت "حجة الله" بیشتر معرفت مییابید و متوجه میشوید که با تمامی این مقامات، فاعل خداوند سبحان است:
« إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ » (یس، 12)
ترجمه: ماييم كه مردگان را زنده مىكنيم و آنچه كردهاند و آنچه از آثارشان بعد از مردن بروز مىكند همه را مىنويسيم و ما هر چيزى را در امامى مبين برشمردهايم.
« يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولَئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا » (الإسراء، 71)
ترجمه: (به یاد آورید) روزی را که هر گروهی را با پیشوایشان میخوانیم! کسانی که نامه عملشان به دست راستشان داده شود، آن را (با شادی و سرور) میخوانند؛ و بقدر رشته شکاف هسته خرمایی به آنان ستم نمیشود!
ج – مفاتیح الجنان:
آن چه که در مفاتیح الجنان جمعآوری و درج شده است، یا "دعا" میباشد و یا "زیارت" و آن هم به نقل مستند از اهل عصمت علیهم السلام، که کاملترین نمود توحید میباشند، و چنین نیست که ما توحید را درک کرده باشیم و به آنان درس توحید دهیم و بگوییم: این بیان شرک است(؟!)
●- دعاها، همه به درگاه خداوند متعال میباشد و همه با "اللَّهُمَّ"، یا "اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ" - «یا رَبّ» - «رَبَّنا» شروع میشوند، اگر چه در آنها به حکمتها و اسباب استجابت اشاره یا توسل شده است، مانند: برحمتک – بفضلک – بجودک – بکلمتک – بقدرتک ... یا "بحق محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین". پس تماماً توحیدی و حکیمانه میباشد.
●- زیارات نیز همه با "السّلامُ عَلیکَ" شروع شده است، چنان که وقتی به دیدار یک دیگر میرویم، ابتدا "سلام" میدهیم و نام خداوند متعال را بر یک دیگر میخوانیم.
اگر در زیارات، ذکری از مقامات، کمالات و مناقب اهل عصمت علیهم السلام آمده باشد، همه قائم بر خداوند متعال و در طول توحید است، نه در عرض آن. چنان که در زیارت جامعه کبیره، که جامع زیارات است، ابتدا به یکتایی و یگانگی خداوند سبحان و الوهیت او، و سپس به بنده (عبد) و رسول بودن حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله شهادت داده و میگویید: «اَشهَدُاَن لا اِلهَ اِلَّا اللّه وَحدَهُ لا شَریکَ لهُ ، وَ اَشهَدُاَنَّ مُحَمَّدًا عَبدُهُ وَ رَسُولُهُ» - سپس مضامینی در مقامات آنان بیان میدارید تا سطح شناخت و نیز چگونگی باور و ایمان خود را اعلام نمایید و میگویید:
«السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ وَ مَهْبِطَ الْوَحْيِ وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ وَ خُزَّانَ الْعِلْمِ وَ مُنْتَهَى الْحِلْمِ وَ أُصُولَ الْكَرَمِ وَ قَادَةَ الْأُمَمِ وَ أَوْلِيَاءَ النِّعَمِ وَ عَنَاصِرَ الْأَبْرَارِ وَ دَعَائِمَ الْأَخْيَارِ وَ سَاسَةَ الْعِبَادِ وَ أَرْكَانَ الْبِلادِ وَ أَبْوَابَ الْإِيمَانِ وَ أُمَنَاءَ الرَّحْمَنِ»
ترجمه: سلام بر شما اى اهل بيت نبوّت، و جايگاه رسالت، و عرصه رفت و آمد فرشتگان، و مركز فرود آمدن وحی و معدن رحمت، و خزانه داران بهشت، و نهايت بردبارى، و ريشههاى كرم، و رهبران امّتها، و سرپرستان نعمتها، و بنيادهاى نيكان، و استوانههاى خوبان، و رهبران سياسى بندگان، و پايههاى كشورها، و درهای ايمان، و امينان خداى رحمان.
پس در هیچ یک از این مضامین، نه تنها آنها مانند خداوند سبحان خوانده نشدهاند، بلکه به عنوان بندگان والامقام او خوانده شدهاند.
د – دعا به درگاه دیگران
مطلق "دعا"، یعنی "خواندن کسی و خواستن چیزی از او".
بنابراین، اگر فرزند خود را صدا کنید و از او یک لیوان آب بخواهید – نزد معلم بروید و از او تدریس بخواهید – نانوانیی بروید و نان بخواهید – نزد پزشک بروید و راهکار بهبود را مطالبه نمایید – سر کار بروید و اجرت و دستمزد بخواهید ... و خلاصه هر کاری که بکنید، نوعی "دعا" میباشد. آیا همه دعا به درگاه آنان و شرک میباشد؟!
بنابراین، کسی نمیتواند مطلق "دعا و توسل" را رد کند، چرا که دیگر نمیتواند زندگی کند، و حتی اگر بخواهد خودکشی نیز بنماید، باید متوسل به اسباب و ابزار آن گردد.
●- اما توحید این است که در نگاه و توجه به خود، ارتباطات و تعاملات با دیگران، یا حتی تعامل با طبیعت (استفاده از آن چه زراعت میشود و ...)؛ انسان جز خداوند متعال را منشأ خیر، منبع فیض و فعال مایشاء نداند، نه این که تمامی نظام و اسباب عالم را که او قرار داده به بهانهی ظاهر کلمهی «توحید» رد و تکذیب نماید.
●- همین کلام الهی که از آن توحید را میآموزیم، به واسطهی "وحی" به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله نازل شده است و به میلیاردها واسطهی دیگر به دست من و شما رسیده است – چنان که او باران را نازل میکند، به وسیلهی ابرهای باردار - و ابرها را حرکت میدهد، به واسطهی بادها – و بادها را ایجاد میکند، به وسیله تغییرات جوی، و باران را به زمین نازل مینماید، به واسطهی جوّ و جاذبهی زمین – و گیاه میرویاند، به وسیله خاک، آب، نور و حرارت خورشید، نقل و انتقال گردهها توسط حشرات، یا بذرها توسط حیوانات یا انسانها و ... . و البته تمامی این وسایل خلق او و تحت ربوبیت او هستند.
واسطههای رحمت و هدایت:
برخی در عین حال که چشم انتظار اجابت هر خواستهای توسط دیگران میباشند و از توسل به وسایل مربوطه برای رسیدن و تحقق اهداف، لحظهای فارغ نیستند، نوبت به رجوع و توسل به اهل عصمت علیهم السلام که میرسد، بر نمیتابند و اسم توحید را روی آن میگذارند!
انبیا، اوصیا و اولیای الهی نیز همه مخلوق او واسطههای رحمت و فیض او هستند و اگر کسی به آنان رجوع کند و چیزی بخواهد، در همین حدّ واسطهی فیض بودن است؛ لذا در هیچ دعا یا زیارتی مشاهده نخواهید نمود که آنان مانند خداوند سبحان خوانده شوند و یا مستقل در اعطای فیض گمان و شمرده شوند. چنان که در دعای توسل، که جامع توسلات است، میخوانید:
«يا سادَتى وَمَوالِىَّ اِنّى تَوَجَّهْتُ بِكُمْ أَئِمَّتى وَعُدَّتى لِيَوْمِ فَقْرى وَحاجَتى اِلَى اللّهِ وَتَوَسَّلْتُ بِكُمْ اِلَى اللّهِ وَاسْتَشْفَعْتُ بِكُمْ إِلَى اللّهِ فَاشْفَعُوا لى عِنْدَ اللّهِ وَاسْتَنْقِذُونى مِنْ ذُنُوبى عِنْدَ اللّهِ فَاِنَّكُمْ وَسيلَتى اِلَى اللّهِ وَبِحُبِّكُمْ وَبِقُرْبِكُمْ أَرْجُو نَجاةً مِنَ اللّهِ».
مرتبط:
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
در سرتاسر قرآن، دعوت به توحید شده است، اما با خواندن دعاهای مفاتیح، احساس بتپرستی به من دست میدهد، چرا که اهل عصمت را چون خدا میخوانند!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8927.html
- تعداد بازدید : 2829
- 23 آبان 1396
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن توحید