پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): اگر چه در قرآن مجید، به امر "تقیّه" تصریح شده است، اما اگر به حسب ظاهر و به صورت مستقیم و با کلمهی "تقیه" نیامده باشد، چه میشود؟! آیا میتوان گفت: «رد میکنیم، چون مستقیماً در قرآن مجید بدان اشاره و تصریح نشده است»؟!
●- سعی کنیم که هرگز اسلام و قرآن مجید را به روش "وهابیتِ انگلیسی" مطالعه ننماییم و نشناسیم. این روش وهابیت انگلیسی است که ضمن بدعتهای متعدد در اصول و فروع اسلام، ظاهر یک جلد قرآن را در دست گرفته و نسبت به هر چه که خوششان نیاید و یا با منافع خودشان و اربابانشان سازگار نباشد، میپرسند: «در کجای قرآن آمده است»؟!
شما نیز بفرمایید: «در همانجایی که آمده نماز صبح دو رکعت و طواف کعبه هفت شوط میباشد» و «در همانجایی که سایر فروع و احکام و چگونگی انجام آنها تشریح شده است».
●- آیا در قرآن کریم فرموده که فقط به ظاهر آیات نگاه کنید و هر چیزی را بپرسید: «در کجای قرآن آمده است»؟! یا درست برعکس آن فرمود: «ضمن تأمل، تفکر، تعمق و تعقل در آیات، اگر چنان چه به توحید و معاد اعتقادی دارید، از رسولش و جانشینان آن تبعیت نمایید و اختلافات را نیز به ایشان برگردانید»؟
« یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَیرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا » (السناء، 59)
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و والیان امرتان [= اوصیای پیامبر] را! و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داوری بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) برای شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است.
تقیه:
اول باید بدانیم که "تقیه" یعنی چه؟ بعد ببینیم که آیا در آیات قرآن مجید یا احادیث آمده است یا خیر؟!
"تقیه"، مانند «اتقاء، تقاة و تقوی» به معنای «خود نگهداری از خطرها» میباشد. پس، در معنای عام، هر کجا که آدمی خود را از خطری حفظ نماید، تقیه نموده است و هر کجا که در قرآن کریم امر به تقوا نموده باشد، امر به تقیه نموده است «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ»، چنان که در بیانات امیرالمؤمنین و سایر ائمهی اطهار نیز "تقوا و تقیه" به یک معنا به کار رفته است و حتی به شدت تقوا، تقیه گفته شده است «اِتَقوا الله تَقیَّة / نهج البلاغه، حکمت 210».
●- این محافظت و نگهداشتن خود از خطرها، گاه به محافظت از دین بر میگردد و گاه به محافظت از خود (شخص).
●- گاهی واژگان در برهههای زمانی و شرایط خاص، از معنای عام خود خارج شده و در معنای خاصی به کار گرفته میشوند. مانند همین واژهی "تقیه"، که گاه به معنای "پنهان داشتن یک حقیقت از دشمن، بنابر مصالح، برای حفظ دین و یا جان، مال و نوامیس.
چنین تقیهای نیز هم در قرآن کریم به آن تصریح شده است و هم در سیرهی اهل عصمت علیهم السلام و آموزههای آنان وجود داشته است و هم عقل ضرورت آن را تأیید و تصدیق مینماید.
تقیه در عصر رسول اعظم صلوات الله علیه و آله:
در ابتدای علنی شدن بعثت، که مسلمانان بسیار انگشتشمار بودند، توسط کفار مکه، مورد آزار، اذیت، شکنجه و حتی قتل قرار میگرفتند! در مواقفی آنها را میگرفتند و پس از شکنجههای سخت، شمشیر بر گردنشان گذاشته و میگفتند: «یا اظهار برائت کنید، یا سر از بدنتان جدا میکنیم».
طبق آیهی قرآن کریم، خداوند متعال اجازه داد به شرطی که چنین اظهاری فقط به ظاهر باشد و چنان که به قلب راه نیابد، به زبان گفته شود.
آیت الله مصباح یزدی: «عمار در لفظ اظهار برائت کرد و جانش را نجات داد؛ ولی خیلی مضطرب بود که آیا کار درستی کرده است یا نه. با حالت اضطراب خدمت رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم مشرف شد و عرض کرد: «میترسم هلاک شده باشم»؛ و بعد جریان را نقل کرد. این آیه نازل شد: مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ ...؛ حضرت فرمودند: تو کار درستی کردی؛ تقیه کردی و جان خود را حفظ کردی؛ ولی اضطراب و شکی در ایمانت پیدا نشد.» (1)
« مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ » (النّحل، 106)
ترجمه: کسانی که بعد از ایمان کافر شوند - بجز آنها که تحت فشار واقع شدهاند در حالی که قلبشان آرام و با ایمان است - آری، آنها که سینه خود را برای پذیرش کفر گشودهاند، غضب خدا بر آنهاست؛ و عذاب عظیمی در انتظارشان!
●- گاهی لازم است که مسلمان برای حفظ اسلام، از همه چیز و حتی جان خود و عزیزانش بگذرد (مانند کربلا) – گاهی کشته شدن او هیچ ضرورت و ثمری ندارد و میتواند با مخفی داشتن حقایق از دشمن، از دین، جان، مال و نوامیس مادی و معنوی، شخصی یا دینی و ملی خود محافظت نماید.
حکایت:
در اختناق حاکم در دوران امام صادق علیه السلام، یکی از شیعیان که همسرش باردار بود، دوست داشت که نام فرزندش را "علی" بگذارد. در سفری به زیارت ایشان رسید و از امام (ع) پرسید و ایشان فرمودند: «نامش را عمر بگذار»! او خیلی ناراحت شد، اما اطاعت امر نمود و پس از بازگشت، نام پسرش را "عمر" را گذاشت.
در یکی از یورشهای شیعه کُشی، خبرچینها گفتند: «فلانی به حب آل علی علیه السلام مشهور است»، مأموران برای کشتن او و خانوادهاش آمدند، اما دیدند که نام پسرش عمر است و گفتند حتماً شیعه نیست و آنها را نکشتند.
تقیهی نظری و عملی:
تقیه به همین معنای مخفی نگهداشتن حقایق از دشمن نیز انواع و اقسام گوناگونی دارد. یک موقع "تقیه" نظری است، یعنی کسی نه تنها اعتقاداتش را علنی فریاد نمیزند، بلکه ممکن است ناچار شود که خلاف اعتقادات قلبی خود را به زبان آورد – یک موقع "تقیه" عملی است، یا به تعبیری "تقیه در احکام" است. مانند عمل به برخی از انواع احکام ثانوی که وقت اضطرار انجام میپذیرد و در قرآن کریم نیز بدان تصریح شده است. مانند خوردن گوشت حرام، برای نجات جان، به حد ضرورت.
بنابر این، تقیه بدین معنا (پوشاندن حقایق) در یکجا واجب و ضروری میشود – در یک جا میتوان تقیه نمود و یا ننمود – در یک جا هم به طور کلی حرام میشود، مانند شرایطی که تقیه موجب به خطر افتادن بقای اسلام، شود؛ چنان که امام رضوان الله عليه در جريان مبارزات فرمودند: «امروز تقيه حرام است ولو بلغ ما بلغ!».
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
"تقیه" در کجای قرآن کریم آمده است؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9283.html
کلمات کلیدی:
قرآن