ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: ابتدا توجه نمایید که اهل عصمت علیهمالسلام، واسطهی فیض هستند و نه فیاض. لذا آنان مستجاب کنندهی دعاها نمیباشند و اجابت کننده فقط و فقط الله جلّ جلاله است. منتهی ما به پدر و مادر که واسطه فیض الهی هستند، یا به سایر مؤمنین میگوییم: التماس دعا – از اهل بیت علیهمالسلام نیز میخواهیم که ما را دعا کنند و برای فیض الهی وساطتت نمایند.
و سپس (به ویژه شما دانشجویان گرامی) دقت نمایید که هیچ گاه در طرح یک سؤال، برای پاسخگو تعیین و تکلیف ننمایید که چه بگوید و چه نگوید؟ حق سؤال مال شماست و حق جواب مال پاسخگو است و چه بسا پاسخ همانی باشد که سؤال کننده، آن را نمیپسندد. ما نمیتوانیم بپرسیم: چرا باران نمیبارد؟ و بعد خودمان بگوییم: لطفاً نگویید: چون زمین گرم شده است، چون لایه اوزون تخریب شده است و ...؛ خُب اینها نیز واقعیتهایی هستند که در نباریدن باران مؤثر میباشند.
عدم استجابت دعا به خاطر «خیر و صلاح نبودن حاجت» نیز بالاخره یکی از دلایل عدم استجابت است، چرا که وقتی دعا کننده حاجتش را از خدا میخواهد، یعنی اول خدا را میخواهد و میخواند و بعد طالب سعادت و خیر دنیا و آخرت خویش است و در این راستا حاجتی را که به نظرش خیر رسیده مطرح مینماید. پس خداوند کریم نیز او و خیرش را حفاظت میکند. گاه حاجتش را میدهد و گاه نمیدهد تا به ضررش تمام نشود. اما علل و عوامل دیگری نیز در کار هست.
الف – دقت شود که نگاه ما به خدا و ربّ، باید نگاه بنده (عبد) به معبود باشد و نه نگاه فرمانده به فرمانبر. خداوند متعال مستجاب کنندهی دعاهاست، نه فرمانبر انسان که هر چه گفت و امر کرد، اطاعت و استجابت نماید. گاهی دعای ما، فقط اسمش دعاست، واقعش صدور اوامر است، لذا پشتش گلهمند میشویم که چرا مستجاب نشد یا زودتر نشد؟ در واقع میگوییم: چرا به محض آن که ما امر کردیم، او اطاعت و برآورده ننمود؟
ب – خداوند متعال فقط با استجابت دعای یک شخص شناخته نمیشود که اگر استجابت نکرد، آن فرد از خدا برگردد و مثلاً کافر شود و یا روی به سوی خدایان دیگر نماید و حاجتش را عبد گونه از خدایان کاذب بخواهد. پس، اگر فردی دعایی کرد و مستجاب نشد و روی برگرداند، بر خودش ثابت میشود که از همان ابتدا نفسپرست و خود پرست بوده است و نه خدا پرست. لذا لازم است انسان قبل از دعا کردن، در اعتقادات خود تجدید نظر و اصلاح نماید و ببیند اصلاً خدایی را که میخواند قبول دارد و به ایمان دارد یا خیر؟ و سپس دعا کند تا به استجابت نزدیکتر باشد.
ج – نظم حاکم بر نظام آفرینش و قوانین مترتب به آن (چون: علیت، تأثیر و تأثر، حرکت و متحرک، جاذبه و دافعه و ....) فقط منحصر به عالم ماده و جرم نمیباشد، بلک در کل خلقت جاری و ساری است. دعا و استجابت آن نیز از قواعد مستثنی نمیباشد. دعا ورد نیست، جادو و جنبل نیز نیست که از یک سو کلامی گفته شود و از سوی دیگر محقق گردد.
انسان عاشق کمال است و طبیعی است که اگر در هر حال و وضعی که باشد، بهترینها را برای خود بخواهد و آرزو نماید؛ اما مهم این است که شرایط استجابت و تحقق حاجت و نیاز نیز فراهم باشد. همان که به اصطلاح به آن «ظرفیت و قابلیت» میگوییم.
شما به روستایی در وسط منطقه کویری میروید، محدودیت آب در آن مشهود است. نه بارانی میبارد و نه رودخانهای جاری است و نه سفرههای آب زیر زمینی در دسترس است، در ضمن به نزدیکترین شهر و آبادی نیز دور است. حال آرزو یا دعا کنید که زمین اینجا پُر آب و حاصلخیز گردد و مرتب برای تحقق این آرزو، دعا کنید و پس از دعا نیز هیچ اقدامی جهت تغییر شرایط حاکم ننمایید، خُب مشخص است که این آرزو برای شما (یا به لحاظ شما) خوب و خیر است، اما به هیچ وجه شرایط استجابت و تحقق ندارد.
انسان نیز نیازها و امیدهای بسیاری را آرزو دارد و اگر اعتقادی داشته باشد، آنها را در قالب دعا با خدای خود در میان گذاشته و طلب مینماید، اما هیچ دقت ندارد که اصلاً شرایط استجابت آن مساعد نیست و خود نیز هیچ اقدام و حرکتی برای تغییر شرایط انجام نمیدهد. لذا امام رضا علیهالسلام فرمودند: کسی که دعا کند و در پیاش نرود، خودش را مسخره کرده است.
البته گاهی نیاز انسان بسیار ضروری و شدید میشود و خودش هم راه به جایی ندارد و بیچاره (مضطر) میماند، آنجا نیز با اعتقاد راسخ عقلی و قلبی خدا را میخواند و عرضه میدارد:
«أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ ...» (النّمل، 62)
ترجمه: يا [كيست] آن كس كه درمانده را چون وى را بخواند اجابت مىكند و گرفتارى را برطرف مىگرداند ... .
د – بیان شد که عالم هستی نظاممند است و قوانین علیت و نیز تأثیر و تأثر بر آن حاکم است. ما معمولاً گناه را صرفاً گناه میبینیم و به اثرات منفی آن در زندگی دنیوی و اخروی توجهی نداریم، در حالی که هر گناهی، آثار نامطلوب خود را به جای میگذارد، چنان چه هر عمل صواب (خیری) آثار مثبت خود را مترتب مینماید.
به دعای کمیل توجه کنیم؛ عرضه میدارد: خداوندا! آن دسته از گناهانم را که سبب پردهدری و کنار رفتن حفاظتها (عصمت) میشود، ببخش – خدایا آن دسته از گناهانم را که سبب تبدیل نعمت به نقمت میشود، ببخشش ... و در یک فراز نیز عرض مینماید: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ» یعنی: آن گناهانی که سبب حبس دعاها میشود را ببخشای.
پس بسیاری از دعاهای ما، به سبب گناهانی از ما، حبس میشوند و به اصطلاح اصلاً بالا نمیروند که مورد استجابت قرار گیرند.
ﻫ – اما در عین حال همانی که فرمودید «لطفاً نگویید»، خودش یک اصل بسیار مهم است، چه بسا ما آرزوها و دعاهایی داشته باشیم که اصلاً به خیر و صلاح ما نمیباشد و یا اگر باشد، به ضرر دیگران تمام میشود؛ چه بسا آدمی از اموری بدش بیاید و از آن کراهت داشته باشد، و حال آن که خیرش در آن است و چه بسا از اموری خوشش بیاید و آنها را دوست داشته باشد، در حالی که برایش شرّ و ضرر است. لذا در چنین مواقف و شرایطی انسان مؤمن توکل میکند به خدایی که او خیر و شر انسان را میداند، نه این که چون دعایش مستجاب نشد، از رحمت واسعهی الهی ناامید شده و روی برگرداند:
«كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ» (البقره، 216)
ترجمه: بر شما كارزار واجب شده است در حالى كه براى شما ناگوار است و بسا چيزى را خوش نمىداريد و آن براى شما خوب (خیر) است و بسا چيزى را دوست مىداريد و آن براى شما بد (شرّ) است و خدا مىداند و شما نمىدانيد.
کلمات کلیدی:
گوناگون دعا قیام