چه كسانی میتوانند در بالاترين درجات بهشت، يعنی كنار پيغمبرا باشند؟ وقتی تلاش و مقامات بزرگان را میشنویم، از این که به آن درجه برسیم، ناامید میشویم؛ اما مگر قرار است که همه مثلاً آیتالله نخودکی و ... بشوند؟! (نهم / مشهد)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): اگر چه نه در این دنیا و نه در آخرت، چیزی به کسی مجانی نمیدهند و هر که رشد، سلامتی، سعادت دنیا و فلاح آخرت را میخواهد، باید تلاش کند، و تنبل راه به جایی ندارد؛ اما قرار هم نیست که همگان شخصیتهایی چون آیات عظام، شیخ مفید، امام خمینی، بهجت، نخودکی یا مرعشی نجفی رحمة الله علیهم بشوند.
خداوند متعال هر یک از مخلوقات و بندگانش را در جایگاهی آفریده و نقش لازم در کارگاه هستی را برای او تعریف کرده است. پس اگر هر کس سعی کند که خدا و خود را بشناسد – در جایگاهش قرار گیرد و خارج نشود، وظایف و تکالیفش را بداند و با ایمان و اخلاص انجام دهد، به مرحله اوج خودش میرسد و با شفاعت در جوار ایشان قرار میگیرد. ان شاء الله.
یادمان نرود که گر چه بهشت را به پاداش ایمان و عمل میدهند و بابت جایزه نیز بر مراتب آن میافزایند، اما ما هر کاری هم که بکنیم، نمیتوانیم حق عبادت و قدر نعمات را به جای آوریم؛ پس خریدار رحیم است و کریمانه میخرد. پس به قول حافظ:
گر چه وصالش نه به کوشش دهند
هر قدر ای دل که توانی بکوش
چهار اصل تعیین کننده:
اگر چه در قرآن کریم و احادیث، اشارات بسیاری وجود دارد، اما به نظر میرسد که توجه به چهار اصل ذیل در آیات، کاملاً حدود و ثغور و چه باید کردها و چه نباید کردها را برای رسیدن به مقامات روشن مینماید:
اصل اول - تکلیف و توان:
« لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ ...» (البقره، 286)
ترجمه: خداوند هيچ كس را جز به اندازه توانش تكليف نمىكند، هر كس هر كار خيرى كسب كرده به سود اوست، و هر كار بدى كسب نموده به زيان اوست.
پس، نه از امام خمینی رحمة الله علیه میخواهند که مانند امیرالمؤمنین علیه السلام باشند، نه از ما میخواهند که از هر حیث مانند امام خمینی، مرحوم نخودکی، یا ملاصدرا (ره) باشیم. اما به حد استعدادها، توانها و امکانات، همه مسئول هستیم.
اصل دوم – کار و تلاش:
« أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى * وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى» (النّجم، 38 و 39)
ترجمه: كه هيچ باربردارى، بار گناه ديگرى را برنمىدارد * و اينكه براى انسان جز آنچه تلاش كرده چيزى نيست.
نه توان دیگران به ما داده شده و نه ما عهدهدار مسئولیت دیگران هستیم و نه میتوانیم بار خود را به دوش دیگران بیاندازیم و هر کسی به اندازه کار و تلاشش بهره میبرد، پس قرار نیست که فعال و غیر فعال، در یک سطح قرار گیرند.
اصل سوم - ایمان و عمل:
« وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتَ مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَـئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلاَ يُظْلَمُونَ نَقِيرًا » (النساء، 124)
ترجمه: و هر كس - مرد يا زن - از عملهاى شايسته (چيزى) به جا آورد در حالى كه مؤمن باشد، چنين كسانى داخل بهشت مىشوند و حتى به اندازه نقطه پشت هسته خرما مورد ستم واقع نمىشوند و از استحقاقشان كم نمىگردد
بهشت جای «انسان خوب» با «کار خوب» است، پس نه ایمان بدون عمل انسان را به مقامات میرساند و نه عمل بدون ایمان، باقی مانده و مفید واقع میشود. پس عمل صالح، از کسی که مؤمن (وَهُوَ مُؤْمِنٌ) است، پذیرفته شده و موجب رشد و قرب او میگردد.
اصل چهارم – اخلاص در ایمان و عمل:
« قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُواْ وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ » (الأعراف، 29)
ترجمه: بگو: «پروردگارم به دادگرى فرمان داده است، و [اينكه] در هر مسجدى روى خود را مستقيم [به سوى قبله] كنيد، و در حالى كه دين خود را براى او خالص گردانيدهايد وى را بخوانيد، همان گونه كه شما را پديد آورد [به سوى او] برمىگرديد.»
ایمان و عمل انسان، مانند "طلا" میماند، ارزشش به میزان خلوص آن است. آیا جز این است که در میان خودمان نیز ارزش معرفت، عشق، محبت، وفا، صدق و هر خدمتی، به میزان "خلوص" آن میباشد. البته ما چون از سویی غافل و از سوی دیگر نیازمندیم، در بسیاری از موارد، ناخالصی را نیز به خاطر منافع خودمان میپذیریم، اما خداوند سبحان، فقط آن چه تماماً برای او باشد را میپذیرد.
شاخصها:
البته در قرآن کریم و احادیث، شاخصهای بسیاری برای مقربین بیان شده است که همه دال بر این است که به کیفیت عبادت و بندگی و اطاعت نگاه میشود و نه به کمیّت آن. چنان که در احادیث فرمودهاند: «دو ساعت تفکر از هفتاد سال عبادت بالاتر است»، یا «پرهیز از یک گناه، بیش از هزار رکعت نماز استحبابی ارزش دارد» و ... . برای نمونه، فقط به سه آیه اشاره میشود:
« یا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ » (الحجرات، 13)
ترجمه: اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفريديم، و شما را ملّت ملّت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد؛ در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست. بىترديد، خداوند داناى آگاه است.
« وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا » (الفرقان، 63)
ترجمه: و بندگان خداى رحمان كسانىاند كه روى زمين به نرمى گام برمىدارند و چون نادانان ايشان را طرف خطاب قرار دهند (بدون درگیری لفظی و خود را هم سطح او کردن)، به سلامت (با خداحافظی) از او جدا میشوند.
کسانی که با ایشان هستند:
کسی که میخواهد در بهشت در کنار پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله باشد، باید در دنیا با او باشد، تا در آخرت نیز با او باشد. اگر در دنیا با او بود (شفاعت یعنی دوتایی و با هم بودن) در آخرت نیز مورد شفاعت ایشان قرار میگیرد و با او خواهد بود. اما با او بودن، لفظی، ادعایی و شعاری نیست، بلکه شاخصههایی دارد:
« مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا »
ترجمه: محمد رسول خدا است و كسانى كه با او هستند، عليه كفار شديد (سر سخت و مقاوم) و در بين خود رحيم و دلسوزند؛ ايشان را مىبينى كه همواره در ركوع و سجودند و در طلب فضل و رضوان خدايند. علامتشان در رخسارشان از اثر سجده نمايان است، اين وصف ايشان است در تورات و اما وصف آنان در انجيل اين است كه چون زراعتى هستند كه از شدت بركت پيرامونش جوانههايى مىزند و آن جوانهها هم كلفت مىشود و مستقيم بر پاى خود مىايستد به طورى كه برزگران را به شگفت مىآورد (مؤمنين نيز اين طورند)، اين براى آن است كه كفار را به خشم آورد، خدا به كسانى كه ايمان آورده و از آن بين به كسانى كه اعمال صالح هم مىكنند وعده مغفرت و اجرى عظيم داده است.
پاسخ سؤال در یک آیه:
خداوند متعال، خود پاسخ سؤال فوق را در یک آیه نیز بیان نموده است:
« وَمَن يُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَـئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَـئِكَ رَفِيقًا »
ترجمه: و كسانى كه از خدا و فرستادهاش اطاعت نمايند آنان (در دنيا و آخرت) همراه كسانى هستند كه خدا بر آنها نعمت بخشيده، از پيامبران و صدّيقان و شهيدان و گواهان اعمال و شايستگان، و آنها نيكو رفيقانى هستند.
اساس محبت است:
در عین حال، ریشه و اساس و ارزش در هر امری، میزان و خلوص "محبت" است، چنان که فرمود: اگر خدا را دوست دارید، تبیعت کنید - و فرمود: وقتی میخواهید انفاق کنید، از آن چه دوست دارید انفاق کنید - و فرمود: فرق مؤمن و کافر این است که اولی خدا را دوست دارد و دومی دنیا را دوست دارد – و فرمود: بگو که در اجر و نتیجه رسالت، به جز مودّت اهل بیتم نمیخواهم – و بالاخره بسیار فرمودند که هر کسی با آن که دوستش دارد، محشور میگردد.
مرتبط با محبت:
*- آیا دوست داشتن به غیر از خدا، موجب کاهش محبت خدا به ما میشود؟ حتی دوست داشتن اهل بیت (ع) یا ... (21 مرداد 1392)
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
چه کسانی میتوانند با انبیا محشور شوند؟ همه نمیتوانند از بزرگان شوند.
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7216.html
عضویت در کانال «پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه)»
- تعداد بازدید : 2102
- 26 دی 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون