پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
راه پیشگیری و درمان تمامی این امراض، خلوص در بندگی (عبادت) خداوند سبحان میباشد.
«عُجب و ریا» با هم متفاوتند. «عُجب»، خود بزرگبینی است و «ریا»، انجام کار خوب برای نمایش به مردم میباشد نه برای خدا؛ نمایش به مردم نیز بیشتر به خاطر فریب آنان صورت میپذیرد.
عُجب
«عُجب» را به سه درج تقسیم کردهاند:
امام خمینی رحمة الله علیه: و بدان که از برای عجب چنانچه در حدیث شریف اشاره فرموده درجاتی است:
درجه اوّل عجب به ایمان و معارف حقه است، و در مقابل آن، عجب به کفر و شرک.
درجه دوم عجب به ملکات فاضله و صفات حمیده است، و در مقابل آن، عجب به سیّئات اخلاق و قبایح ملکات است.
درجه سوم عجب به اعمال صالحه و افعال حسنه است، و در ازاء آن، عجب به اعمال قبیحه و افعال ناهنجار است. (چهل حدیث - عُجب)
«عُجب در درجۀ اول»، به این است که کسی گمان نماید به خاطر ایمانش به خداوند سبحان و اسلام، بر خداوند متعال منّتی دارد، در حالی که باید بداند: «خداوند بر او منّت دارد»
«يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ» (الحجرات، 17)
- از اينكه اسلام آوردهاند بر تو منت مىنهند؛ بگو بر من از اسلامآوردنتان منّت مگذاريد بلكه [اين] خداست كه با هدايت كردن شما به ايمان بر شما منت مىگذارد اگر راستگو باشيد.
«عُجب در درجۀ دوم»، به این است که کسی خود را از بابت فضیلتها، از خداوند سبحان طلبکار بداند. با خودش بگوید: «من مستحق ثوابها هستم».
«عُجب در درجۀ دوم»، که با تکبر نیز مخلوط میشود، به این است که آدمی خود را به واسطۀ ایمان، اخلاق نیکو، فضایل و ...، برتر و بالاتر از دیگران ببیند.
متذکر میگردیم که مقصود تفاوت قائل نشدن بین «مؤمن، کافر - عادل و ظالم - متقی و فاسق» نیست، بلکه مقصود، چک سفید صادر ننمودن برای خود و برتر ندیدن خود از جمیع دیگران میباشد.
«عُجب» در هر سه حالت، با وسوسه و تحریک شیطان و البته پذیرش انسان واقع میشود؛ پس راه علاج این است که آدمی به آموزههای الهی توجه کند؛ با خودش بگوید: «چه عُجبی و به کی؟!» - از حفظ و تقویت ایمانش مطمئن نباشد - خود را طلبکار نبیند - از مراقبت کند و تقوا پیشه کند - با خود بگوید: «همین مرحله از شناخت و ایمان و تقوای من نیز ناقص است و باید بیشتر بکوشم» و ... .
ریا
بیان شد که «ریا»، نمایش مواضع و کارهای خوب به مردم، به منظور کسب شهرت و عزّت و نیز فریبهای بعدی میباشد و البته شیطان و شیاطین نیز در این حالت میدمند.
نقطۀ مقابل ریا، «خلوص» است و در واقع تنها راه مبتلا نشدن به ریا، همان «خلوص» میباشد. یعنی انجام کار صرفاً برای خداوند سبحان.
کسی که در بندگی «خلوص» دارد، برایش فرقی ندارد که مردم از او تمجید کنند و یا او را به باد دشنام و طعنه بگیرند، چرا که او کار را به امر خدا و برای خدا به انجام رسانده است و از او تمنّای پذیرش دارد؛ پس حرصی برای جلب نظر موافق ندارد که به خاطرش ریا کند!
امام خمینی رحمة الله علیه: «پس ای عزیز، برای یک خیال باطل، یک محبوبیت جزئی بندگان ضعیف، یک توجه قلبی مردم بیچاره، خود را مورد سخط و غضب الهی قرار مده، و مفروش آن محبتهای الهی، آن کرامتهای غیر متناهی، آن الطاف و مراحم ربوبیت را به یک محبوبیت پیش خلق که مورد هیچ اثری نیست و از او هیچ ثمری نبری جز ندامت و حسرت. وقتی دستت از این عالم کوتاه شد، که عالم کسب است، و عملت منقطع گردید، دیگر پشیمانی نتیجه ندارد و رجوع بیفایده است.» (چهل حدیث - ریا)
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه