ایکس – شبهه: مگر مسئول سجل احوال هستند و یا وکیل ذوق مردم و اسامی اولادشان هستند؟! یا این که به جای تفکر، تعقل، تأمل و اندیشه در اسلام شناسی و ضرورت وحدت، به دنبال بهانه برای تشدید افتراق و اختلاف هستند؟
این حرفها دیگر خیلی قدیمی شده است. اسمگذاری به ذوق و فرهنگ رایج بستگی دارد و البته علاقهها و سلیقهها نیز در آن دخیل هستند. ممکن است یک شیعه نام پسرش را «بیژن یا سهراب» یا نام دخترش را «منیژه یا الناز» بگذارد، یا یک سنّی نام پسرش را «میلاد» و نام دخترش را «آینور یا آیدین» بگذارد.
گاهی در اسم گذاری به اعتقادات و علایق توجه میشود و گاهی نمیشود، گاهی به معنای کلمه و اسم توجه میشود و گاهی نمیشود. مثلاً همین اسم «میلاد» معنای خاصی که به شخص یا چیز مشخصی دلالت کند ندارد. میلادِ کی؟ یا کدام میلاد؟
ابوبکر یعنی «پدر بکارت» - عُمر هم یعنی «عمارت و عمارت شده»، خوب حالا خیلیها این اسامی و معانی آن را دوست دارند و خیلیهای دیگر دوست ندارند.
همان طور که دوست اهل سنّت گفته است، احتمالاً اسامی «حسن و حسین» در بین اهل سنّت رایج تر از «ابوبکر و عمر» است؛ پس معلوم میشود که خودشان نیز این واژهها را زیباتر دیدهاند، هم برخوردار از معانی والاتری دیدهاند و هم به سابقه این اسامی «امام حسن و امام حسین (ع) ارادت بیشتری داشتهاند. پس نباید به دیگران معترض شوند که وقتی ما نام حسن و حسین را میگذاریم، چرا شما نام ابوبکر و عمر نمی گذارید؟ به آنها باید گفت: چرا خودتان نمیگذارید؟
دوست اهل سنّت ما، از اتباع ترکیه و مقیم منطقه کُرد نشین «دیار بکر» میگفت: اگر به منطقه ما بیایی، متوجه میشوی که نام اکثر ما «حسن و حسین» است و جالب آن که ما همه در عین حال که اهل سنّت هستیم، با روضه ی امام حسین (ع) که پدرانمان میخواندند بزرگ شدیم و لعنت بر معاویه و یزید نیز وِرد زبانمان است. منتهی اجازه ندادهاند که با تاریخ آشنا شویم و چیز زیادی جز آن که این دو بزرگوار نوههای گرامی پیامبر اکرم (ص) بودند و آنها را بسیار دوست میداشت نمیدانیم.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه