ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: شاید ابتدا به نظر آید که این جمله سؤالی، مانند بسیاری از جملات دیگری است که با توجه به جوّ مذاکرات و بر سیاق «توافق نکردن بهتر از توافق بد است» ساخته شده است، اما در هر حال اصل سؤال قابل تأمل است.
الف – چون خدا هست و معاد هم هست، زندگی نیز برای همیشه ادامه دارد، و چنین نیست که اگر عدهای قایل به توحید و معاد نباشند، خدا و معاد برای آنها وجود نداشته باشد و فقط برای قایلین وجود داشته باشد؛ بلکه توحید و معاد حقیقت حیات است؛ پس زندگی هست، چه خوب و چه بد و همیشه نیز ادامه دارد و کسی را گریزی از آن نیست.
ب – از این رو، کسی نمیتواند تصمیم بگیرد که چون زندگیاش بد است، بهتر است دیگر زندگی نکند، چرا که حتی اگر خودکشی کند، باز زندگیاش ادامه دارد و البته بدتر از بد؛ تا حدی که به هیچ وجهی در دنیا برایش قابل تصور نمیباشد.
ج – نکتهی مهمتر آن که حالا تعریف «زندگی خوب» و «زندگی بد» چیست و چه کسی حق دارد این تعریف را بدهد و ملاک و محک عقلی آن کدام است؟ حتی اگر تعریف را به جای خالق انسان بدهد و ملاکش نیز پول و ثروت و رفاه باشد، بسیاری از گرفتاران مالی، مستمندان و فقیران در سرتاسر جهان را میشناسیم که خوب زندگی میکنند و بسیاری از ثروتمندان و مرفهین بیدرد را میشناسیم که بسیار بد زندگی میکنند. حالا کدامشان بهتر است که زندگی نکنند؟! اغلب دانشمندانی که علم و تکنولوژی برای بشر به ارمغان آوردند، به ظاهر زندگی خوبی نداشتند.
حال، آن ثروتمندی که چون حیوانات میدرّد، میکُشد و میخورد، بد زندگی میکند؟ یا آن فقیری که با قناعت زندگی میکند، به خانواده و خویشان و هموطنان و تمامی مردم دنیا عشق میروزد؟! کدامشان نباشند بهتر است؟
د – و نکتهی مهمتر آخر آن که گمان نشود این یک جملهی سؤالی طنز گونه است، بلکه فلسفه نظری و دکترین عملی غرب همین است. میگویند: انسانها در سه دسته و سه درجه هستند، انسانها درجه یک، درجه دو درجه سه. و میگویند: هر درجهای باید برای رفاه و لذت و سعادت درجهی بالاتر فدا شود! یعنی در واقع همه باید فدای درجه یک، یعنی همان انسانهای امریکایی و بعد اروپایی و آن هم از نژاد سفید بشوند.
آنها معتقدند که از این هشت میلیارد انسان، بسیاریشان بد زندگی میکنند، پس بهتر است که زندگی نکنند. در نهایت میگویند: یک عده تا جایی که ماشین جایگزین آنها نشده بمانند که کار کنند برای رفاه و لذت انسانِ درجه یک، ما بقی نیز کشته شوند و دینا بماند برای کسانی که خوب زندگی میکنند.
پس، به جای اندیشه باطل زندگی نکردن (که امکان ندارد)، بهتر است که با اهداف والا در اعتقاد به توحید و معاد، با تعقل، تفکر، شناخت، هدفگزاری، برنامهریزی و تلاش، به انضمام امید به فضل الهی، توکل، عبادت و توسل و دعا، خوب زندگی کنیم.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه