در یک آیه راجع به قیامت آمده که از مجرمین سؤالی نمیشود و در آیاتی آمده سؤال میشود؟! [این شبهه در فایلی تحت عنوان «آیا قرآن کلام آفریدگار است» که در دانشگاهها دست به دست میشود طرح شده است].
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): این مطالب را خواندهایم، سراسر شبهاتی بسیار ضعیف و تکراری میباشد که نویسنده از سایتها و ... جمعآوری نموده و یکجا به نام خود طرح نموده است! بسیاری از این شبهات و پاسخشان در همین پایگاه نیز درج شده است.
مطالب این شبههافکن، در عین حال که بیانگر چگونگی درک و فهم ضعیف و نادرست او از کلمات، واژگان، معانی، مفاهیم و مصادیق میباشد، گویای بغض و عنادش نیز هست. چرا که با اندک مطالعه یا پرسشی، به پاسخ تمامی آنها دست مییافت.
در همین جزوه، بخشی را به عدم نیاز قرآن کریم به تفسیر اختصاص داده است و گمان نموده که آسان بودن قرآن کریم «يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ» یعنی نیازی به تفسیر ندارد؛ در حالی که تفسیر یعنی باز کردن و حتی "سلام و علیک" نیز قابل تفسیر میباشد. همین مطالبی که در آن فایل کذایی درج شده، همه تفسیر است، منتهی تفسیر به رأی!
*- در این نوشتار، آیات زیر تحت عنوان "تضاد در آیات قرآن مجید"، مقابل یک دیگر قرار گرفتهاند:
«فَيَوْمَئِذٍ لَا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ» (الرحمن، 39)
ترجمه: در آن روز هیچ کس از انس و جنّ از گناهش سؤال نمیشود!
«وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ» (القصص، 62)
ترجمه: روزی را (به خاطر بیاورید) که خداوند آنان را ندا میدهد و میگوید: «کجا هستند همتایانی که برای من میپنداشتید؟!»
اگر چه نیاز به تفسیر و باز کردن مطلب، همینجا روشن میشود و کار نویسنده نیز تفسیر به رأی بوده است؛ اما مهم این است که او حتی به متن آیه و ترجمهاش و موضوع آن نیز توجه ننموده است، چه رسد به تفسیر برای درک بیشتر. کارش مثل این است که بگویند: «خدا در یک آیه فرموده که هدایت می کنم، و در آیهی دیگری فرموده که هدایت نمیکنم»، پس در قرآن تناقض وجود ندارد و توجه نکند و یا سانسور نماید که چه اشخاصی را فرموده هدایت میکنم یا نمیکنم؟!
●- حال در یک آیه فرموده: «از گناه سؤال نمیشود»، و در آیهی دیگری فرموده: «پرسیده میشود که آن شرکای خیالی شما کجا هستند»؟! و آن مدعی اسلام شناسی، توجه ندارد که این هنوز سؤال از گناه نیست؛ بلکه قاضی میفرماید: إلهها، معبودها و وکلای شما کجا هستند، آنها را بیاورید تا از شما دفاع و حمایت نمایند.
بنابراین، نه تنها این دو موضوع یکی نیستند که بینشان تضادی باشد یا نباشد، بلکه در راستای یکدیگرند.
نویسنده میتوانست به آیات دیگری که در آنها به پرسش تصریح شده استناد کند تا شبههاش کمی محکمتر به نظر آید، اما آنقدر با قرآن کریم [و البته توحید و معاد]، ناآشنا بوده و آنقدر هول داشته که زودتر یک مطلبی را علیه قرآن کریم منتشر نماید، که این دو آیه را جهت اثبات تضاد، مقابل هم قرار داده است!
قیامت:
صرف نظر از این که در آن فایل کذایی، چه مطالب سبکی نوشته شده، لازم است که خودمان با احوال قیامت آشناتر گردیم.
*- قیامت، یک روز نیست و روزش هم 24 ساعت نیست و اساساً معنای روز در قرآن کریم نیز الزاماً شب و روزی که از گردش زمین پدید میآید نیست، بلکه یک دوره است.
برای اموری میفرماید که این یک روز [یک دوره] نزد خداوند، برابر با 1000 سال شماست؛ در آیهی دیگری میفرماید که هنگام برپایی قیامت، فرشتگان در یک روز عروج میکنند که این روز به حساب شما، 50 هزار سال میباشد.
بنابراین، چه در یک روز و چه در چند روز و دورهی کامل قیامت که به فرستادن عدهای به بهشت و عدهای به جهنم میانجامد و دیگر بساط محاکمه و رسیدگی جمع میشود، اتفاقات بسیار فراوانی رخ میدهد.
*- قیامت، روز عظیمی است و حوادث و مسائل بزرگی دارد. از یک سو هر کسی به صورت منفرد محشور میشود و آنجا خویشاوندی وجود ندارد «فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ / المؤمنون 101»، اما از سویی دیگر هر شخص و گروهی (امتی) با امامش فراخوان میگردد و حشر جمعی صورت میپذیرد – در یک فصلبندی، مؤمنان از مشرکان، کافران و منافقان جدا میشوند – در یک فصل بندی دیگر، افراد هر دسته نیز به تناسب علمکرد، به درجات گوناگون تقسیم شده و در آن قرار میگیرند «وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا / الأنعام، 132 » – یک گروه از مؤمنان [مانند انبیا و شهدا]، هیچ توقفی ندارند و بدون هیچ سؤال و جوابی وارد بهشت میشوند؛ و یک دسته از جهنمیان نیز هیچ توقفی ندارند و سریع و مستقیم وارد جهنم میگردند. آنها کسانی هستند که اصلاً خودشان و اعمالشان هیچ وزنی ندارند که برایشان ترازویی قرار داده شود و به وزن آیند:
«أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا» (الکهف، 105)
ترجمه: آنها کسانی هستند که به آیات پروردگارشان و لقای او کافر شدند؛ به همین جهت، اعمالشان حبط و نابود شد! از این رو روز قیامت، میزانی برای آنها برپا نخواهیم کرد!
●- در یک مرحله، کتاب اعمال هر کسی به دست خودش داده میشود و گفته میشود: «خودت بخوان و قضاوت کن که قضاوت خودت کافیست»!
«اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا» (الأسراء، 14)
ترجمه: (و به او میگوییم:) کتابت را بخوان، کافی است که امروز، خود حسابگر خویش باشی!
●- در یک مرحله، تمامی طول زندگیِ هر کسی، به صورت لحظه به لحظه و هر عملی، هر چند به کوچکی یک مثقال ذره، مانند یک فیلم به او نشان داده میشود که این با خواندن کتاب اعمال متفاوت است:
«فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» (الزلزله، 7 و 8)
ترجمه: پس هر کس هموزن ذرّهای کار خیر انجام دهد آن را میبیند * و هر کس هموزن ذرّهای کار بد کرده آن را میبیند.
●- در یک مرحله، خداوند سبحان به مشرکان میفرماید: آنان را که به جای من یا با من به اولوهیت و ربوبیت گرفته بودید فرا خوانید تا ببینم شریکان من کیانند؟! و بیایند اینجا نیز خدایی کنند، شما را حمایت کنند، از شما دفاع کنند و از عذاب من برهانند. (همان آیهی استناد شده در شبهه).
●- در یک مرحله، محاکمه و یا دادرسی و بازپرسی شروع میشود، چنان که فرمود: «وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ - و یقیناً شما از آنچه انجام میدادید، بازپرسی (سؤال) خواهید شد / النّحل، 93» - از نعیم و نعمات و چگونگی بهرهوری درست (شکر) و یا ضایع کردن آنها سؤال خواهد شد: «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ - سپس در آن روز (همه شما) از نعمتهایی که داشتهاید بازپرسی خواهید شد/ التکاثر، 8» - در روایتی فرمود: آن نعیم خدا که راجع به آن بازخواست خواهید شد، ما (اهل بیت و امامان علیهم السلام) هستیم.
●- در یک مرحله، شاهدان را میآورند؛ انبیا و امامان و اولیا را میآورند، شهدا از میان هر امت یا جمعی را میآورند، حتی زمین اخبارش را بازگو میکند «يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا» ... و کار آنقدر دقیق و شدید میشود که دست و پا و اعضای گناهکار، علیه او شهادت میدهند، چرا که همه "جنود الله" هستند و او خیال میکرد که خودش مالک است:
«يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (النّور، 24)
ترجمه: در روزى كه زبان و دستها و پاهايشان بر ضد آنان براى آنچه انجام مىدادند شهادت مىدهند.
●- در یک مرحله، نوبت به "شفاعت" میرسد و کسانی که خداوند متعال از قول، فعل و شفاعت آنان راضی است و اجازه شفاعت به آنها میدهد، وارد عرصه شده و شفاعت میکنند:
«يَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا» (طه، 109)
ترجمه: در آن روز، شفاعت هیچ کس سودی نمیبخشد، جز کسی که خداوند رحمان به او اجازه داده، و به گفتار او راضی است.
«لَا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا» (مریم علیها السلام، 87)
ترجمه: [آنان] اختيار شفاعت را ندارند جز آن كس كه از جانب [خداى] رحمان پيمانى گرفته است.
●- ... و خلاصه در یک مرحله، کار محاکمه، حسابرسی، بازپرستی، جداسازی، تعیین درجات ... و شفاعت به پایان میرسد و در آن مرحله، دیگر از مجرمین هیچ سؤالی نمیشود و هیچ پاسخی خواسته نمیشود، و گناهانشان در صورتشان نقش میبندد و به آن شناخته میشوند؛ که آیهی مورد استناد شبههساز، مربوط به این مرحله میباشد:
«فَيَوْمَئِذٍ لَا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ» (الرحمن، 39 تا 41)
ترجمه: در آن روز (دوره، برهه، مرحله) هیچ کس از انس و جنّ از گناهش سؤال نمیشود (و همه چیز روشن است) * پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟! * مجرمين از چهرهشان شناخته مىشوند، و موى سر و پاهايشان را مىگيرند و در آتش مىافكنند.
مرتبط:
مشارکت و هم افزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی .
پرسش:
در فایل منتشر شده در دانشگاهها، تحت عنوان «آیا قرآن کلام آفریدگار است»، برای اثبات تناقض در قرآن، به دو آیهی مربوط به "پرسیدن و نپرسیدن" در معاد استناد شده است؟!
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9842.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 2852
- 26 خرداد 1398
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن آیات قرآن قیام