آیا میتوان گفت منظور از "ذکر خدا" در سوره رعد آیه 28، امیرالمومنین علیه السلام میباشد؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): یاد خدا، با مواجهی با اسم و نشانهی خداوند سبحان ایجاد میگردد – انسان کامل، بزرگترین نشانه و اسم اعظم است – پس اهل عصمت علیهم السلام، همگی "اسم الله و ذکر الله" هستند.
هر چیزی، یا هر کاری یا هر شخصی که آدمی را از غفلت برهاند و به یاد خداوند متعال، عظمت و شیرینی بندگی و امید به لقاءاش در آخرت بیاندازد و معاد، روز حساب و بهشت و جهنم را یادآور باشد، ذکر خداست.
از این رو در قرآن کریم میخوانیم که قرآن کریم و هر یک از آیاتش «ذکر الله» است - تلاوت آیات و دعوت دیگران به توحید و معاد، ذکر است – نماز خودش ذکر و برای یاد خداست – عبادتها همه ذکر خدا هستند - انبیا، اوصیا و اولیای الهی، همه "ذکر الله" هستند، و حتی دوست و دوستی خوب که آدمی را به یاد خداوند متعال بیاندازد نیز "ذکر الله" است.
الف – این دسته از آیات قرآن کریم، یک جنبهی ظاهری و یا عمومی دارند، که همگان را شامل میگردند، پس هر کجا که میفرماید: «الَّذِينَ آمَنُوا»، تمامی مؤمنان را شامل میگردد، چنان که هر کجا بفرماید: «وَالَّذِينَ كَفَرُوا»، تمامی کفار را شامل میگردد. مانند آیهی زیر که در آن تصریح نموده تمامی صدیقها و شهداء، مصادیق بارز «الَّذِينَ آمَنُوا» میباشند و تمامی کفار، مصادیق بارز اهل جهنم میباشند.
« وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ » (الحدید، 19)
ترجمه: کسانی که به خدا و رسولانش ایمان آوردند، آنها صدّیقین و شهدا نزد پروردگارشانند؛ برای آنان است پاداش (اعمال) شان و نور (ایمان) شان؛ و کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، آنها دوزخیانند.
●- مؤمن، اسم خداوند متعال است، یعنی که کسی که به دیگران امنیت میبخشد. کسی که دیگران در پناه او به امنیت حقیقی میرسند. پیامبراکرم صلوات الله علیه نیز مصداق "مؤمن" میباشند، پس وقتی میفرماید: « وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ »، منظور دیگرانند که با پناه گرفتن در سایه رحمت خدا و رسولش، به رشد، کمال و بالتبع اطمینان و امنیت میرسند.
ب – صفات مؤمنان در آیات متعددی بیان گردیده که از آن جمله میتوان به آیات اول سورهی المؤمنون اشاره نمود « قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ * ...»، پس هر کسی که دارای این صفات باشد، از مصادق "مؤمن" میباشد، چنان که صفات کفار، مشرکان، منافقان، مکذبان و فاسدان نیز تبیین و تشریح شده است و هر کس دارای آن صفات باشد، در زمرهی آنها قرار گرفته و از مصادیق آنان میباشند، مانند: «وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ – کسانی که کافر شدند، اولیایشان طاغوت[ها] هستند» و یا:
« وَإِذَا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ وَهُمْ بِذِكْرِ الرَّحْمَنِ هُمْ كَافِرُونَ » (الأنبیاء، 36)
ترجمه: هنگامی که کافران تو را میبینند، کاری جز استهزا کردن تو ندارند؛ (و میگویند:) آیا این همان کسی است که سخن از خدایان شما میگوید؟! در حالی که خودشان ذکر خداوند رحمان را انکار میکنند. – (پس هر کسی که چنین باشد و چنین کند، مصداق کافر است).
ج – ایمان و کفر نیز مانند سایر کمالات و نقیصهها، یا حسنات و رذیلهها، شدت و ضعف مرتبه دارند؛ بنابراین در مقام مصداق نیز اعلا و اسفل (صفت تفصیلی) دارند. چنان که فرمود: این بادیهنشینان عرب، در کفر و نفاق شدیدتر از دیگرانند: « الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا / التوبه، 97» - و میدانیم که افراد شقی بسیارند، اما فرمودند که «با علی! تو به دست اشقی الاشقیاء کشته میشوی».
ایمان به خدا و رسول او صلوات الله علیه و آله نیز شدت و ضعف مرتبه دارد، و والاترین مرتبه و شدیدترین قوت آن، در امیرالمؤمنین، ظهور، بروز و مصداق دارد که به ایشان "امیر المؤمنین" لقب دادند و فرمودند که دیگر هیچ کس را به این صفت و لقب ننامید – چرا که سایر ائمه اطهار علیهم السلام، برای دیگران امیرالمؤمنین هستند، اما ایشان بر ائمه علیهم السلام نیز امیرالمؤمنین هستند. چنان که در خطبهی غدیر خم فرمودند:
مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِی، أَنْصَرُکُمْ لی وَأَحَقُّکُمْ بی وَأَقْرَبُکُمْ إِلَی وَأَعَزُّکُمْ عَلَی، وَالله عَزَّوَجَلَّ وَأَنَاعَنْهُ راضِیانِ. وَ مانَزَلَتْ آیَةُ رِضاً (فی الْقُرْآنِ) إِلاّ فیهِ، وَلا خاطَبَ الله الَّذینَ آمَنُوا إِلاّبَدَأ بِهِ، وَلانَزَلَتْ آیَةُ مَدْحٍ فِی الْقُرْآنِ إِلاّ فیهِ، وَلاشَهِدَ الله بِالْجَنَّةِ فی (هَلْ أَتی عَلَی الْاِنْسانِ) إِلاّلَهُ، وَلا أَنْزَلَها فی سِواهُ وَلامَدَحَ بِها غَیْرَهُ .
ای مردمان! این علی یاورترین، سزاوارترین و نزدیکترین و عزیزترین شما نسبت به من است. خداوند عزّوجلّ و من از او خشنودیم. آیه رضایتی در قرآن نیست مگر این که دربارهی اوست. و خدا هرگاه ایمان آوردگان را خطابی نموده به او آغاز کرده [و او اولین شخص مورد نظر خدی متعال بوده است ] . و آیه ی ستایشی نازل نگشته مگر دربارهی او. و خداوند در سورهی «هل أتی علی الإنسان» گواهی بر بهشت [رفتن ] نداده مگر برای او، و آن را در حق غیر او نازل نکرده و به آن جز او را نستوده است.
د – گاهی آیه، ضمن عمومیت اطلاق، تخصیص هم میخورد، یا ابتدا تخصیص را بیان میدارد و سپس نتیجه عمومی بیان میگردد، مثل آن که از مؤمنان بفرماید و سپس از یک یا چند نبی یاد نماید، و یا از کفار بفرماید و سپس به فرعون اشاره نماید، یا شرح کلی دهد، اما تأویل آن به شخص یا اشخاص خاصی برگردد.
سورهی الرعد آیه 28، از همین قسم میباشد.
موضوع را باید از آیهی مبارکه 20 آغاز نمود که بندگان را به طور کلی به دو دسته تقسیم مینماید: یک – گروهی که پایبند به عهد الهی هستند و به هر که او دستور اتصال داده وصل میشوند. دو – آن گروهی که نقض عهد کرده و سپس هر را که دستور وصلش آمده قطع کرده و در زمین فساد میکنند.
●- سپس به ادعاها و بهانههای سرآمدهای گروه دوم اشاره نموده که میگفتند [و میگویند]: چرا خداوند علیم و حکیم، قرآن مجید را به او نازل نموده و به ما نازل ننموده است.
●- سپس به ویژگیهای وصل شوندگان اشاره دارد، یعنی وحی به سرآمد وصل شوندگان نازل میگردد و سایر وصل شوندگان، از آن تبعیت میکنند و نافرمانان را کور دل میخواند.
●- میفرماید: ایمان آورندگان و متصلین، در راه جلب رضایت الهی صابر و پر استقامتاند – نماز را اقامه میکنند – به صورت پنهانی و آشکار انفاق میکنند ... – و کسانی که کافرند، در زمین فساد میکنند- دائماً برای توجیه خود بهانه میآورند – بسیار متکبرند و میگویند: چرا آیه بر ما نازل نشد؟!
اینها ضمن آن که عمومیت دارند، بیان دلیل است که چرا آیات به ایشان نازل شد و آنها برای این امر برگزیده نشدند.
●- سپس یک عمومیت راجع به مؤمنان بیان میدارد و تخصیص آن نیز در درجه نخست، شخص پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله میباشند که قرآن مجید بر ایشان نازل گردیده و سایر مؤمنان پس از ایشان در یک صف قرار دارند که سرآمدشان امیرالمؤمنین، سپس اهل عصمت علیهم السلام، و سپس صدیقین، شهداء، صالحین و ... میباشند و سپس به تمامی مؤمنان اشاره نموده و به آنها بشارت میدهد.
«الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»
ترجمه: آنها کسانی هستند که ایمان آوردهاند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد!
«الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ»
ترجمه: كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، خوشا به حالشان (پاکی و خوشایندی برای آنهاست)، و خوش سرانجامى دارند.
پس مقصود، تمامی ایمان آورندگان میباشند که سرآمدشان پیامبر اکرم، امیرالمؤمنین و اهل صلوات الله علیهم اجمعین میباشند.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
آیا میتوان گفت منظور از "ذکر خدا" در سوره رعد آیه 28 امیرالمومنین علیه السلام میباشد؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9304.html
- تعداد بازدید : 4616
- 23 تیر 1397
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن امیر المومنین ولایت (امام علی) ذکر سوره رعد