پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): علتش بیشتر اوقات، عادت ذهن است و البته همان وسوسه!
"ایمان"، یعنی یک باور، که آن هم کار قلب است؛ و البته شدت و ضعف مرتبه دارد. حال خواه ایمان به الله جلّ جلاله باشد، یا هر چیز دیگری.
بنابراین، وقتی به قلبتان توجه میکنید و متوجه میشوید که وجود خداوند متعال، خالقیت، اولوهیت و ربوبیت او را قبول دارید، معاد و بازگشت به سوی او را قبول دارید، میشود "ایمان"، هر چند که بسیار ضعیف و کمنور باشد.
همانطور که نوشتهاید، "وسوسه" میشوید و این کار "نفس" است، نه عقل، نه علم و نه قلب. و اینگونه وسوسهها، ریشه در بیرون دارد و نه درون. یعنی از بیرون وسوسههایی القا میگردد؛ یا میگوید: «خدا، معاد و این حقایق وجود ندارند» - و یا میگویند: «البته که وجود دارد، اما تو ضعیفی و ایمان نداری، و نمیتوانی داشته باشی»!
شیاطین جنّ و انس، همه دست بکار القای این دو وسوسه هستند و البته هیچ ضرورتی ندارد که این شیطان، برای هر کسی، شخص ابلیس لعین باشد. ریشه و رأس اوست، اما برای همگان وقت نمیگذارد و نمیتواند بگذارد؛ بلکه اولاد و سربازانش از جنّ و انس، برای این وسوسه، به ویژه نزد نوجوانان و جوانان، وقت و همّت میگمارند.
اگر به محیط اطراف خود نگاه کنید، تعداد کسانی که واقعاً ملحد و کافر باشند، بسیار بسیار کم هستند و شاید در اطراف شما، حتی یک نفر هم نباشد؛ اما این جوّ و فرافکنی، بسیار شدید است که دیگر کسی ایمان ندارد، کسی خدا را قبول ندارد، همه در تردید هستند، یکی میگوید، ماده است، دیگری میگوید: انرژی است، آن یکی میگوید: اصلاً هیچ چیزی نیست و ... . سروصدا بسیار است، اما به چشم واقع که بنگرید، فقط صداست!
وسوسه، همین است، فقط صداست، فقط نداست، فقط دعوت به باطل است و هیچ چیز دیگری نیست. فقط هیاهو است. مثل این است که یک صدا را در بلندگو، اِکو دهند؛ هم صدایش بلند است و هم ده بار یا بیشتر تکرار میشود، در حالی که گوینده فقط یک نفر میباشد.
راهکارها:
یک – استعاذه (پناه بردن به خدا):
راهکار نخست این است که آدمی، همیشه از شرّ شیاطین جنّ و انس، به خدا پناه ببرد. فرمود: حتی هر گاه میخواهید مخاطب کلام خداوند متعال قرار گرفته و قرآن بخوانید، از شرّ شیطان به خدا پناه ببرید، چون از همین راه نیز وارد میشود و وسوسه میکند:
«فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ» (النّحل، 98)
ترجمه: پس چون قرآن مىخوانى از شيطان مطرود به خدا پناه ببر.
●- و هم چنین فرمود که چون شیاطین جنّ و انس (جمع بسته)، یکی و دو تا نیستند، و تمامی آنها دشمن تو هستند و دائماً در پی فرصت و امکان جهت رخنه و وسوسه هستند، پس تو نیز دائماً از شر آنها به خدا ببر:
« وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ * وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ » (المؤمنون، 97 و 98)
ترجمه: « و بگو: «پروردگارا! از وسوسههای شیاطین به تو پناه میبرم! * و از اینکه آنان نزد من حاضر شوند (نیز) -ای پروردگار من- به تو پناه میبرم!»
●- و هم چنین باید از شرّ نفس خویش نیز به خدا پناه بُرد. چرا که وسوسه کنندهها، فقط شیاطین جنّ یا انس بیرونی نیستند و این نفس است که از درون وسوسه میکند و روزنه را برای نفوذ بیرونیها باز میکند. شعله را بر میافزود، گرههای لازم را میزند؛ و سپس شیاطین بیرونی، بر آن میدمند: «وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ / الفلق، 4»
نکته:
این پناه به خدا بردنها، با همین "گفتن"، انجام میپذیرد، چرا که فرمود: "قُل = بگو". «وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ» - «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ» - «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ»؛ اما ذکر زبانی نیز نباید "لقلقه" باشد، بلکه باید گویای حال دل باشد.
دو – ذکر:
پس از پناه بردن از شر شیاطین جنّ و انس، [که همین امر خود، مقدم داشتن توجه به او و ذکر اوست]، حقیقت ذکر، که همان به یاد بودن و یادآوری است، سبب برقراری ارتباط محب با محبوب و عبد با معبود میگردد و ایمان تقویت میشود.
بدیهی است که اگر به یاد محبوب خود نباشید، و با او دائماً مرتبط نباشید، محبوبها و معبودهای دیگر جایگزین میشوند و آدمی در ایمانش نسبت به خداوند سبحان، مردد و متزلزل میگردد. فرمود:
«وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» (الحشر، 19)
ترجمه: و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشی» گرفتار کرد، آنها فاسقانند.
●- و همچنین فرمود: «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ - پس مرا ياد كنيد [تا] شما را ياد كنم / البقره، 152» - و فرمود: «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي - و به ياد من نماز برپا دار / طه، 14».
و همچنین فرمود: قرآن کریم، خودش ذکر است – رسول اکرم صلوات الله علیه و آله، ذکر میباشند – تفکر در امر خداوند متعال – چگونگی پیدایش و بقای زمین و آسمانها و ... در نظام خلقت و ربوبیت او، همه ذکر او هستند.
*- از این آیات، میآموزیم که اولاً "ذکر"، سبب شدت توجه و تقویت ارتباط میشود و ایمان را مستحکم و زیاد میسازد، و ثانیاً "ذکر"، فقط تسبیح به دست گرفتن و تکرار الفاظی چند نمیباشد، بلکه نه تنها اقامهی نماز و تلاوت قرآن کریم، و توسل به اهل عصمت علیهم السلام و سایر عبادات و اعمالی که انسان به امر خداوند و برای او «فی سبیل الله» انجام میدهد، همه ذکر هستند؛ بلکه "تفکر"، به ویژه تفکر در امر خداوند متعال، به ویژه خلقت زمین و آسمان و ربوبیت آنها و آن چه تعلیم داده و امر و نهی نموده و آن چه از بازگشت و چگونگی احوال فرموده و ... که همه مستلزم مطالعه است، از بالاترین اذکار میباشند که سبب تقویت معرفت و ایمان میگردند.
مرتبط:
اعتقادات در میان جوانان کمرنگ شده. خیلیها به خدا اعتقادی ندارند و میگویند: «جهان تصادفی خلق شده است»؛ چه پاسخی دهیم؟!
مشارکت و هم افزایی (موضوع و نشانی لینک متن یادداشت)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
گاهی وقتها حس میکنم و وسوسه میشم که من به الله ایمان ندارم. علت این پدیده چیه و چیکار میتونم برای رفع آن بکنم؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9590.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
گوناگون توحید