انتخابات نزدیک است و سرنوشت خودت و جامعه، در گرو انتخاب توست – دستهبندی مردم در انتخابات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ و صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ - اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج - صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ.
«من که هنوز حرفی نزدم، پس چرا این چنین با غیض و حرص موضع گرفتهای»؟!
سلام دوستان؛
این جمله را خطاب به کسانی گفتم که نه با تفکر و تحقیق، بلکه اسیر جوّ یا هوای نفس، از پیش انتخابی نمودهاند و اکنون بر آن تعصب میورزند. حال یا انتخاب دوست و رفیق باشد – یا انتخاب شغل و همسر – یا انتخاب روش درمان و سلامت ... – و یا انتخاب رئیس جمهور.
خب، انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است، نامزدهای احراز صلاحیت شده نیز مشخص و معرفی شدهاند و حالا رقابت شروع شده است، که یا با تبلیغات سالم صورت میپذیرد، یا با فریب، حقهبازی، جوّسازی، تهمت، شایعه، شبههپراکنی و سیاهنمایی!
تقسیمبندی اقشار مردمی در انتخابات:
نامزدها و امتیازات و تفاوتشان کاملاً مشخص است، اما این مردم هستند که با رأی خود انتخاب میکنند.
●- در این میدان، افراد شاخص، نقش زیرساختی دارند؛ یعنی خودشان تعدادی نیستند، اما به کثیری از مردم، خط میدهند. چه آشکار و سالم، و چه پنهان و فریبکارانه!
●- پیروان جناحها نیز جهت مشخصی دارند و انتخاب خود را کردهاند، لذا نه به تبلیغات سالم توجه خاصی دارند و تبلیغات و ضدتبلیغهای ناسالم، آنها را منصرف و رأیشان را متفاوت میسازد.
به عنوان مثال: کسی که میخواهد به آیت الله رئیسی یا دکتر جلیلی رأی دهد، نظرش با هیچ ضدتبلیغی برنمی گردد؛ و کسی که میخواهد به هر دلیلی به دکتر همتی رأی دهد، هیچ سخنی، ضد تبلیغی، سند و مدرکی، نظرش را برنمی گرداند.
●- در این میان، یک قشری وجود دارند که به خطا به آنان "خاکستری" میگویند و البته اینها اکثریت مردم میباشند.
این قشر کثیر، خاکستری، بیجهت و بیهدف نیستند؛ بلکه از پیش تصمیم معینی نگرفتهاند و میخواهند در این فرصت، یکی را انتخاب کنند.
این قشر نیز به چند دسته تقسیم میشوند:
یک – افراد عادی، که به سخنان، شعارها، وعدهها و رویکردهای نامزدها توجه میکنند تا بهترین در نظر خودشان را برگزینند. درود بر اینان.
دو – عوامهایی که خود قدرت تشخیص و انتخاب ندارند، یا بهتر بگوییم: «نمیخواهند داشته باشند» ! این گروه اسیر امواج شده و تسلیم جریانها میشوند. به قول امام خامنهای:
«قسم دیگر، کسانی هستند که نمیخواهند بدانند چه راهی درست و چه حرکتی صحیح است. در واقع نمیخواهند بفهمند، بسنجند، به تحلیل بپردازند و درک کنند. به تعبیری دیگر، تابع جَوّند. به چگونگی جوّ نگاه میکنند و دنبال آن جوّ به حرکت در میآیند. اسم این قسم از مردم را «عوام» میگذاریم/ 20/3/1375»
آخر و عاقبت این قشر در دنیا و آخرت، بستگی به موج قویتر و جریان حاکم دارد. اگر حاکمیت با خوبان باشد، اینها نیز به ضرب شصت آنان نجات مییابند؛ اما اگر جوّ ناسالم باشد و جریانها و افراد ظالم حاکم شوند، اینان به تبع آنان، دنیا را از دست داده و در آخرت نیز همراه آنها وارد جهنم میشوند.
سه – گروه سوم، لجبازهای عنود هستند! این گروه اساساً با اسلام، انقلاب، نظام جمهوری اسلامی و هر چه که بویی از اسلام و قرآن بدهد، مخالفند؛ اما کنار نمیکشند، بلکه میگویند: «باید در صحنه باشیم و هر طور که شده، لطمهای و ضربهای بزنیم»!
حال چگونه میشود که هم در صحنه حضور داشت، هم رأی داد و هم ضربه زد؟!
این گروه، از یک سو در جامعه، محیطها، گروهها و از جمله فضای مجازی، القا میکنند که شرکت نکنید و رأی ندهید، هر چند که شرکت نکردن، خودش نوعی "انتخاب" و رأی دادن به خواست دشمنان میباشد
●- این گروه، از یک سو در جامعه، محیطها، گروهها و از جمله فضای مجازی، القا میکنند که شرکت نکنید و رأی ندهید، هر چند که شرکت نکردن، خودش نوعی "انتخاب" و رأی دادن به خواست دشمنان میباشد. اما از سوی دیگر به شدت از جریانی حمایت میکنند و به شخصی رأی میدهند که بر اساس شناخت و نیز گمانشان، با اساس اسلام و این نظام زاویه دارد – تصدی ریاستش میتواند به کشور ضربه بزند – غربزده و عربگراست و برای داخل اهمیتی قائل نیست - دنبال جلب رضایت و لبخند امریکا و سران نظام است – با هر نوع فساد رفتاری، اقتصادی،سیاسی و فرهنگی موافق است و ... .
برای آنان فرقی ندارد که این جریان چه نام دارد، اصولگراست یا اصلاح طلب، یا مشارکتی و یا حتی یک جریان و باند بیتابلو! و فرقی ندارد که این شخص زاویهدار، کت و شلوار میپوشد، و یا ملبس به لباس روحانیت میباشد و از قشر آخوندهاست، همانهایی که این دسته، شب و روز به آنها فحش میدهند. لذا به رغم دشمنی با آن شخص و لباسش، به میدان آمده و به او رأی میدهند!
در توجیه میگویند: «ما نه تنها کار بدی نکردیم، بلکه همچون دیگران در انتخابات شرکت کردیم و به یکی از گزینههای احراز صلاحیت شده توسط شورای نگهبان رأی دادهایم»! اما خدا و البته مردمان بصیر و آگاه، از نیّات و اهداف آنان خبر دارند. لذا به بندگان مؤمنش میفرماید:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ» (آل عمران، 118)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! محرم اسرارى از غير خود (مؤمنان – خودیها)، انتخاب نكنيد! آنها از هر گونه شرّ و فسادى در بارۀ شما، كوتاهى نمىكنند آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشيد (نشانههاى) دشمنى از دهان (و كلام) شان آشكار شده؛ و آنچه در دلهايشان پنهان مىدارند، از آن بزرگتر (و مهمتر) است ما آيات (و راههاى پيشگيرى از شرّ آنها) را براى شما بيان كرديم، اگر انديشه كنيد!
***- حال چه آنان که مصمم به شرکت هستند، چه آنان که قصد شرکت ندارند و هر چه کسی که انتخابی کرده است، باید ببیند خودش چه شخصیتی دارد؟ از کدام دسته است و با انتخاب خود، چه سرنوشتی را برای خودش، جامعه و نسلهای بعدی رقم میزند و البته هر کسی در قیامت، پاسخگوی مواضع و انتخابهای خود خواهد بود. پس بکوشیم تا با بصیرت تمام، کار را برای خدا انجام دهیم، نه هوای نفس خود و دیگران!
امام خامنهای در توصیه به طرفداران نامزدها:
امّا توصیه به طرفدارها. طرفدارها در طرفداری از هر کدام از نامزدها که انتخاب میکنند، اگر نیّتشان را خدایی کنند، خدای متعال به کارشان برکت خواهد داد. حالا یا این است که آن کسی که مورد نظرشان است موفّق خواهد شد و پیروز خواهد شد یا اگر نشود، خدای متعال از آنها راضی است و این کار برای آنها مبارک خواهد بود.
مشارکت و همافزایی – موضوع یادداشت و نشانی لینک متن، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
موضوع یادداشت:
انتخابات نزدیک است و سرنوشت خودت و جامعه، در گرو انتخاب توست – دستهبندی مردم در انتخابات
نشانی (لینک) متن:
http://www.x-shobhe.com/note/11030.html
- تعداد بازدید : 1128
- 11 خرداد 1400
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت انتخاب