ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: اشخاص به هنگام ارزیابی (هر مسئلهای)، یا باید خودشان کارشناس و خبره باشند و یا به کارشناس و خبرهی مطمئن رجوع کنند.
مذاکرات و توافقات هستهای، یک جنبهاش فنّی بود و جنبههای دیگرش [که اصلیتر است] سیاسی – ملّی – اقتصادی ... و حتی فرهنگی و اجتماعی و امنیتی بوده و هست.
بدیهی است که ما (امثال ما = مردم)، از یک سو کارشناس فنّی در صنعت هستهای نیستیم و از سوی دیگر، ضمن گرایشات دینی، انقلابی و ملّی، که بالتبع خط کشی روشن و بارزی بین ما و دشمنان ایجاد کرده است، در مسائل کلان سیاسی، اقتصادی و امنیتی و روابط بینالملل نیز کارشناس و صاحبنظر نیستیم. از این رو، باید به کارشناس آگاه، بصیر، خبره، با تقوا، هوشیار، مسئول و دلسوز رجوع کنیم.
بدیهی است که این کارشناس از نظر ما، مسئولین اجرایی چون رییس جمهور، وزیر خارجه، معاونان ایشان و اعضای تیم مذاکره کننده، یا موافقان و مخالفان آنها در مجلس نمیباشند، بلکه "ولایت فقیه" است، چرا که خود آنان نیز در مباحث و مسائل کلان سیاسی – سیاست خارجی و روابط بینالملل – شناخت اهداف و منافع ملّی – ابعاد امنیتی و دشمنشناسی ... و در یک کلام اتخاذ مواضع صحیح و اصلح، باید به ایشان رجوع کنند. و یقیناً اگر بخواهند مثل مسلمانان و شیعیان و یاران دوران امام حسن مجتبی علیه السلام عمل کنند، یعنی دور معاویه جمع شوند و وضعیتی را بر امام و ولیّ امر تحمیل کنند، سلطه معاویه و یزید بر آنان حتمی است.
الف – با توجه به این مهم، تا قبل از پایان مذاکرات و رسیدن به این توافق، نگرانیها، دغدغهها و دلواپسیهای اصلی ما، چگونگی تدوین توافقنامه و مفاد آن بود؛ که البته این نگرانیها و دلواپسیها، مورد تأیید مقام معظم رهبری و حمله و تمسخر و تحمیق شخص رییس جمهور – آقای هاشمی و اشخاص یا رسانههای هواداران دربست (به ویژه مدعیان اصلاح طلبی) بود.
بنابر این، رعایت تمامی نکات مهم و خطوط قرمزی که مقام معظم رهبری تبیین کرده بودند و همیشه، به ویژه طی این دو سال گذشته تذکر داده بودند، دغدغه و دلواپسی اصلی بود. پس اگر رعایت شده، دلواپسی مرتفع گردیده و اگر نشده، هم چنان دلنگران و دلواپس عواقب آن هستیم.
ب – تا قبل از توافق، بحثهای بسیاری میان موافقان و مخالفان در محافل گوناگون مطرح گردید که چند نمونه از آنها در رسانه ملی پخش گردید، و چون شاهد این بودیم که هیچ پاسخ منطقی، متقن و اطمینان بخشی در اشکالات وارده از سوی منتقدین ارائه نمیشود، این دلواپسیها تشدید گردید. همان طور که شاهد بودید، اغلب به جای پاسخ، مسخره و تندگویی میکردند و هر کجا بحث به بنبست میرسید، میگفتند: "این یک پیشنویس است، هنوز توافقی امضا نشده که شما نگرانید و بحث میکنید!" خب این یعنی هیچ نگویید تا تمام شود، بعد هر چه دلتان خواست بگویید. (چون دیگر فایدهای ندارد).
ج – اما اکنون که کار از کار گذشته است و در هر حال با زحمات بسیار هیئت مذاکره کننده، توافقی حاصل شده است، باز توجه به رهنمودها و تذکرات رهبری داریم.
ایشان پس از پایان مذاکرات، ضمن تشکر از رییس جمهور و هیئت مذاکره کننده، دیگر مانند گذشته، از اهداف آنان، چارچوبها، خطوط قرمز و ... نگفتند، چون دیگر معنا نداشت که بگویند و هر چه باید میگفتند تا مسئولین و مردم بفهمند، گفته بودند، بلکه گام بعدی را محور بحث قرار دادند، چرا که به خوبی مطلع، آگاه و بصیر هستند که مسئله و اهداف آن، فقط انرژی هستهای – توافقات – رفع تحریم و ابعاد اقتصادی یا حتی صرفاً سیاست خارجی و روابط بینالملل نمیباشد، بلکه هم امریکا و متحدانش از ابتدا اهداف دیگری هم (که اصلیتر است) داشتند و هم برخی در داخل، خواسته و ناخواسته، اهداف دیگری را دنبال کرده و میکنند.
در نتیجه، شاید نباید بدین شکل و بدینجا میرسید و همه هشدارها، تذکرات و رهنمودهای قبلی برای همین بود، اما حالا که رسیده، باید به فکر اهداف، مراحل، برنامهها و حوادث بعدی بود.
د – اگر دقت کنیم، مقام معظم رهبری، پس از پایان مذاکرات و رسیدن به یک توافقی که هر دو طرف مذاکره آن را "توافق خوب" میخوانند و مقامات داخلی ما آن را تحقق و پایان "بازی بُرد – بُرد" قلمداد میکنند، مقام معظم رهبری، از ضرورت "وحدت" حرف زده و متذکر میشوند.
حالا ما باید مطلع و بصیر باشیم، با خود فکر کنیم که موضوع مذاکرات هیئت مذاکره کننده با 1+5 – توافق حاصله با تمامی نقاط ضعف و قوتش – دستآوردها و از دست دادهها در این رابطه، چه ربطی به حفظ "وحدت"، آن هم در داخل کشور دارد؟!!
مگر قرار بود چه بشود که نشد؟ مگر قرار است چه بشود؟ مگر در اندیشه امریکای مستکبر، زیاده طلب، دشمن، و انگلیس استعمارگر و اسرائیل جنایتکار چه میگذرد؟ - مگر در اندیشهی برخی در داخل چه میگذرد و چه اهدافی را دنبال میکنند که قرار بود و هست که توافق یا عدم توافق، وسیله و بهانهی آن باشد؟! چرا برخی از مسئولین طراز اول مملکت ما، به بهانهی حمایت یا دعوت به وحدت، مرتب و مکرر از مردم میخواهند که برای خواستههایشان "به خیابانها بریزند؟!"
خب، همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، این توافق حاصله، یک مسیر قانونی دارد که در مجرای خودش طی میشود و إن شاء الله مسئولین مربوطه نیز با لحاظ منافع کشور و ملت تصمیم میگیرند. حالا چرا باید به خیابانها ریخت؟! مردم و به خیابان ریختن آنها، یک مسئله صد در صد داخلی است؛ حال قرار است چه شرایطی به چه کسانی تحمیل شود که میگویند: "مردم به خیابانها بریزند" (حتی به بهانه شادی) ؟!
آیا تحقق اهداف بعدی ایجاب میکند تا یک عده تحت عنوان موافق به خیابانها بریزند و مثلاً با جوّسازی، شرایطی را اجبار و تحمیل کنند؟ به کی؟! و در مطلوبترین شکل (برای آنان) یک عده هم تحت عنوان مخالف به خیابانها بریزند؟! بعد این دو با هم درگیر شوند؟! بعد نزاع و اغتشاش داخلی شروع شود؟! بعد امریکا تمامی تعهدات را لغو کند و بگوید: فعلاً در کشور شما اغتشاش هست، دموکراسی نیست، با این وضعیت به دولت ایران اعتمادی نیست که بتواند تعهدات را عمل کند، پس ما ... – و بعد فتنهی 88 دیگری، منتهی این دفعه دقیقتر و تحت عنوان حامیان و مخالفان دولت و بعد گامهای بعدی که در فتنه 88 محقق نگردید؟!!
نه، بلکه باید بصیر بود. امروز نظر ما، همان نظر مقام معظم رهبری است که توافق باید مجرای قانونی خودش را طی کند، چه تصویب بشود و چه نشود، سیاستهای کلی ما تغییر نمیکند، اما مردم (ضمن طرفداری یا نقد، موافقت یا مخالفت سالم)، با بصیرت و صبوری تمام، وحدت خودشان را حفظ کنند. و البته این وحدت موجود، پیرامون محور "حبل الله" است، و اگر محور نباشد، وحدت هم نخواهد بود.
نباید اجازه دهیم که ایران عزیز ما را، به سرنوشت مصر، تونس، لیبی، افغانستان، عراق، سوریه، فلسطین، بحرین و ... مبتلا کنند.
خیال نکنیم که امریکا پس از سی و شش سال دشمنی و جنایت، دیگر خسته شده و کنار کشیده و به فکر توافق و همکاری و روابط سالم و صمیمانه است. صد سال هم طول بکشد، از این انقلاب و این نظام و ولایت فقیه سیلی خورده و تا انتقام نگیرد، دست بردار نخواهد بود.
سرنگونی این رژیم هدف اول است. یکی از مقامات امریکایی گفته بود که اگر توافق حاصل شود، گام نخست برای تغییر رژیم در ایران است – هدف دوم، تغییر سیستم رهبری و یا جایگزینی رژیمی دیگر نمیباشد، چون هیچ گاه محقق نخواهد شد (این خیال خام برخی در داخل است)، بلکه نتیجه، اختلافات و درگیریهای داخلی خواهد بود، آن هم به حدی که امریکا و اتحادیه اروپا و نوکران عربی و غیر عربی آن وارد عمل شوند و به بهانه پایان دادن به خشونتها و به اصطلاح آوردن دموکراسی، (پس از سالها خونریزی)، خاک این کشور را تجزیه کنند.
این نظر ماست، که بسیار بیپرده و صریح ایفاد گردید. باید وحدت حفظ شود.
مرتبط:
■ یادداشت (ایران پیان): اختلاف نظرهای مقامات دو طرف در توافق – بدون شرح (2 مرداد 1394)
- تعداد بازدید : 1710
- 3 مرداد 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی