ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: نوع بشر [به ویژه بشر امروز که با پیشرفتهای علمی حاصله، بیشتر] به روابط اجزای عالم و از جمله رابطهی علت و معلول – حادث و محدت – نظم و ناظم – فعل و اثر (اثر و تأثیر) پیبرده است، در مباحث اعتقادی (خودآگاه و از روی عناد، یا ناخودآگاه به خاطر حجاب نفس) سعی دارد که ذهن و آگاهیهای خود را تعمیم ندهد، لذا تا بحث از خداوند متعال، قیامت و یا بهشت و جهنم به عنوان نتایج نهایی پیش میآید، گمان میکند که هیچ علت و معلول و نظم و آثاری بر آن مترتب نیست، بلکه خدایی بر مستندی نشسته و یکی را به بهشت میفرستد و نعمتهایی میبخشد و دیگری را به جهنم فرستاده و میسوزاند!
در حالی که اصلاً چنین نیست. بلکه این نظم و قوانین خلقت در حدی بسیار بالاتر، دقیقتر و لطیفتر، بر عوالم فوق عالم اسفل که عالم ماده است، حاکم میباشد.
الف - در این دنیا و برای جسم و حیات مادی میگویند: اگر پوست دستت را تمیز و چرب نگهداری، بیشتر سلامت و نشاط خود را نگه میدارد، وگرنه زود پیر و چروکیده میشود – اگر در تغذیه، ورزش، بهداشت تن رعایت کنی، دیرتر پیر، فرسوده و بیمار میشوی – اگر بر غیض و غضب و کینه و حسد و ... غلبه کنی، دچار عوارضی چون اختلالات روانی، به ویژه در بزرگسالی نمیگردی ... و خلاصه اگر اینها را رعایت نکنی، چنین و چنان میشود.
عوالم دیگر و عوالم غیر مادی نیز همینطور قانونمند هستند و هیچ اتفاقی در آنها به صورت دیمی نمیافتد. عالَم عقل، عالَم عشق، عالَم روح، عالَم برزخ و عالَم قیامت نیز همه قانونمند هستند و احکامی که در دنیا ابلاغ شده است، همه منطبق با آن حقایق و برای گذر سلامت از این رهگذر و و حصول رشد و تکامل لازم برای ورود سالم به عوالم دیگر میباشد.
ب – از این رو خدا عالم، آخرت را نیز مانند عالم دنیا تشریح کرده است و فرموده است، اگر مال حرام یا مال یتیم بخوری، آتش به دورن معده میریزی، اگر ظلم کنی، اگر کافر یا مشرک یا منافق شوی و ...، خود را به هیزمی سوزنده مبدل میکنی. درست مثل این که بگویند: اگر دستت را روی آتش بگیری، میسوزد.
حال اگر کسی بگوید: این آقا یا خانمی که دستش را روی آتش گرفته، آدم بسیار خوبی است، دزدی نکرده و ظلمی نکرده، پاسخش چیست؟ آیا دستش نباید بسوزد؟
د - ما باید بدانیم که تعریف «آدم» و به دنبال آن «آدم خوب» چیست؟ و آیا تعریف آدم و آدم خوب آن است که ما ارائه میدهیم و یا آن است که آفریدگار آدم و ربّ (صاحب اختیار و تربیت کنندهی) او بیان نموده است؟ خوب بودن چیست و چگونه حاصل میشود؟ هر گونه فکر کردیم، به هر چه اعتقاد آوردیم و هر کاری کردیم، همان خوب است؟ چنان چه فلسفه امروز غرب میگوید؟
حیوانات هیچ کدام دروغ نمیگویند و اهل غیبت و تهمت نیز نیستند و اغلب آنها دزدی نمیکنند. اگر از لانهی دیگری چیزی بردارند و یا درندگی داشته باشند نیز خوی و خصلت طبیعی و لازمه حیات آنهاست، پس فرق آدمی که دروغ و غیبت ندارد و دزدی نمیکند، با حیوان چیست؟
خداوند متعال میفرماید که چه انسان و چه حیوان، هر دو از لوازم حیات مادی، چون چشم و گوش و فهم برخوردار هستند، حتی حیوانات نیز نوع و میزانی شعور دارند، پس اگر انسان با عقل و قلب خود حقایق عالم هستی را فهم نکند، با گوشهای خود پیام حق را نشنود و با چشمانش فقط نگاه مادی کند و بصیرت نداشته باشد، درست مانند حیوانات میشود، چون آنها نیز همینگونهاند:
« وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ » (الأعراف، 179)
ترجمه: و حقّا كه ما بسيارى از جن و انس را (گويى) براى دوزخ آفريدهايم، زيرا كه دلها دارند ولى (حقايق را) بدان نمىفهمند، و چشمها دارند ولى بدان (به بصیرت و عبرت) نمىنگرند و گوشها دارند ولى بدان (معارف حقّه را) نمىشنوند، آنها مانند چهارپايانند بلكه گمراهترند (زيرا با داشتن استعداد رشد و تكامل، به راه باطل مىروند) و آنها همان غافلانند.
ﻫ - کفر، یعنی پوشاندن و کافر کسی است که حق و حقیقت را میپوشاند. حال ما با نگاه کوتاه و سادهی خود، ناهنجاریهایی چون دروغ و دزدی و آزار دیگران را ظلم میدانیم، اما توجه نداریم که پوشاندن حق، خود بزرگترین ظلم است، چه به خود و چه به اطرافیان و چه به نسلها و جامعه. لذا فرمود: « وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ – و کافران، ظالمین هستند – البقره، 254». و چطور میشود که کسی ظالم باشد، اما آزارش به کسی نرسد؟ همین پوشاندن حقایق، خود بزرگترین آزار دیگران است.
حال ما چطور میتوانیم که یک ظالم به خود و جامعه و نسل را که با پوشاندن حق و حقیقت، راه رشد و کمال را سد میکند و ایجاد اعوجاج و انحراف مینماید، بگوییم: «آدم خوب»؟!
ﻫ /1- وقتی حق و حقیقت پوشانده (تکفیر) شد، چیزی جز دروغ و فریب و نیرنگ باقی نمیماند. دروغ فقط این نیست که فروشندهای برای فروش دو کیلو پرتقال یا یک خودرو به خریدار دروغ بگوید، یا حاکمی برای سلطه به دیگران دروغ بگوید؛ همین که حقیقت هستی انکار میشود، خودش بزرگترین دروغ و نیرنگ و فریب خود و دیگران است. لذا فرمود: « إِنِ الْكَافِرُونَ إِلَّا فِي غُرُورٍ - كافران جز در (غفلت و) فريب نيستند».
ﻫ /2- وقتی کسی به خداوند متعال که حق و حقیقت هستی است کافر شد، بالتبع تمامی معارف حقه و هم چنین «بایدها و نبایدها»ی او را نیز کافر میگردد (میپوشاند) و بدیهی است که باید قوانین و احکام من درآوردی دیگری را جایگزین نماید. او بالتبع تکفیر خدا، رسول خدا را نیز تکفیر میکند، این امر را عجیب و غریب خوانده و تکذیب میکند، او را ساحر و جادوگر و در نتیجه (العیاذ بالله) دروغگو در دعوی نبوت میخواند، آیا او آدم خوب و بیآزاری است؟!
« وَعَجِبُوا أَن جَاءهُم مُّنذِرٌ مِّنْهُمْ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ » (ص، 4)
ترجمه: و تعجب كردند از اين كه بيم دهندهاى از خودشان به سراغ آنها آمده است، و كافران گفتند: اين ساحرى بس دروغپرداز است.
و – پس همانگونه که ایمان به یک لفظ «من خدا و قیامت و رسولان را قبول دارم» محقق نمیگردد، بلکه شناخت و باوری از حقایق عالم هستی و انسان است که سبب رفتارهای کمالزا میگردد، کفر نیز فقط یک جملهی ساده، تحت عنوان «من خدا و معاد و رسولان را قبول ندارم» نمیباشد، بلکه آثار و تبعاتی دارد که ارزشها را برای خود و جامعه به آتش میکشد. حال آیا چنین آتش افروزی میتواند «آدم خوب» تلقی شود، یا آن که خودش آتش و آتش افروز است، در نتیجه خودش هیزم و آتش جهنم خودش میشود، جهنمی که خودش در این دنیا برافروخته است و از هم اکنون بر او احاطه دارد و در آخرت، این حقیقتی که کتمانش میکرد را با تمام وجود درک میکند. « وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ - جهنّم بر كافران احاطه دارد» (التوبه، 49)
ز – کفر که همان پوشاندن حق و حقیقت است، معلول استکبار است. تنها علت کفر، همان تکبر است و کسی که در مقابل بالاترین و روشنترین حقیقت هستی که همان «الله جلّ جلاله» میباشد، همان که خالق، رب و رازق اوست تکبر ورزد، معلوم است در مقابل دیگران چگونه خواهد بود. مگر شاهد جنایات، فسق و فجور کفار از ابتدای خلق بشر تا کنون نبودهایم؟ حال آیا میتوان به چنین متکبری «آدم خوب» اطلاق نمود؟
انسان خودش، خودش را میسوزاند و به جهنم میکشاند، ولی چون متکبر است، آن را تقصیر خدا میاندازد و میپرسد: چرا خدا کافر را به جهنم میبرد؟ در حالی که خودش به خود و دیگران ظلم کرده و همه جا را به آتش کشیده است:
« إِنَّ اللّهَ لاَ يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ » (یونس، 44)
ترجمه: خدا به هيچ وجه به مردم ستم نمى كند ليكن مردم خود بر خويشتن ستم مى كنند.
جدید – در محضر استاد:
شهید مظلوم، آیت الله دکتر بهشتی: نتایج قانونمندِ ترک امر به معروف ونهی از منکر در جامعه اسلامی
کلمات کلیدی:
اعتقادی معاد