سالروز شهادت امام باقر (باقر العلوم = شکافندهی علوم) را به تمامی دوستداران علم و فضیلت، از جمله شیعیان آن حضرت تسلیت عرض مینماییم.
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات – یادداشت سردبیر:
همه به دنبال سعادت و فلاح هستیم، اهل دنیا سعادت و فلاح محدود دنیا را طالبند و اهل علم و ایمان نیز سعادت و فلاح دنیا و آخرت را با هم طالبند. اما موفقیت و سعادت، "شانسی" نیست، چون اصلاً در این نظام قانونمند آفرینش، چیزی به عنوان "شانس" وجود ندارد. بلکه "علت" است و "معلول" و اگر علت نباشد، معلول نیز نخواهد بود.
از این رو، رسیدن به فلاح و سعادت دنیوی و اخروی نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد. ولی چه باید کرد؟
امام باقر علیهالسلام، در جملهای بسیار کوتاه، درس بسیار بزرگی برای رسیدن به سعادت میدهند:
«لا و اللّه ِ ما أرادَ اللّه ُ تَعالى مِن النّاسِ إلاّ خَصْلَتَينِ : أنْ يُقِرّوا لَهُ بالنِّعَمِ فيَزيدَهُم، و بالذُّنوبِ فَيَغفِرَها لَهُم»
ترجمه: سوگند به خدا كه خداوند متعال از مردم جز دو كار (دو خصلت) نخواسته است: به نعمتهاى او اعتراف كنند تا آنان را نعمت فزونتر دهد و به گناهان اقرار ورزند تا گناهانشان را بيامرزد . (الكافی: /٤٢٦/٢)
دقت کنیم که تأکید حضرت امام (ع) برای این دو امر، به حدی است که برای آن قسم جلاله "والله" یاد میکنند. یعنی هیچ شک، شبهه و تردیدی در آن نیست.
هر دو دستور، عین آیات قرآن کریم است. در خصوص ذکر نعمات میفرماید: «وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ - و نعمت پروردگارت را (كه به تو ارزانى داشته) بازگو كن / الضحی، 11»، و میفرماید: شکر [قراردادن نعمت در جایش، استفادهی درست] این نعمات را در عمل و زبان به جای آور، چون سبب فزونی و زیادتی آن میگردد و اگر چنین نکنی، میشود کفران نعمت؛ ضایع شدن نعمت و متعاقباً رنج و عذاب ناشکری و از دست دادن آن: «وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ – و (به خاطر نگهدارید) آنگاه كه پروردگارتان اعلام كرد كه اگر واقعا سپاسگزارى كنيد، البته نعمت شما را افزون خواهم كرد، و اگر ناسپاسى كنيد عذاب من بسيار سخت است / ابراهیم ع، 7»
حکمت:
چرا فرمود: والله خدا جز این دو کار یا دو خصلت نخواسته است؟ چرا فلاح و سعادت دنیوی و اخروی انسان، مرهون این دو کار (خصلت) است؟ برای این که سعادت و فلاح بشر، در گرو "خود شناسی و خداشناسی" است و این دو مهم نیز در شناخت نعمات [توانها، امکانات، ثروتهای مادی و معنوی] از یک سو و نیز شناخت و اقرار به گناهان [نقاط ضعف، خطاها، عصیانها، انحرافها] از سوی دیگر خلاصه میشود. و کسانی که این دو خصلت را ندارند، معمولاً خود را بری از هر عیب و نقص و خدا یا روزگار را متهم میسازند.
تا کسی از داراییهای خود [نعمات، که همه اعطا و موهبت الهی است] خبر نداشته باشد و یا آنها و کارآمدیشان را درست نشناسد و یا برای آنها ارزشی قائل نباشد، استفادهای هم نخواهد برد و نعمت را ضایع خواهد کرد و به رنج و فلاکت خواهد افتاد، مثل فقیر گرسنهای که بیخبر، روی گنجی نشسته باشد. و تا انسان به خطاهای خود پینبرد، به گناهان خویش واقف نگردد و به آن اذعان نداشته باشد، به هیچ وجه به فکر جبران [با استفغار، توبه و اصلاح] نخواهد افتاد، مضافاً بر این که تکبرش قلیان و طغیان میکند و او را به بند، فلاکت و هلاکت میکشاند.
انسان باید توجه کند که خداوند متعال به او چه داده است؟ نعمت بودن، نعمت جسم، روح، عقل، شعور، منطق، اختیار، اراده، اخلاق، استعدادهای گوناگون، سلامت (به مفهوم کلی)، ابزار، وسایل و امکانات مادی و هم چنین نعمت خداشناسی، خدا دوستی، خدا پرستی که در وجودش نهادینه شده است و نعمت هدایت درونی (عقل) و هدایت بیرونی، که عبارتند از پیامبر، وحی و ولایت و امامت. اگر انسان این نعمات را مکرر و مستمر برای خود، در ذهن، فکر، زبان و عمل، "حدیث" نکند، برای او چه میماند؟!
هم چنین انسان نباید گمان کند که اولاً در محضر ربوبی نیست و ثانیاً بی عیب و نقص است. آن که این نعمات را اعطا کرده، تو را دوست داشته و برگزیده، سعادت تو را میخواهد و ملزومات رسیدن به آن را به تو داده است، پس متقابلاً تکالیفی بر عهدهی تو گذاشته تا با انجام آنها از نعمات درست استفاده کنی و به سعادت رسی.
دقت کنیم که چقدر بر اذعان و اقرار به گناهان تأکید شده است. سرّ و حکمت این ذکر یونسیه «لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ - معبودى جز تو نيست. منزّهى تو. به راستى كه من از ستمكاران بودم»، که از آدم تا خاتم و امامان و اولیای الهی، همه بر آن استمرار و تأکید داشتهاند، چیست؟
کلید رشد، نجات و فلاح بشر همین است، اول آن که بفهمد و ایمان بیاورید که هیچ "الهی" جز او وجود ندارد و بندهی هوای نفس خویش و دیگران نشود و فقط "الله جلّ جلاله" را بندگی کند و او را هدف و مقصود بگیرد؛ و دوم این که بفهمد این خودش است که به خودش ظلم میکند و بالتبع بفهمد که نقص و ایراد و خطای او کجاهاست؟ لذا هر کس که مؤمنانه، یعنی با باور و ایمان اقرار به " إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ" یا " ظَلَمْتُ نَفْسي، وَ تَجَرَّأْتُ بِجَهْلي " کرد، پاسخ و وعدهی الهی برای او روشن، مثبت و خیر است و فوراً جواب میآید:
«فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ» (الأنبیاء، 88)
ترجمه: پس ما خواسته او را برآورديم و او را از اندوه (آن گرفتارى عظيم) نجات بخشيديم، و ما اين گونه مؤمنان را نجات مىدهيم.
حال دوباره فرمایش امام باقر علیه السلام را با تأمل و تدبر مرور نماییم:
«سوگند به خدا كه خداوند متعال از مردم جز دو كار (دو خصلت) نخواسته است: به نعمتهاى او اعتراف كنند تا آنان را نعمت فزونتر دهد و به گناهان اقرار ورزند تا گناهانشان را بيامرزد»
کلمات کلیدی:
یادداشت