پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):

"مرگ"، پایان زندگی در دنیاست؛ که بالاخره فرا می‌رسد:

«قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (الجمعة، 8)

- بگو: «اين مرگى كه از آن فرار مى كنيد سرانجام با شما ملاقات خواهد كرد؛ سپس به سوى كسى كه داناى پنهان و آشكار است بازگردانده مى‌شويد؛ آنگاه شما را از آنچه انجام مى‌داديد خبر مى‌دهد!»

و درخواست مرگ، طلب پایان دادن به زندگی در دنیا، از خداوند متعال می‌باشد.

●- درخواست "مرگ"، بدون دلیل و حکمت، عین "ناشکری" برای تمامی نعمات الهی، از جمله نعمت حیات، نعمت فضلیت‌ها، نعمت هدایت و ... می‌باشد.

●- هم "مرگ" انواع و اقسام دارد و هم درخواست مرگ، علل و اقسامی دارد. پس مهم است که چه کسی و چرا درخواست مرگ می‌نماید؟!

●- ممکن است که کسی جاهل (بی‌خرد) باشد؛ بی‌بصیرت و البته تنبل باشد؛ صبر و مقاومت در مقابل کمترین سختی را نداشته باشد، در ضمن بی‌هدف و بی‌انگیزه باشد و شور و نشاط زندگی در او مُرده باشد و طلب مرگ نماید!

●- و هم چنین چه بسا شور و اشتیاق برای به اتمام رسیدن سفر و دوری، شوق لقاء الله، وصال محبوب، همجواری با اولیاء الله و حیات جاودانه در مقام قُرب الهی و در بهشت جاویدش، چنان وجود کسی را پُر کرده باشد که درخواست مرگ نماید.

●- یهودیان مدعی بودند که خدا فقط ما را دوست دارد، چون فقط ما دوستان خدا هستیم، و خداوند متعال هم فرمود: «پس چرا درخواست مرگ و رسیدن به محبوب را ندارید؟!» چرا که «محبّ - دوست دارنده»، مایل به رسیدن و لقاء «محبوب» می‌باشد.

«قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ» (الجمعة، 6)

- بگو: اى يهوديان! اگر گمان مى‌كنيد كه فقط شما دوستان خداييد نه مردم ديگر، پس آرزوى مرگ كنيد اگر راست می‌گویید.

و البته متذکر می‌شود که چون خودتان می‌دانید به خاطر گناهانتان به نجات و فلاح نمی‌رسید، چنین درخواستی ندارید:

«وَلَا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ» (همان، 7)

- و[لى] هرگز آن را به سبب آنچه از پيش به دست ‏خويش كرده‏ اند آرزو نخواهند كرد و خدا به [حال] ستمگران داناست.

و در آیه‌ای دیگر به همانها می‌فرماید:

«قُلْ إِنْ كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ» (البقره، 94)

- [یا پیامبر! به آنها] بگو: اگر آن (چنان كه مدعى هستيد) سراى ديگر در نزد خدا، مخصوص شماست نه ساير مردم، پس آرزوى مرگ كنيد اگر راست مى‌گوييد!»

و دوباره در آیۀ بعد متذکر می‌گردد که هرگز چنین درخواستی را نخواهید نمود، چون از گناهان و وضع خود باخبرید!

*- پس، درخواست مرگ به خاطر شوق لقاء الله، نه تنها بد نیست، بلکه خداوند سبحان به مدعیان محبتش می‌فرماید: «درخواست مرگ کنید، اگر راست می‌گویید».

دعای حضرت زهراء علیها السلام

حضرت فاطمة الزهراء علیهاالسلام، حبیبه خداوند سبحان بودند، محبّ و محبوب او بودند، پس بدیهی است که پایان فراق را مسئلت نمایند.

آرزوی مرگ، فقط درخواست و دعای ایشان نبوده، چنان که در بیانات سایر امامان معصوم علیهم السلام، از جمله امیرالمؤمنین و سید الشهداء امام حسین علیهما السلام، این اشتیاق بیان شده است.

*- بدیهی است از آنجا که مرگ، پایان فراق و رسیدن به محبوب است؛ هر مؤمنی خواستار این است که مورد رحمت و مغفرت الهی قرار گیرد و هر چه زودتر، سالم و روسفید به مقصد برسد.

"استشهاد"، یعنی: «روحیۀ شهادت طلبی» نه الزاماً «شهید شدن»؛ چنان که در دعای عهد و سایر ادعیه مسئلت می‌نماییم که ما را «شهادت طلب» بنماید؛ درخواست «وَالْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ‌» در دعای عهد، یعنی ما را پیش او و سپاه او، از شهادت‌طلبان قرار بده.

*- حضرت فاطمة الزهراء علیها السلام، حبیبه و کوثر (خیر کثیر) خدا برای بندگانش بودند - در علم، معرفت، حکمت، تقوا، عبادت، بصیرت و مجاهدت در راه خدا و دفاع از اسلام ولایی، بی‌بدیل و سرمشق بودند - به ایشان نه تنها وعدۀ بهشت داده شده بود، بلکه از جایگاه خود در مقام قرب الهی و کنار حوض کوثر با خبر بودند، فراق رسول الله صلوات الله علیه و آله، برای ایشان طاقت‌فرسا بود ... و در ضمن می‌دانستند که به شهادت می‌رسند و شهادت ایشان، میزان و نور تمیز حق از باطل، و چراغ راه هدایت طلبان می‌گردد.

●- اما، ما معصوم نیستیم؛ نه از آن معرف، محبّت، شوق و اشتیاق به دیدار برخورداریم، و نه ضمن امید به رحمت و مغفرت الهی، از گناهان خود ایمن گشته‌ایم، و نه وعدۀ بهشت برای ما تضمین شده است؛ لذا باید ضمن حفظ و تقویت روحیۀ شهادت طلبی، که مستلزم معرفت (شناخت)، محبّت، مودّت، علم، بصیرت، تقوا و عمل صالح می‌باشد، قدر نعمت حیات در دنیا، نعمت فرصت برای خودسازی، نعمت مهلت برای استغفار، توبه و اصلاح، و سایر نعمات مادی و معنوی را بدانیم، فرصت سوزی نکنیم، شاکر باشیم، و البته از او بخواهیم که ما را عاقبت به خیر کند، تا این عمر کوتاه، به سلامتی به پایان برسد؛ و البته تأکید می‌شود که باید معرفت و محبت را بیفزاییم تا شوق وصال و دیدار در ما حاصل شود؛ باید به همراه استغفار و توبه، در عمل صالح و اصلاح خود و جامعه بکوشیم و روحیۀ شهادت طلبی که نشانۀ عدم وابستگی به متاع دنیاست را در خود تقویت نماییم.

مشارکت و هم‌افزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار - متشکریم.

پرسش:

آیا درخواست مرگ از خدا اشکالی دارد؟ اگر اشکال دارد پس چطور حضرت زهرا از خداوند متعال درخواست مرگ نمودند؟

پاسخ: (نشانی پیوند):

https://www.x-shobhe.com/shortanswer/12212.html

 

 

کلمات کلیدی:  پاسخ های کوتاه