میگویند: «آن چه به نام کوروش، شاه شاهان، پادشاه هخامنشی و خدماتش گفتهاند و میگویند، دروغ است و سند تاریخی ندارد» آیا مستند است؟!
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): مگر برای این همه دروغی که دربارهی شخصیتی به نام "کوروش" به مردم گفتهاند، سند آوردهاند که اکنون برای ردّش سند لازم باشد؟! مدعی باید سند بیاورد.
نه این که اصلاً شخصی به نام "کوروش" در تاریخ ایران نبوده است، اما تمامی اهل مطالعه و تحقیق [به ویژه در تاریخ] میدانند که این کوروشی که در ذهن مردم ایران نقش بسته و در جنگ نرم و فضای مجازی، به عنوان آلترناتیوی در مقابل اسلام، دم از آن میزنند، ساختهی انگلیسهاست و تاریحچهی پیدایشش به آغاز دورهی پهلوی دوم [محمد رضا] میرسد و در مستندات تاریخی [ایرانی، اروپایی و عربی]، چیزی تحت عنوان سلسلهی هخامنشیان، با پادشاهی به نام کوروش، با این تعاریف، وجود ندارد.
تا حدود یکصد سال پیش، هیچ نامی از کوروش نبود؛ اما ناگهان نامش مانند بمبی منفجر شد، جشنهای 2500 ساله پادشاهی ساخته شد، مبدأش کوروش بیان گردید و حتی تاریخ "هجری شمسی" ایران را در زمان شاه سابق، به تاریخ پادشاهی مبدل کردند تا ریشه یهودی داشته باشد!
مردم نیز باید توجه داشته باشند که چه شد یک دفعه نام کوروش مطرح شد – پس از انقلاب نیز هشت سال جنگ و حدود دو سال بازسازی پس از جنگ و داغ شهدا و جوّ حاکم بر اذهان عمومی مجالی نمیداد، اما ناگهان – به ویژه پس از دسترسی مردم به اینترنت و فضای مجازی – دوباره نام کوروش مطرح شد و حتی برخی گفتند که یکی از انبیای الهی بوده است؟!
اذهان عمومی (به ویژه جوانان) باید کمی بیندیشند که در ایران دهها سلسله پادشاهی به وجود آمده است، و پادشاهان یکی از یکی جاهلتر و ظالمتر بودهاند، مردمان خود را کشتند و ملت را به فقر و فلاکت کشیدند و تمامی ذخایر و خاک این کشور بزرگ را به بیگانگا هدیه دادند، تا هزینه حرمسراها و خوشگذرانیهای خود و دربار را تأمین کنند! حال چه شد که بین این همه شاه و پادشاه، فقط یکی و آن هم مجهول، برای افتخارات تاریخ پادشاهی ایران کافی شد؟! چه شد که ناگهان در فضای مجازی گفتند: «دین ما باید ایرانی باشد، ما کوروش داریم»؟!
●- برای اهل ادب و تاریخ ایران، بسیار مهم است که چرا بزرگان ادیبی چون سعدی و حافظ، و یا حتی داستاننویسان و حماسه سرایان بزرگ ایرانی چون فردوسی، هیچ نامی از کوروش در نوشتهها و سرودههای خود نبردهاند؟! حتی منابع ساسانی نیز هیچ نامی از کورش (به عنوان شاهِ شاهان) و تاریخ هخامنشیان نیاوردهاند.
●- برای اهل تاریخ و اندیشه مهم است که چرا "تخت جمشید" را به کوروش نسبت میدهند، در حالی که نامش رویش است، تخت جمشید است، نه تخت کوروش!
●- برای همه مهم است که چطور ناگهان مقبرهای که در طول تاریخ و طبق مستندات تاریخی، به نام "مادر حضرت سلیمان نبی علیه السلام" بوده، ناگهان (در دروه پهلوی) توسط یک باستان شناسی انگلیسی، "مقبره کوروش" نامیده میشود، تا یک مکان فیزیکی نیز برایش ایجاد شود؟!
●- برای همه مهم است که این کتبیه کوروش، کی پیدا شد؟! چطور پس از پیدایش اسرائیل و حمایت همه جانبهی ایران از اسرائیل در کشتار فلسطینیان و غصب سرزمین آنها، ناگهان کتیبهای به نام کوروش میآید که در آن بتپرستان و یهودیان را مورد الطفات قرار داده است؟!
●- طبری متوفای 310 هجری قمری در «تاریخ الامم و الملوک» مشهور به «تاریخ طبری» مینویسد: کورش (در بعضی نسخهها: کِیرُش)، نه تنها شاهِ شاهان نبود، بلکه تنها یک فرمانده نظامی و یک حاکم دستنشانده بود. بهمنِاردشیر (که شاه بود)، کورش را نماینده خود در بابِل قرار داد و کورش در آنجا به یهودیان مرحمت کرد و به آنان آزادی عطا کرد (چون خودش یهودی و یهودی زاده بود)! و این مسئله در زمان دانیال نبی رخ داد. (تاريخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: نشر اساطیر، 1375. ج 2، ص 458-460 و ص 507.)
●- کوروش، فقط یک فرماندهی نظامی و البته یهودی بود، و به همین دلیل مورد توجه ویژه انگلیس، جامعه یهود و صهیونیسم قرار گرفت.
غياث الدين خواند مير مینویسد: کورش از حاکمان همدان (ماد) بود، که برای آباد کردن بیت المقدس شتافت. وی حتی مینویسد که مادر کورش یهودی و از قوم بنیاسرائیل بود. (غياث الدين خواند مير، تاريخ حبيب السير، تهران: نشر خیام، 1380. ج 1، ص 136)
●- بلعمی، وزیر دربار سامانیان، متوفای 329 هجری قمری، همین سخن طبری را به صورتی روشنتر بیان میکند، با این تفاوت که او این حوادث را در زمان پدربزرگِ بهمنِ اردشیر میداند. بلعمی در این باره مینویسد: «كس فرستاد به زمين عراق و بابل آنجا كه بخت النّصر نشستى، سرهنگى را بفرستاد نام او كورش، و بخت النّصر را از [آن] ملك باز كرد و به در خويش خواند و آن ملك عراق، كورش را داد و او را بفرمود كه اسيران بيت المقدّس را رها كن و بفرماى تا از زمين شام هر جا كه ويران است همه را آبادان كنند و ايشان را ملكى ده از ملوك بنى اسرائيل، آن كس كه ايشان خواهند. پس كورش بيامد به زمين بابل و بخت النّصر را باز فرستاد. و منادى بانگ كرد كه هر كه اندر بنى اسرائيل اسير است او آزاد است. هر كه خواهد به بيت المقدّس باز شود و آن زمين را آبادان كند». (بوعلی بلعمی، تاريخنامه طبری [مشهور به تاریخ بلعمی]، تصحیح محمد روشن، تهران: انتشارات سروش، 1378. ج 1، ص 466).
بلعمی به اشتباه این فتح را در زمان گشتاسپ میداند، در حالیکه این فتح (بنابر نسخههای در دسترس)،در زمان بهمن اردشیر –نوهی گشتاسپ- صورت گرفت. ولی این که کورش فاتح بابل، یک فرمانده نظامی و تنها یک حاکم دست نشانده بود را تأیید میکند.
نابودی تمدن ایران باستان
طبق مستندات موثق تاریخی، کوروش پس از آن که قدرت و حکومت خود را وسعت بخشید، بغض و نفرتش از ایران و تمدن ایرانی را در صحنههای نبردهای خونین و نابود کردن تمدن کهن ایرانی، به نمایش گذاشت.
●- کوروش ابتدا تمدن کهن "مادها" را نابود کرد، او شهر هگمتانه (همدان/ اکباتان) را تسخیر کرد و ضمن قتل عام شدید مردم، سرمایههایشان را چپاول کرد. او آمیتیس (دختر آخرین پادشاه ماد) را به اسارت درآورد و با تهدید مبنی بر شکنجه او و فرزندانش، کوشید تا شاه را وادار به تسلیم کند و سپس با کشتن شوهر آمیتیس، او را به همسری خود در آورد. و البته این زن، خالهی کوروش بود.
با اینکه مادها دستکم دو بار در زمان داریوش بزرگ کوشیدند تا استقلال خود را از سلطه هخامنشیان باز یابند، اما در هر دوبار با سرکوب خشونتبار داریوش مواجه شدند و ۳۸۰۰۰ نفر از آنان قتلعام گردیدند. (گرشویچ، ایلیا، تاریخ ایران دوره ماد- از مجموعه تاریخ کمبریج، ترجمه بهرام شالگونی، تهران، انتشارات جامی، ۱۳۸۷، صفحه ۲۳۸ تا ۲۴۱)
●- حمله به نینوا، کشتار مردمان و نابودی تمدن کهن آن دیار و چپاول ثروتها، از دیگر هنرهای کوروش به اصطلاح ایرانی بود!
گزنفون آورده است که کورش برای حمله و تسخیر شهر نینوا، روز عید را انتخاب کرد که مردم سرگرم جشن و شادی هستند. او به سپاهیان خود میگوید که خانههای مردم قابل آتش زدن است و ما میتوانیم با پشتیبانی خدا و با مشعلهای فراوانی که داریم، آنها را به آتش بکشیم تا ساکنان شهر در میان شعلههای آتش بسوزند .
آنان در حالی که بانگ جشن و شادی در شهر پیچیده بود، وارد شهر شدند و هر آنکس را که میدیدند به ضرب تیغ از پای در میآوردند.
گزنفون نقل کرده که: «کورش به سواره نظام و سربازان خود فرمان داد هر کس را که در کوچهها یافتند، بکشند.» پس از این پیروزی، اولین اقدام کورش و سپاهیانش این بود که در برابر خدایان به میمنت این پیروزی شکرگزاری کنند و سهمی از غنائم ناشی از غارت شهر را به معابد خدایان اختصاص داد.
کورش همچنین فرمان داد تا خانههای بزرگان شهر را مصادره کنند و به سردارانی که مجاهدت بیشتری کرده بودند، واگذار شوند. او به مردان تحت امر خود اختیار داد تا اسیران جنگی را تحت مالکیت خود نگه دارند. (گزنفون، کورشنامه، ترجمه رضا مشایخی، چاپ ششم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۶، صفحه ۲۱۴ تا ۲۱۶)
●- یکی از دستآوردهای کوروش، نابودی تمدن کهن و درخشان "لیدیها" بود. با اینکه اهالی لیدی در همان زمان کوشیدند تا از سلطه هخامنشیان رهایی یابند، اما این قیام که به رهبری پاکتیاس بر پا شد، به فرمان کورش بزرگ و به خشنترین شکل ممکن سرکوب شد.
کورش با اعزام سپاهی به فرماندهی مازارس دستور داد که تمامی قیامکنندگان را به بردگی بکشند و رهبر آنان را زنده به نزد او بفرستند. او همچنین دستور داد لیدیاییها را چنان خرد و منکوب سازند که راه هرگونه شورشی علیه سلطه پارسیان هخامنشی بسته شود. (بریان، پییر، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، تهران، انتشارات زریاب، ۱۳۷۷، جلد اول، صفحه ۱۱۴ تا ۱۱۷)
●- فرهنگ و تمدن کهن و درخشان عیلامیان/ خوزیان، که بیش از دو هزار سال در جنوبغربی فلات ایران تداوم داشت و آثار هنری و معماری فراوانی از آن برجای مانده است، از دیگر افتخارات کوروش است و سپس داریوش میباشد!
●- در مورد چگونگی مرگ کوروش و نیز آرامگاهی که امروزه به نام او کردهاند، دروغها و اسرائیلیات بسیاری در فضای مجازی منتشر میگردد؛ اما طبق اسناد موثق، او به مرگ طبیعی مرد و آرامگاهش نیز معلوم نیست و آن مقبرهای که به آرامگاه او نسبت دادهاند، از پیش از او و پس از و در تمامی مستندات تاریخی، آرامگاه مادر حضرت سلیمان علیه السلام بوده است.
مشارکت و هم افزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
میگویند: «آن چه به نام کوروش، شاه شاهان، پادشاه هخامنشی و خدماتش گفتهاند و میگویند، دروغ است و سند تاریخی ندارد»؟!
پاسخ:
www.x-shobhe.com/shobhe/10041.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 16703
- 10 آبان 1398
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: تاریخی
نظرات کاربران
شما چوطر جرأت می کنید اینطوری بنویسید؟
سایت - دروغگویان و تحریف کنندگان تاریخ، چطور جرأت می کننند این همه دروغ را به اذهان القا کنند؟! شما نیز جرأت نمایید که به مستندات تاریخی رجوع کنید، جرأت کنید که تعصبات بی جا را کنار بگذارید و جرأت نمایید که اگر نقدی دارید، مستدل و مستند طرح نمایید، نه این که تهدید کنید!
سلام . در کتاب مستشرقین نام قبر ، قبر مادر سلیمان آمده است که مردم در آنجا نذر می کردند .جایی اشاره به سلیمان نبی نشده است . حدس می زنم این هم نقشه ی یهود است که دستاویز دیگری داشته باشند .
بسیار عالی👏👏👏
به طور خلاصه برای شما بسیار بسیار متاسفم.. نمیدانم تاریخ نمیدانید! یا آگاهانه دروغ میگویید اولا تمام کتب و مستندات تاریخ و کتب مورخان باستان در ایران در دو اتفاق از بین رفت، و هیچ دسترسیِ معتبری در ایران به تاریخ وجود ندارد،...
سایت - آن چه نوشتید جای خود، ولی چه زود خود را آن بالا میبینید و برای دیگران متأسف میشوید؟! آیا نمیتوانید مطلب خود را بدون تکبر و اهانت بیان نمایید؟! در چنین حالتی، تاریخ چه بوده به چه دردی می خورد؟!
اگر نظراتم رو سریع تر ثبت کنید ممنون میشم
اععع؟😐 سلیمان بیمار بوده که مادرش رو ۲۴۰۰ کیلومتر دور تر از وطنش به خاک بسپاره .. اون دقیقا بیاد تو پاسارگاد ما خاک کنه؟ یونسکو و بسیاری از باستان شناسان و تاریخ شناسان و متون گذشته از جمله قرآن کریم در سورع کهف آیه ۸۹ تا ۱۰۱ معروف به ذوالقرنین و کتاب عهد عتیق مربوط به پیامبر دانیال نبی که جبرئیل نیز نام کوروش را بر او وحی کرد اگر کوروش کافر است و بت پرست .. پس قرآن کریم و تورات نیز دروغ است اتمام..
سایت - در هیچ یک از کتب آسمانی و هم چنین احادیث معتبر، نام کوروش نیامده است؛ چه رسد که بگوید: ذوالقرنین و یا دانیال نبی می باشد
شما چرا نظر من رو که واقعیات تاریخی هست رو پخش نمیکنید بدون اینکه فحاشی یا توهین کنم.
سایت - در مورد تاریخ، «نظر من - نظر شما و ...» ملاک نیست، بلکه مستندات تاریخی لازم است، اگر دارید، ارسال نمایید تا استفاده کنیم
من نمیگم که ایران در آن زمان مثل امروز بوده،منظورم این بود که حضرت سلیمان(ع) وخانواده اش دلیل خاصی نداشته اند که از فلسطین به پاسارگاد بیایند ولی مردم آن زمان به دلیل نا آگاهی نام این مکان را مقبره ی مادر حضرت سلیمان(ع) گذاشته اند،پس از مردم آن روزگار توقع نداشته باشید هویت اصلی کوروش و پاسارگاد را تشخیص دهند،دلیل نام گذاری این بنای بزرگ تاریخی ایران،تخت جمشید،این است که چون مردم آن دوره معمولاً تاریخ را از شاهنامه برداشت کرده اند،فکر میکردند این بنای بزرگ،مربوط به تخت عظیم پادشاه پیشدادی(جمشید) میباشد. طبری هم که رمزگشایی خط میخی نمی دانسته که هویت اصلی کوروش را بنویسد.
سایت - هر چند که ممکن است همان سلیمان باشد یا نبی دیگری به نام سلیمان، در هر حال ما سر این که قبر متعلق به چه کسی است، حساسیتی نداریم، بلکه مستنداتی درج شد مبنی بر این که اولاً قبر مادر سلیمان است و ثانیاً هیچ سند و دلیل تاریخی وجود ندارد که قبر کوروش است. حال اگر کسی سند موثق تاریخی دارد که آنجا قبر کوروش است، چه بهتر، ارائه دهد تا مورخان استفاده کنند
چطور میتونید اسم این مقاله رو بذارید تاریخی،مگر مادر حضرت سلیمان ایرانی بوده که مقبره اش در ایران بوده باشد،تنها رابطه کوروش با یهودیان نیز نجات آنها از دست پادشاه بابل بوده که آن هم نشانه ی آزاد بودن ادیان از نظر او بوده،یک مدرک قاطع هم بیار که منشور کوروش بزرگ دروغین است،فکر نکن من از آنهایی هستم که کارشان این است به پیامبران و امامان فحش بدهند، من هم یک شیعه هستم.
سیات - ما اسم نگذاشتیم، بلکه در تاریخ ثبت شده و در ضمن ایران آن موقع را مثل ایران امروز نبینید؛ مانند دانیال در شوش، مقبره 15 پیامبر در ایران واقع می باشد.
ببخشید میشه بدونم سندتون برای این حرف ها چی هست؟ یعنی کل دنیا دروغ میگن فقط شما راست میگین؟
سایت - این همه سند تاریخی در متن ارائه شده و شما تازه می پرسید: «سندتان چیست؟»، چرا؟ چون دوست ندارید اسناد تاریخی خلاف میل و نظر شما باشد! کجا کل دنیا چنین نظری دارند که می پرسید: «آیا کل دنیا دروغ میگن»، ما نیز از خود چیزی نگفتیم، مستدات را ارائه دادیم. حالا اگر شما می فرمایید که همه اینها دروغ است و آن چه شما می گویید درست است، یک بحث دیگریست، منتهی شما نیز باید مستند سخن بگویید.
سایت - چون به جای ارائه سند و مدرک تاریخی یا سخن علمی، فحاشی نمودید، حذف شد. تنها پاسخ متعصبینی که علم ندارند، فحاشی می باشد!
یک مشکلی در بین حرفهای شما هست بنظرم اول آنکه از طرف مادری کوروش یک شاهزاده ماد محسوب میشد پس اینکه میفرمایید تمدن ماد رو نابود کرد اشتباه عجیبی است فقط پادشاه عوض شد و بقیه مخالفتی نکردن چون در اصل فرقی نداشت کی پادشاه باشه آستیاگ (پدربزرگ کوروش که خوش گذرانی هاش باعث از دست رفتن قدرتش شد) چه کوروش . دوم حکومت عیلامی ها قبل از کوروش از بین رفته بود نه زمان او چرا؟ چون با حمله اشوری ها اونا قدرت سیاسی خودشون رو از دست دادن اشوری ها هم که مردمان شمالی بین النهرین بودن که حتی سلسله بابل بین النهرین رو هم ضعیف کرده بودن اگه هم قیام ماد ها در زمان داریوش رو بخواهیم علتش رو بدانیم خیلی ساده است اونا طرف بردیا بودن (یا به گفته داریوش در کتیبه بیستون بردیا تقلبی ) چرا ؟ چون بردیا فرزند کوروش بود اما داریوش فرزند کوروش نبود بلکه فقط از خویشاندان او بود بعدا همین داریوش دختر کوروش رو به همسری میگیره که نفوذ خودش رو ببره بالاتر . بعد تسلط کوروش به ماد لیدی ، بابل و مصر هر سه اینها ائتلافی شکل دادن که قلمرو ماد رو تصاحب کنن به همین خاطر بود که کوروش به لیدیه حمله کرد پس علت به خاطر رفتار خودشون بوده و تمدنی هم از بین نرفته فقط جزو قلمرو هخامنشی شده ، در ضمن شما در نقش برجسته تخت جمشید ایلامی هارو میبینید حتی خط اونها رو بعلاوه خط میخی و اکدی هم در مطالب مربوط به هخامنشی مشاهده میکنید به نظر شما با این موضوع ایا ادعای اینکه کوروش تمدن عیلام رو از بین برد درسته ؟
سایت - بسیاری از پادشاهان ایرانی بودند، اما این کشور را نابود کردند! در ضمن آن چه نوشتیم، مستندات تاریخی است. لذا تاریخ را باید بدون تعصب مطالعه نمود. کوروش هم پادشاهی بوده مانند سایر پادشاهان، قطعاً کارهای درست و نادرست بسیاری داشته است. در هر حال، از کوروش کوروش گفتن، آبی برای ایران و ایرانی گرم نمی شود.
خیلی تاثیر گذار بود
ضر نزنید خاک بر سرتون
سایت: سلام، چه نظر علمی، تاریخ، مستند و متقنی، و چه ادبی و تربیتی - هم برخورد خودش کافیست
نمیدونم چرا اینقد با کینه و نفرت نوشتین..مگه این تاریخ نیست که تعریف میکنید..پس باید بی طرف واقعیتها را مینوشتید
سایت - ما هنوز نفهمیدیم که بی طرفی یعنی چه؟ چرا که هیچ انسان بی طرفی ندیدیم و آدمی نمی تواند بی طرف باشد؛ چنان که در طبیعت نیز جایی تحت عنوان بی طرف وجود ندارد و هیچ حرکتی نیز بی جهت نیست. اما چه کسی گفته هر حرف مفتی، بی طرف و روشنفکرانه است و هر پاسخ محکمی، حتماً با کینه است؟!