پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
اگر میخواهید نسبت به دین، مذهب، مکتب (ایسم) و یا موضوع دیگری شناختی هر چند اندک پیدا کنید، گام نخست این است که به «میگویند»ها توجه ننمایید و به کتب اصلی، یا ترجمهها و منابع موثق، و یا آموزههای اساتید موافق یا مخالف مراجعه نمایید.
همانگونه که برخی از اعتقادات مسلمان و حتی شیعیان در سرتاسر مبتنی بر "میگویند"ها، یعنی "شنیدهها" میباشد و بسیاری از آنها نادرست است؛ شناختها و باورها نسبت به سایر ادیان، مذاهب و مکاتب نیز مبتنی بر "میگویند"ها و "شنیدهها" میباشد!
●- ابتدا لازم است که معانی درست کلمات را بدانیم تا هم در ذهن خلط مبحث نشود و هم با بازی با کلمات فریب ندهند و فریب نخوریم!
نفی و ویرانی
*- "نفی"، در مقابل "اثبات" قرار دارد. بنابراین کاربردهای متفاوتی دارد. به عنوان مثال: در مباحث نظری، به رد کردن یک قضیه، "نفی" گفته میشود؛ اما در مصادیق عینی و خارجی، به انکار یا دور کردن و یا به «گفتن نیست»، نفی گفته میشود.
فرض کنید که کسی یک استدلال عقلی برای شما میآورد و شما آن را نفی میکنید و دلیل میآورید که درست نیست – اما دیگری ادعای قدرت و ابرقدرتی میکند و شما آن را در مواضع و عمل نفی میکنید – و یا دیگری میگوید: «فلانی در خانه شماست – و یا فلان ساختمان در فلان شهر هست، و شما نفی میکنید و میگویید که «نیست».
*- "ویرانی"، به خراب کردن چیزی که هست و وجود دارد گفته میشود – فساد (تباهی) نیز از مصادیق "ویرانی" میباشد، اما ممکن است که خانۀ فرسودهای را ویران کنید، تا به جایش خانهای محکم بسازید.
بنابراین، اگر کسی مدعی باشد که فلان چیز نیست و وجودش را نفی کند، نمیتواند مدعی ویران کردنش گردد! مثل این است که کسی بگوید: «در این منطقه هیچ خانهای وجود ندارد، اما من خانههایش را ویران میکنم».
خلاقیت
*- "خلق (خلاقیت)"، به پدید آوردن چیزی نوع و جدید میگویند و انواع و اقسام دارد.
●- گاه کسی چیزی را از هیچ به وجود میآورد که این فقط کار خداوند سبحان است.
●- گاه به پدید آوردن بدون نقشه یا نمونه قبلی، "خلاقیت" گفته میشود.
●- گاه کسی چیزی را از تجزیه و ترکیب به دست میآورد که در واقع نوعی "صُنع – صنعت" است که هم خداوند متعال چنین مینماید و به هم بندگانش تعلیم میدهد که چنین نمایند تا استعداد خلاقیت در آنها نیز شکوفا شود و بروز و ظهور داشته باشد.
●- گاه به "ابداء» به معنای ابتدا، شروع و آغاز نمودن، "خلق یا خلقت" گفته میشود و گاهی به "ابداع" نیز "خلق" گفته میشود که همان معنای آغاز کردن را دارد، به اضافه "آشکار کردن".
چند آیه:
به این چند آیه، درباره خلاقیت خداوند سبحان و تفاوت موضوعات توجه نمایید:
یک - «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» (العنکبوت، 20)
- بگو: «در زمين بگرديد و بنگريد خداوند چگونه آفرينش را آغاز كرده است ؟ سپس خداوند (به همين گونه) جهان آخرت را ايجاد مىكند؛ يقيناً خدا بر هر چيز توانا است!
دو - «بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» (البقره، 117)
- [بى سابقۀ ماده، مدت و نقشه] پديدآورندۀ آسمانها و زمين است و هنگامى كه فرمان به وجود آمدن چيزى را صادر كند فقط به آن مىگويد: «باش» پس بى درنگ مىباشد (هستی مییابد).
سه - «هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ» (غافر، 67)
- او كسى است كه شما را از خاك آفريد، سپس از نطفه، سپس از علقه (خون بسته شده)، سپس شما را بصورت طفلى (از شكم مادر) بيرون مىفرستد، بعد به مرحلۀ كمال قوّت خود مىرسيد، و بعد از آن پير مىشويد و (در اين ميان) گروهى از شما پيش از رسيدن به اين مرحله مىميرند و در نهايت به سرآمد عمر خود مى رسيد؛ و شايد تعقّل كنيد!
چهار - «وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا» (الإسراء، 85)
- و از تو دربارۀ «روح» سؤال مى كنند، بگو: «روح از فرمان پروردگار من است؛ و جز اندكى از دانش، به شما داده نشده است!»
*- در این آیه متذکر میشود که خلقت روح مانند بدن نیست که با تجزیه و ترکیب چیزهای دیگر باشد، بلکه خلقت روح، از "عالم امر" است و با "فرمان = امر" ایجاد میشود.
بنابراین، "خلاقیت و خلقت" که کار خداست، اما در آدمی نیز به نوعی تجلی دارد، معانی و مصادیق گوناگونی دارد.
به آدمی این توان داده شده است که با تجزیه و ترکیب کلمات، شعر یا قصهای را خلق کند – با تجزیه و ترکیب خطوط، اشکال هندسی و رنگها، یک نقاشی خلق کند – با تجزیه و ترکیب مواد، یک موتور یا ساختمانی بسازد ...، اما هرگز نمیتواند مانند خلقت خداوند متعال، موجودی بیافریند، یا به موجودی روح حیات ببخشد؛ اگر چه به کوچکی یک مگس باشد:
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ» (الحج، 73)
- اى مردم! مثلى زده شده است، به آن گوش فرا دهيد: كسانى را كه غير از خدا مىخوانيد، هرگز نمىتوانند مگسى بيافرينند، هر چند براى اين كار دست به دست هم دهند! و هر گاه مگس چيزى از آنها بربايد، نمىتوانند آن را باز پس گيرند! هم اين طلب كنندگان ناتوانند، و هم آن مطلوبان (هم اين عابدان، و هم آن معبودان)!
نهیلیسم
"نهیلیسم"، برعکس "میگویندها"، به معنای نفی جهان هستی نمیباشد، بلکه «برگرفته از nihil لاتین به معنای پوچ)» میباشد و در واقع تمامی "ارزش"ها را پوچ، بیمعنا، بیاعتبار و غیر حقیقی میخواند.
ریشۀ این اندیشه خرافی، به نشاختن و باور نداشتن "توحید و معاد = اول و آخر = مبدأ و مقصد" و بالتبع مساوی و بینتیجه دانستن اعمال خوب یا بد بازمی گردد.
●- "نهیلیسم"، وجود را نفی میکند، اما نه به این معنا که بگوید «چیزی نیست»، بلکه بدین معنا که به جایش برای "موجود" اعتبار قائل است. از اینرو، در هر موضوع و امری، برای "کاربرد و فایده" ارزش قائل است، حال به هر شکلی که حاصل شود، لذا تمامی ارزشها و ضدارزشهای انسانی، عقلی و فطری را رد و نفی میکند!
●- "نهیلیسم"، مکتب نوپیدایی نیست، بلکه از اولین انسانی که "توحید و معاد" و بالتبع هر گونه ارزشی را نفی کرده، "نهیلیست" بوده است؛ منتهی غربیها، به ویژه از قرن هجدم به بعد، تلاش کردند تا باورهای غلط و خرافههای قدیمی را در قالب چارچوبهای نظری دربیاورند و یک "ایسم" بسازند!
●- اندیشهها، جهانبینیها، باورها و مکاتبی چون: فرویدیسم، اگزیستانسیالیسم، اومانیسم، ماکیاولیسم، فمینیسم و ...، همه ریشه در اندیشهها و مواضع "نهیلیسم" دارند.
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما. متشکریم.
پرسش:
میگویند: درون مایۀ "نهیلیسم"، نفی و ویران کردن است و آن را خلاقیت میگویند. آیا نفی کردن و ویران کردن کردن خلاقیت است؟ - نهیلیسم یعنی چه؟
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/social/11391.html
کلمات کلیدی:
گوناگون اندیشه و مباحث نظری