پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
در تهران بودن، به معنای "تهرانی بودن" نیست؛ چه بسا خود شما و اقوام نیز شهرستانی و مهاجر باشید.
کاملاً واضح است که مدعی، این سخنان را با غرض و عناد گفته است، چرا که فقط به ازدواج اشاره ننموده، بلکه میگوید: «قمیها برای ارتباط نیز مناسب نیستند!»، و این در حالی است که نه تنها به عنوان حکومت، دولت، اقتصاد، بازرگانی، تعاملات علمی و صنعتی و ... مدعی ارتباط با تمامی جهانیان میباشیم، بلکه مردم نیز به ویژه در فضای مجازی، با افرادی از اقشار گوناگون و فرهنگهای متفاوت و حتی دیدگاهها و مواضع ضد و نقیض در ارتباط هستند؛ حال چه شد که "قمیها" مستثنا شدهاند؟!
"قمیها"، مردمانی بسیار خونگرم، صمیمی، با فرهنگ، کاری و معاملهگر میباشند و قشر مسلمان و مذهبی آنان نیز به واسطۀ وجود حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام و قویترین حوزههای علمیه جهان، بسیار آگاه، مطلع و مقید میباشند؛ که اگر چنین نبود، "قم" نمیتوانست به یک شهر بزرگ مهاجرتی و مرکز علوم اسلامی و دانشگاهی و ... مبدل گردد.
البته در هر شهری، به ویژه اگر مهاجرپذیر باشد، افراد گوناگون و خوب و بد وجود دارند.
●- در هر حال، اگر پسر هستید، بدانید که دختران قمی به خونگرمی و حفظ شوهر و روابط خانوادگی، و دختران تبریزی به خانهداری و صرفهجویی با سلیقه و ... معروفند، یعنی هر قومی، هر بافتی و هر فرهنگی، به خصوصیتها و خصلتهای خوبی مشهور میباشند . التبه تقریباً چیزی به نام "تهرانی" نداریم. تهرانیهای اصیل، بسیار کم تعدادند؛ چرا که اکثر مردم تهران مهاجرند و حتی اگر دو نسل در تهران بوده باشند نیز در میان خانواده و خویشان، با فرهنگ بومی خود زندگی کرده و میکنند؛ و به فرض که کسی خودش و والدینش متولد تهران باشند، تهران به دلیل همین مهاجر پذیر بودن، یک فرهنگ خاص ندارد. چنان که فرهنگ عمومی مردم، در هر منطقۀ تهران نیز متفاوت میباشد.
ازدواج - کفویت:
در انتخاب برای ازدواج، آن چه شرط اصلی میباشد و سبب استحکام و دوام زندگی مشترک میگردد، "کفو" بودن است.
"کفویت"، یعنی "همتایی"، چنان که در سوره توحید و در موضوع همتا نداشتن خداوند سبحان فرمود: «وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ» و دامنۀ "همتایی" بسیار وسیع و متنوع میباشد.
کفویت اعتقادی
از آنجا که تمامی مواضع، اخلاق و رفتارهای هر فرد و جامعهای از باورها و اعتقادات نشأت میگیرد، اولین اصل در "کفویت"، همان همتایی اعتقادی میباشد و در آن نیز جزئیاتی مانند میزان علم و یا عبادات مدّ نظر نیست؛ بلکه باور و اعتقاد به "اصول اعتقادی" مطرح است. به عنوان مثال: اگر هر دو مسلمان، معتقد، مقید، با تقوا، ولایی و معادگرا باشند و به آموزههای اسلامی در قرآن و سنّت (حدیث) اهمیت بدهند، به نماز، روزه و سایر واجبات مقید باشند، در رعایت حلال و حرام، بکوشند و مترصد باشند که فرزندان خود را مسلمان بار بیاورند؛ "کفویت" اصلی حاصل شده است.
امام خامنهای:
«در شرع مقدس اسلام، آنچه که معین شده است این است که دختر و پسر باید کفو یکدیگر باشند. و عمدهی مسأله در باب کفو، عبارت است از ایمان؛ یعنی هر دو مؤمن، هر دو دارای تقوی و پرهیزگاری و هر دو معتقد به مبانی الهی و اسلامی و عامل به آنها باشند، اینکه تأمین شد، بقیهی چیزها اهمیتی ندارد... ؛ وقتی تقوی و پاکدامنی و طهارت دختر و پسر معلوم شد، سایر چیزها را خدای متعال تأمین میفرماید .
در اسلام، ملاک این همکاری که اسمش زوجیت است، عبارت است از دین و تقوی که: «الْمُؤْمِنُ كُفْوُ الْمُؤْمِنَةِ وَ الْمُسْلِمُ كُفْوُ الْمُسْلِمَة – مؤمن همتای مؤمنه و مسلمان همتای مسلمان است». این ملاک دینی است .
البته در این زمینه، هر کس در راه خدا جلوتر، پیشقدمتر، فداکارتر، آگاهتر و به درد بخورتر و برای بندگان خدا نافعتر باشد، این بالاتر و بهتر است؛ ممکن است زن در آن حد نباشد، ایرادی ندارد. زن، خودش را به سمت او بکشاند. یا زن ممکن است بالا باشد، مرد بقدر او نباشد، پس مرد باید خود را به سمت او بکشاند.» (لینک به منبع)
کفویت فرهنگی
"کفویت فرهنگی" نیز از اهمّ امور میباشد؛ چرا مردم در سبک زندگی، به صورت کامل و یکپارچه، از فرهنگ اسلامی برخوردار نمیباشند، بلکه از فرهنگهای ملی، قومی و حتی خانوادگی، تبعیت میکنند که گاه عین اسلام است – گاه مباح است و گاه اساساً مغایر با اسلام میباشد.
به عنوان مثال: مراحل و مراسم عقد و عروسی در میان ایرانیان، کاملاً التقاطی میباشد؛ خطبه عقد را از اسلام گرفتهاند، اما ممکن است که آشنایی به تقلید از فرهنگی غربی، در محیط و یا با رفتاری غیر اسلامی صورت پذیرفته باشد، خواستگاری به سبک ایرانی باشد، و در مراسم جشن عربی رفتار کنند و در موضوع جهیزیه، از هندیها و ... تقلید کنند!
در کجای اسلام توصیه شده که مهریه اینقدر زیاد باشد – جهیزیۀ دختر، حتماً باید ملزومات یک زندگی کامل و حتی اضافی باشد، و البته بهتر است که برند خارجی باشد – پسر حتماً ملک شخصی، خودروی شخصی، شغل مناسب، مدرک تحصیلی بالا و ... داشته باشد؛ و دختر باید آخرین صنایع لوازم خارجی دنیا را با خود به خانه بیاورد؟!
و همینطور است فرهنگهای مختلف و حتی متضاد در زندگی روزمره، دید و بازدیدها، شرکت در مراسم گوناگون ... و به طور کلی "سبک زندگی". پس "کفویت فرهنگی" نیز شرط است، و اگر فرهنگها عین هم نیست، باید نزدیک و انعطافپذیر باشند.
ولایت پدر، حکومت مادر
"ولایت پدر" برای دختر یا پسر، نه تنها مشکل خاصی ایجاد نمیکند، بلکه به منزلۀ پشتیبان، حامی، مشاور میباشد، اما "حکومت مادر" و تداوم این حاکمیت در حین مراحل ازدواج و زندگی مشترک پس از ازدواج، همیشه مشکلساز بوده و چه بسا عامل و علت اصلی بیشتر اختلافات و طلاقها میباشد.
در برخی از فرهنگهای خانوادگی، مادر نقش یک حامی، مشاور، تربیت کننده، مهرپرور، اصلاحگر و ... را ندارد، بلکه "حکومت" میکند و دخالت حاکمانه میکند و البته سعی میکند که در روند این حاکمیت، تمامی عقدههای خودش را بگشاید!
زنان جوان بسیاری میگویند: «با کمترین اختلافی بین من و همسرم، مادرم میگوید: باید طلاق بگیری»!
کفویت قومی
"کفویت قومی و قبیلهای"، میتواند مهم باشد و میتواند اصلاً مهم نباشد، چنان که بسیاری در جهان و البته در ایران، با افراد خارجی ازدواج میکنند.
اگر فرهنگی اعتقادی، دینی و اسلامی بر دو طرف حاکم باشد، "کفویت قومی و قبیلهای" نه تنها مهم نیست، بلکه ازدواج ملیتها یا اقوام متفاوت، سبب گسترش فرهنگها، ارتباطات و نزدیکی اقوام میگردد؛ اما اگر اهل هر روستا، شهر و کشوری بخواهد فرهنگ بومی خود را بر خانواده حاکم نماید و طبق آن عمل نماید، قطعاً اختلافات پیش میآید و حتی تشدید و عمیق میگردد.
مرتبط
فهرست لینک پرسشها و پاسخهای منتشر شده در این پایگاه، در رابطه با ازدواج
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما. متشکریم.
پرسش:
ما تهران هستیم و از اقوام که در تهران هستند میگویند: «قمیها برای ارتباط و ازدواج مناسب نیستند!»
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/social/11393.html
کلمات کلیدی:
گوناگون ازدواج