ولایت و امامت - درس 6 / امامت (امام)، کامل کنندۀ دین است - بدون امامت، هدایتی صورت نمیپذیرد و انجام احکام نیز معطل (بینتیجه) میمانند.
بسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
مقدمه:
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ»
چه در امور مادی و چه در امور غیر مادی (معنوی)، هر امری، هر راهی و هر کاری، مراتب و درجاتی دارد که تا به نهایت خود نرسد، «ناقص» است و هرگاه به وجه مطلوب به آخر رسید، «کامل» میشود.
اسلام که دین خداوند علیم و حکیم میباشد نیز از قاعده مستثنی نمیباشد، آغازی دارد، مراحل و مراتبی دارد که تا به آن کمال نرسد، ناقص است، یعنی تمام نشده است.
به عنوان مثال: اگر گفته شود: «اسلام، فقط خداشناسی و خداپرستی میباشد» با این که توحید اصل، ریشه و هدف است، اما ناقص است؛ چرا که پرستش او مستلزم اطاعت از اوست و اطاعت نیز در صورت ارائۀ نقشۀ راه، تبیین بایدها و نبایدها و پیروی از رهبر الهی و ... محقق میگردد، پس «نبوت» این پرستش را به کمال میرساند و نبوت را نیز امامت به اکمال میرساند.
اگر گفته شود: «عبادت یعنی نماز، روزه، حج و سایر رفتارهای شخصی»؛ کاملاً بیروح و ناقص است و به ورزش و ریاضت و یا مناسک عادتی شبیهتر میباشد؛ چرا که نه تنها شناخت (معرفت)، ایمان و اخلاص به عبادات روح میبخشند، بلکه انسان به صورت منفرد زندگی نمیکند، پس به قوانین اجتماعی نیز نیاز دارد که رعایت آنها، عین عبادت است.
بنابراین، «دین خدا» نیز باید کامل شود، وگرنه هدایت ناقص و اتبر (بیادامه و بیثمر) میماند که با علم، حکمت، عدل و رحمت الهی و گسیل پیامبران و ختم به حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه آله، منافات دارد و خداوند سبحان، دینش را با امر «امامت» و معرفی امامان توسط رسولش صلوات الله علیهم اجمعین، به اکمال رسانده است.
دین، اکمال آن و اتمام نعمت
«الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا» (المائدة، 3)
- امروز كسانى كه كافر شدهاند از [كارشكنى در] دين شما نوميد گرديدهاند، پس از ايشان مترسيد و از من بترسيد؛ امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما [به عنوان] دین برگزيدم»
*- دین:
«دین» اختصاصی به ادیان الهی ندارد؛ دین یک گرایش فطری میباشد؛ لذا هیچ کسی در این عالَم بیدین نبوده، نیست و نخواهد بود.
«دین» یعنی مجموعۀ اعتقادات، گرایشات و باورها و بالتبع بایدها و نبایدهای (شرع) مبتنی بر آن که البته ریشه در «جهانبینی - چگونگی نگرش به هستی» هر کسی دارد، خواه مؤمن به توحید و معاد باشد، یا کافر و مادهگرا و یا مشرک!
*- اکمال دین:
اما بحث پیرامون «دین إالهی اسلام» میباشد. پیامبرش مبعوث شد، به او وحی نازل گردید و او مردمان را به دوری از کفر، شرک، جهالت و ظلم و ایمان به توحید و معاد و نیز قبول قرآن مجید به عنوان کتاب الهی و شریعت اسلام دعوت نمود و بسیاری نیز پذیرفتند.
*- اما، چه چیزی کم بود، چه چیزی ناقص بود و چه چیزی کمال دین بود که خداوند متعال فرمود: «دشمنان شما، امروز ناامید شدند - امروز دین اسلام را کامل کردم و نعمت را بر شما تمام نمودم؟!»
●- کفار که در تمامی هجمههای ضدتبلیغی، محاصره اقتصادی، جنگهای متعدد، تطمیعها، تهدیدها و توطئهها شکست خورده بودند، دلشان را به این خوش کرده بودند که او فرزند پسری ندارد که وارث قدرت او گردد و راهش را ادامه دهد، لذا پس مرگش، ما دوباره قدرت را در دست میگیریم و به دین او پایان میدهیم! چنان که یزید لعنة الله علیه نیز گمان کرد که با شهادت سید الشهداء علیه السلام، قدرت برگشته و اسلام پایان یافته است!
اما خداوند متعال، امر نمود تا رسولش، وصی و جانشین خود را از جانب او معرفی نماید و برای وصایت، ولایت و امامت او از همگان «بیعت» بگیرد، چرا که معرفی از آغاز بعثت صورت گرفته بود.
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، در فرازهای نخستین خطبۀ غدیر خم، با تلاوت آیۀ «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ... - ای پيامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است كاملا (به مردم) برسان و اگر نكنی، رسالت او را انجام ندادهای ...» (المائدة، 67) فرمودند: «آن چه مکلف به ابلاغ آن شدم تا رسالتم را به انجام رسانده باشم، دربارۀ علی (علی السلام) و خلافت او میباشد».
●- با این معرفی مجدد و اخذ بیعت از همگان و دستور انتقال آن به آیندگان، دین کامل شد، دشمنان ناامید شدند و نعمت تمام شد.
نقص دین
بدون شناخت ولیّ الله، حجّت الله و امام که خداوند سبحان منصوب نموده است، حتی خداشناسی نیز ناقص است، چه رسد به خداپرستی! چرا که آنان خداوند متعال را میشناسد و به ما معرفی میکنند؛ آنان راه و رسم بندگی خالصانه را میشناسند و به ما میآموزند؛ آنان معدن علم الهی و مخزن وحی او میباشند، لذا قرآن کریم را میشناسند و به ما تعلیم میدهند؛ آنها معلمان، مربیان و رهبران حرکت به سوی رشد، کمال و قُرب الهی میباشند و مردمان را به امر او و به سوی هدایت میکنند.
*- در قرآن کریم، خطاب به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمود: «إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ - و تنها بيم دهندهای، و برای هر گروهی هدايت كنندهای هست» (الرعد، 7) و ایشان در خطبۀ غدیر خم فرمودند:
«مَعاشِرَ النّاسِ، أَلاوَإِنّی (أَنَا) النَّذیرُ و عَلِی الْبَشیرُ * (مَعاشِرَالنّاسِ) أَلا وَ إِنِّی مُنْذِرٌ وَ عَلِی هادٍ»
- ای مردم! بدانید که همانا من انذارگرم و علی مژده دهنده * بدانید که من بیم دهندهام و علی راهنما (هدایت کننده به امر خدا).
●- بدون ولایت و امامت، حتی انجام احکام فردی نیز ناقص میباشد، چه رسد به احکام اجتماعی که مستلزم پیروی عموم از یک امام میباشد.
بدون ولایت و امامت الهی، نه تنها انجام احکام نیز بیروح، بیجهت و ناقص است، بلکه هر کسی برای خودش فقیه میشود و احکام من درآوردی را وضع میکند و حلال و حرام را به رأی خودش بیان میدارد.
در زیارت ناحیۀ مقدسه میخوانیم:
«لَقَدْ قَتَلُوا بِقَتْلِک َ الاِسْلامَ * وَ عَطَّلُوا الصَّلوةَ وَ الصِّیامَ * وَ نَقَضُوا السُّنَنَ وَ الاَحْکامَ، وَ نَقَضُوا السُّنَنَ وَ الاَحْکامَ * وَ هَدَمُوا قَواعِدَ الاْیمانِ ...»
- به درستی که با کُشتنِ تواسلام را کُشتند * نماز و روزه را تعطیل کردند * و سُنّتها و احکام (دین) را شکستند، و پایههای ایمان را منهدم کردند ...!»
کشته شدن اسلام، یعنی گرفتن روح اسلام از دین و باقی گذاشتن کالبدی بیجان - تعطیل شدن نماز و روزه، یعنی معطل و بیاتصال و بدون نتیجه و ثمر شدن - نقض سنتها و احکام، یعنی انجام ندادن آنها از یک سو و کم و زیاد کردن آنها در سویی دیگر - و انهدام پایههای ایمان، برای است که ایمان با تمامیت ظاهر و باطن اسلام، عبادت و اجرای احکام حاصل میگردد.
امامت، در بیان حضرت امام رضا علیه السلام:
عبد العزیز بن مسلم گوید: ما در ایام على بن موسى الرضا (ع) در مرو بودیم، در آغاز ورود خود، روز جمعه در مسجد جامع گرد آمدیم و در موضوع امر امامت که مورد اختلاف فراوان مردم بود گفتگو کردیم و من شرفیاب حضور سید خود امام رضا (ع) شدم و بررسیهاى مردم را در امر امامت به عرض او رسانیدم، تبسمى کرد و فرمود:
«اى عبد العزیز، این مردم نادانند و از رأى و دین خود فریب خوردهاند، به راستى خدای عز و جل جان پیغمبر خود را نگرفت تا دین را براى او کامل کرد و قرآنى به او فرستاد که شرح هر چیز در آن است، حلال و حرام و حدود و احکام و آنچه مردم بدان نیاز دارند همه را در آن بیان کرده و فرموده (38 سوره انعام): «ما در این کتاب چیزى را فرو گذار نکردیم».
در سفر حجة الوداع که آخر عمر پیغمبر بود نازل فرمود: «امروز دین را براى شما کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را براى شما پسندیدم، تا دین شما باشد»؛ امر امامت از (کمال دین و) تمام نعمت است.»
«إنَّ اَلْإِمَامَةَ زِمَامُ اَلدِّینِ وَ نِظَامُ اَلْمُسْلِمِینَ وَ صَلاَحُ اَلدُّنْیَا وَ عِزُّ اَلْمُؤْمِنِینَ إِنَّ اَلْإِمَامَةَ أُسُ اَلْإِسْلاَمِ اَلنَّامِی وَ فَرْعُهُ اَلسَّامِی بِالْإِمَامِ تَمَامُ اَلصَّلاَةِ وَ اَلزَّکَاةِ وَ اَلصِّیَامِ وَ اَلْحَجِّ وَ اَلْجِهَادِ وَ تَوْفِیرُ اَلْفَیْءِ وَ اَلصَّدَقَاتِ وَ إِمْضَاءُ اَلْحُدُودِ وَ اَلْأَحْکَامِ وَ مَنْعُ اَلثُّغُورِ وَ اَلْأَطْرَافِ اَلْإِمَامُ یُحِلُّ حَلاَلَ اَللَّهِ وَ یُحَرِّمُ حَرَامَ اَللَّهِ وَ یُقِیمُ حُدُودَ اَللَّهِ وَ یَذُبُّ عَنْ دِینِ اَللَّهِ وَ یَدْعُو إِلَى سَبِیلِ رَبِّهِ بِالْحِکْمَةِ وَ اَلْمَوْعِظَةِ اَلْحَسَنَةِ وَ اَلْحُجَّةِ اَلْبَالِغَةِ» (اصول کافی، ج1، کتاب الحجة، حدیث 1)
- به راستى امامت زمام دین و نظام مسلمین و عزت مؤمنین است امامت بنیاد پاک اسلام و شاخه با برکت آن است، بوسیله امامت نماز و روزه و زکاة و حج و جهاد درست (کامل) مىشوند، غنیمت و صدقات بسیار مىگردند، حدود و احکام اجرا مىشوند، مرزها و نواحى کشور مصون مىشوند. امام حلال و حرام خدا را بیان مىکند و حدود خدا را بر پا مىدارد و از دین خدا دفاع مىکند و با حکمت و پند نیک و دلیل رسا به راه خدا دعوت مىنماید.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
- تعداد بازدید : 142
- 22 خرداد 1402
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اصول اعتقادات