س: با توجه به بیانات رهبری، آیا قرار است نظام تغییر یابد [مثلاً ریاست جمهوری پارلمانی شود] و آیا این به صلاح است - جرف و حدیث و تحلیل و حتی نقد در رسانههای خارجی و داخلی و وبلاگها بسیار است؟
«ایکس - شبهه»: با رسانههای خارجی و ایادی داخلیشان کاری نداریم، کار آنها دشمنی است و دشمنی به ویژه در جنگ نرم مستلزم دروغ، تهمت، شایعه، تحریف و جوّسازی است و آنها نیز همهی سرمایه و همّ و غمّشان را به این امور اختصاص میدهند، اما سؤالاتی که احیاناً در ذهن خودیها ایجاد شده است، بیشتر به خاطر عدم توجه کافی یا مرور با تعمق و تأمل کمتر در بیانات ایشان است و لازم است یک یا چند بار آن را با دقت بخوانند. لذا در ذیل توضیح مختصری برای این دسته از عزیزان ایفاد میگردد:
الف – در هر مقولهای ابتدا باید به کلید واژهها و مفاهیم آنها در فرهنگ خودش توجه نمود. گاه تغییر یک کلمه یا تعریف آن، همهی معنا را تغییر میدهد. به عنوان مثال میگویند: «تغییر نظام». تغییر نظام یعنی «نظام جمهوری اسلامی ایران» ساقط شود و نظام دیگری جایگزین آن گردد. لذا نه تنها هیچ گاه در بیانات ایشان سخنی از تغییر نظام به میان نیامده است، بلکه ایشان تأکید و تصریح داشتند که این نظام حتی مانند سایر نظامات پیر هم نمیشود، چرا که اهداف و آرمانهای این نظام منطبق با فطرت انسان است.
ایشان فرمودند: «بنابراين وقتى انسان اهداف و آرمانهاى نظام اسلامى را نگاه ميكند - يعنى جامعهى اسلامى با اين خصوصيات - مىبيند اينها هيچ وقت كهنه نميشود. انسان هميشه دنبال اين آرمانهاست. هرچه هم كه حركت بكند، جا براى حركتِ بيشتر وجود دارد. مثلاً يكى از آرمانهاى شما پيشرفت است. پيشرفت نهايت ندارد، آخر ندارد. «فوق كلّ ذى علم عليم»؛(5) هرچه شما دانش داشته باشيد، بالاتر از آن، دانشى متصور است. يعنى عرصه، يك عرصهى تمامشدنى نيست.»
ب- بلکه ایشان به استعداد و وجود امکان برای تغییرات در ساختار و مهندسی اجرایی این نظام در راستای اهدافش اشاره نمودند و فرمودند: «ممكن است اقتضائات در دنيا جورى بشود كه اين سازوكار، اين هندسهى نظام، كامل نباشد، مطلوب نباشد، لازم باشد عوض شود؛ هيچ اشكال ندارد. نظام اسلامى اين ظرفيت را دارد.»
ج – بدیهی است که این سخن فقط به تغییر مهندسی و ساز و کار اشاره دارد و نه تنها تغییر و نو کردن ساز و کارها در راستای تحقق اهداف و متکی بر اصول هیچ اشکالی ندارد، بلکه اساساً لازم است. به عنوان مثال یک دورهای کسب علم در مکتب انجام میگرفت، اما اکنون مهندسی تحصیل و ساز و کارهای آن تغییر یافته است و مدارس و دانشگاهها و حوزههای علمیه تأسیس شده است.
ایشان مثالهای متفاوتی برای روشن شدن موضوع نیز بیان فرمودند که جمله مباحث اقتصادی و شاخصههای اصل 44 و نیز مسئلهی نخستوزیر و ریاست جمهوری بود که تغییر یافت. چنان چه فرمودند: «فرض بفرمائيد ما يك روزى در قانون اساسى نخستوزير و رئيس جمهور داشتيم، با يك شكل خاصى؛ بعد تجربه به ما نشان داد كه اين درست نيست. امام دستور دادند گروهى از خبرگان ملت، از دانشگاهيان، از روحانيون، از مجلس شوراى اسلامى، از برجستگان و نخبگان بنشينند و آنچنان كه بر طبق نياز است، آن را تغيير بدهند. همين كار را هم كردند. يا در زمينهى قضا همين جور. در آينده هم اينها قابل تغيير است».
د – سپس ایشان به مثال دیگری اشاره کرده و فرمودند: «امروز نظام ما نظام رياستى است؛ يعنى مردم با رأى مستقيمِ خودشان رئيس جمهور را انتخاب ميكنند؛ تا الآن هم شيوهى بسيار خوب و تجربهشدهاى است. اگر يك روزى در آيندههاى دور يا نزديك - كه احتمالاً در آيندههاى نزديك، چنين چيزى پيش نمىآيد - احساس بشود كه به جاى نظام رياستى مثلاً نظام پارلمانى مطلوب است - مثل اينكه در بعضى از كشورهاى دنيا معمول است - هيچ اشكالى ندارد؛ نظام جمهورى اسلامى ميتواند اين خط هندسى را به اين خط ديگر هندسى تبديل كند؛ تفاوتى نميكند. و از اين قبيل.»
ھ – باید دقت کنیم که اولاً حضرت امام خامنهای یک مثال آوردند، نه این که فرموده باشند چنین میشود یا باید بشود. بلکه فرمودند اگر روزی مصلحت اقتضا کند که مهندسی اجرایی نظام تغییر کند، این قابلیت در نظام ما وجود دارد و اشکالی هم ندارد. ثانیاً ایشان تأکید و تصریح نمودند «امروز نظام ما نظام رياستى است؛ يعنى مردم با رأى مستقيمِ خودشان رئيس جمهور را انتخاب ميكنند؛ تا الآن هم شيوهى بسيار خوب و تجربهشدهاى است»، پس جایی برای این شائبه وجود ندارد که نکند نظر ایشان بر این است که دیگر این شیوه نباشد و انتخاب ریاست جمهوری پارلمانی باشد. بدیهی است که اگر چنین بود تأکید نمیفرمودند که این شیوهی فعلی تا الان بسیار خوب و تجربه شده است. ثالثاً تأکید نمودند که «اگر يك روزى در آيندههاى دور يا نزديك - كه احتمالاً در آيندههاى نزديك، چنين چيزى پيش نمىآيد...».
و – با توجه به محورهای فوق، چرا باید این جنجال و شائبهها پیش آید؟! ایشان در خاتمه نیز مطلب را جمعبندی نموده و تأکید کردند که هدف ثابت است، راه روشن است، اما مهندسی کار، ساز و کارها و وسایل رسیدن میتواند در صورت لزوم نو شود و حتی مثالی سادهتر بیان کردند که کاملاً مقصود را تبیین مینماید و فرمودند:
«بنابراين با اين ديد، نظام جمهورى اسلامى، هم ثبات دارد، هم تحول دارد. ثبات وجود دارد، يعنى حركت، يك حركت مستمرى است به سمت آرمانها؛ تذبذب و عوض كردن راه وجود ندارد؛ حركت در خط مستقيم به سمت آرمانهاى معين است؛ اما سازوكارها عوض میشود. يك وقت انسان به سمت يك هدفى میرود، ناچار است سوار اتومبيل بشود، در يك بخشى ناچار است سوار قطار بشود، در يك بخشى ناچار است سوار هواپيما بشود، در يك بخشى هم ممكن است لازم باشد پياده حركت كند؛ اما هدف تغييرناپذير است، اگرچه شكل حركت تغيير پذير است.»
پس، چنان چه مشهود است، نه بحث از تغییر نظام است و نه حتی از تغییر شیوهی انتخاب ریاست جمهور و اتخاذ شیوهی پارلمانی و ...، بلکه بحث از ثبات نظام و اصول حرکت از یک سو و قابلیت هر گونه تغییر لازم و منطبق با شرایط جهانی و مصالح کشور از سوی دیگر میباشد.
- تعداد بازدید : 1570
- 27 مهر 1390
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی