«ایکس - شبهه»: در تبیین موضوع باید به سه نکتهی مهم ذیل توجه نمود:
الف - اگر منظور صرفاً تفاوت در خلفت و درجهی وجودی هر یک از مخلوقات و به ویژه آدمیان باشد، باید توجه داشت که هیچ دو موجودی یکسان و عین هم خلق نشدهاند و تفاوت میان آنها نیز لازمهی خلقت است که بر اساس علم و حکمت الهی تجلی یافته و محقق میگردد. اگر در نظام خلقت علت و معلول، لازم و ملزوم، محرک و حرکت و ... وجود داشته و اجتناب ناپذیر است، تفاوت همهی موجودات عالم و از جمله آدمیان نیز اجتناب ناپذیر است.
خداوند متعال در کلام وحی [قرآن مجید] میفرماید: حتی بین انبیاء و رسل نیز تفاوت است و برخی افضل از برخی دیگر هستند که این تفاوت فضیلت آنها نیز بر اساس علم و حکمت الهی میباشد:
«وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى بَعْضٍ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً» (الأسراء،55)
ترجمه: و پروردگارتان داناتر به هر كسى است كه در آسمانها و زمين است و ما بعضى پيامبران را بر بعضى ديگر برترى داديم و به داوود زبور داديم.
«تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَيْنا عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ وَ لكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَ لكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يُريدُ (البقره، 253)
ترجمه: اين پيامبران بعضى از ايشان را بر بعض ديگر برترى دادهايم بعضى از آنان كسى بوده كه خدا با وى سخن گفت و بعضى از آنان را مرتبهها بالا برد و عيسى بن مريم را محبت داديم و او را به روح پاك قوى كرديم، اگر خدا مىخواست كسانى كه پس از پيامبران بودند با وجود حجتها كه سويشان آمده بود با هم جنگ نمىكردند ولى مختلف شدند، از آنان كسانى بودند كه ايمان داشتند و كسانى بودند كه كافر بودند، اگر خدا مىخواست با هم كارزار نمىكردند ولى خدا هر چه بخواهد مىكند.
و البته معلوم است که تفاوتهای خلقت به خاطر تفاوتهای جایگاه و رسالت هر کس در نظام خلقت و وظایف و تکالیف محوله به اوست. هر موجودی در نظام خلقت جایگاه و وظیفه و تکلیفی دارد. چنان چه در میان آدمیان نیز همه نمیتوانند پدر، مادر، فیزیکدان، شیمیدان، پزشک، شاعر ... یا فقیه باشند. لذا حرکت نظام احسن خلقت مستلزم همین تفاوتها میباشد.
ب – اما اگر منظور این است که بر رفتارهای معصومین (ع) یا اولیاء الله و هم چنین بر رفتارهای سایر آدمیان از خوب و بد جبری حاکم است، خیر به هیچ وجه این گونه نیست. خداوند متعال به هر کس به نسبت جایگاهش مواهبی را اعطا نموده و به همان نسبت تکالیفی را بر عهدهی او گذاشته است. حضرت مریم (ع) ویژگیها و فضیلتهایی دارد که سایرین ندارند، همینطور تکالیفی بر عهدهی اوست که بر عهدهی سایرین نیست و از کسی به جز او خواسته نشده که حضرت مریم (ع) یا مانند او شود. لذا امیرالمؤمنین علیهالسلام به امت توجه میدهند که نه لازم است مثل من زندگی کنید و نه میتوانید، این روش زندگی و سلوک من متناسب با مواهب الهی و تکالیف واگذار شده به من است، بلکه بر شماست که پیروی و اطاعت کنید (مضمون).
اما نکتهی مهم این است که هیچ کس در حفظ مواهب الهی یا ضایع کردن آن مجبور نیست و به همگان اختیارات لازم اعطا شده است. اگر خداوند حکیم در قرآن کریم میفرماید: چنان چه نبی آیات را تحریف کرده و از خود چیزی بگوید و نسبت دهد، رگ گردنش را قطع خواهم کرد، معلوم است که این امکان وجود دارد، پس اختیار از او سلب نشده است. و هنر انسان در حفظ و بهرهوری بهینه از مواهبی است که به خودش اعطا شده است و در قبال باید تکالیفی که بر عهدهی اوست را به جا آورد تا به مراتب رشد و کمال خود برسد. و چون بیش از مواهب اعطایی تکلیفی نیست و بیش از تکلیف نیز سؤالی نیست، عدالت کامل برقرار میگردد.
ج – خداوند حکیم میفرماید، به هر کسی عقل و توان و اختیار و بصیرت و ... دادهام. برخی از مردم، دنیای فانی را هدف نهایی خود قرار میدهند و به نعمتهای زودگذر دنیا دلخوش میکنند، من هم به آنها همان نعمتهای دنیا را میدهم. اما برخی دیگر بصیرت دارند و میدانند که حیات آنها منحصر به دنیا نیست، لذا «الله» را هدف قرار میدهند و به دنبال آن هستند، من هم به آنها سعادت حیات اخروی را میدهم.
آیات ذیل به خوبی مبین است که تفاوتهای حاصله، به خاطر تفاوت در ارادهها و اهداف است و در نهایت توصیه میفرماید که هدفی به جز خدا در نظر گردید، چرا که متضرر و مغبون میگردید:
«مَّن كاَنَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلَئهَا مَذْمُومًا مَّدْحُورًا * وَ مَنْ أَرَادَ الاَْخِرَةَ وَ سَعَى لهََا سَعْيَهَا وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئكَ كَانَ سَعْيُهُم مَّشْكُورًا * كلاًُّ نُّمِدُّ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ وَ مَا كاَنَ عَطَاءُ رَبِّكَ محَْظُورًا * انظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلىَ بَعْضٍ وَ لَلاَْخِرَةُ أَكْبرَُ دَرَجَاتٍ وَ أَكْبرَُ تَفْضِيلًا * لَّا تجَْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلَاهًا ءَاخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُومًا مخَّْذُولًا» (18 تا 22)
ترجمه: هر كه دنياى نقد و زودگذر را بخواهد ما هم برايش در آن عجله مىكنيم. البته براى هر كه بخواهيم و هر قدر كه بخواهيم، آن گاه جهنم را برايش معين مىكنيم كه ده و رانده شده در آن شود * و هر كه آخرت را بخواهد و كوشش خود را همه براى رسيدن به آن قرار دهد آنان سعيشان قبول شده و صاحب اجر خواهند بود * هر يك را از عطاء پروردگارت مدد مىكنيم، اينها را و آنها را، و از عطاء پروردگار تو جلوگيرى نمىشود * ببين چگونه بعضى را بر بعضى برترى داديم، تازه اين برتريها دنيويست برترى آخرت بيشتر و بزرگتر است * با خدا معبودى ديگر شريك مگير تا در نتيجه ملامت زده و تنها و بى يار نشوى.
کلمات کلیدی:
اعتقادی