«ایکس - شبهه»: ریشهی این سؤالهایی که در ذهن پیش میآید و گاه دشمنان نیز سوء استفاده کرده و آن را به صورت شبهه القاء میکنند، نگاه سطحی به همه امور و از جمله قرآن کریم و مباحث اصولی مانند توحید، نبوت، معاد و امامت و و لایت است.
سطحینگر به قرآن کریم، گمان مینماید که قرآن یک سری الفاظ و جملاتی است که تحت عنوان آیات پشتسر هم چیده است و در نهایت هر کلمه، واژه یا آیه نیز معنایی هم دارد. ریشهی علنی شدن این نوع نگاه [که در عوام بوده و هست] و نیز سازمان یافتن آن در بافت فرهنگی، سیاسی و حکومتی و هدایتی جامعه، به عصر خلیفهی دوم بر میگردد که گفت: «حسبنا کتاب الله» یعنی کتاب خدا برای ما کافیست. و این اندیشه را امروزه وهابیت پیمیگیرد. در این دیدگاه، کتاب خدا همین صفحات مسطور بین دو جلد است! و ظاهر آیات نیز برای فهمشان کفایت میکند و ضرورتی به تعمق و تفکر نمیبینند. اما معلوم است که همین ظاهر را نیز به دقت نخواندهاند و در معانی آن تعمق و تأمل و تفکر نکردهاند. چرا که در همین ظاهر آیات تصریح شده است که کتاب را به تنهایی نفرستادیم تا به تنهایی بتواند در هدایت و رشد فردی و اجتماعی مؤثر افتد. لذا فرمود:
«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ...» (الحدید، 25)
ترجمه: ما رسولان خود را همراه با معجزات روشن گسيل داشتيم، و با ايشان كتاب و ميزان نازل كرديم تا مردم را به عدالت خوى دهند ... .
پس برای اخذ وحی و معارف الهی جهت هستیشناسی از یک سو و باید و نبایدهای منطبق با حقایق هستی از سوی دیگر، فقط کتاب نیامده است. بلکه در اصل رسول [انسان کامل] آمده است و به همراه او «کتاب» و نیز «میزان» که باز همان الگو و انسان کامل است، ارسال شده است. لذا به هنگام رحلت فرمود: [از این سه رکن] من از میان میروم و دو رکن دیگر را باقی میگذارم.
این انسان کامل است که هدایت میکند و نه الفاظ یا نوشتارها. و انسان کامل نیز بر اساس حقیقت وحی الهی هدایت میکند که ظاهرش در قالب الفاظ و نوشتارها در اختیار ما قرار گرفته است.
پس، نیازی نیست که قرآنی به غیر از این قرآن بیاورد. این معنا ناقض وحی و خاتمیت و هدایت است. بلکه حقیقت قرآن را تجلی داده و آیات الهی را تبیین نموده و احکام الهی را محقق میگرداند. و اگر امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز کنار گذاشته نمیشد و به قرآن بدون امام بسنده نمیشد، همین کار را مینمود و این همه ظلم و جهالت به نام اسلام و قرآن به مردم تحمیل نمیشد و ظالمین بر مردم حکومت نمیکردند و با ادعاها، نظریات، ایسمها و ... که همه در راستای منافع خودشان است مردم را به گمراهی و سپس استعمار و استثمار نمیکشیدند و عقول بشر رشد مییافت و زندگی دنیا گذری شیرین برای کسب معرفت و شناخت و تقرب به حق تعالی میگردید. چنان چه در دوران حکومت حضرت مهدی (عج) چنین خواهد بود.
کلمات کلیدی:
گوناگون