ایکس – شبهه: قطعاً خداوند متعال برای آنان نیز ستارالعیوبی کرده است، وگرنه وضعیتشان به مراتب بدتر از آن چیزی است که صاحب چشم برزخی میبیند. منتهی برخی اصرار دارند تا عیبهای خود را نه تنها عیان کنند، بلکه به رخ بکشند و پردههای عصمت الهی را پاره کنند.
به دو نکتهی مهم باید توجه شود:
الف – ستارالعیوبی یعنی پوشاندن عیبها و نه کور و بیبصیرت کردن انسانها. اگر قرار بود که هیچ نقص عیبی دیده نشود که نه خوب و بدی شناخته میشد و نه نوع انسان رشد میکرد. اگر قرار بود به بهانهی ستارالعیوبی خدا مؤمن و کافر – عالم و جاهل – مصلح و مفسد – عادل و ظالم – کریم و بخیل و ...، یکسان دیده شوند که دیگر هیچ هدایتی ممکن نبود و صورت نمیپذیرفت. فرض کنید که مردم فرق بین پیامبراکرم صلوات الله علیه و آله با ابوسفیان و ابوجهل یا فرق بین امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام با معاویه و ... را به بهانهی ستارالعیوبی خدا تشخیص نمیدادند – چه میشد؟! لذا شاهدیم آنان که تشخیص ندادند، به یزید هم امیرالمؤمنین گفتند، جانیان را متمدن و ابر قدرت خواندند و بالتبع خود و جامعه و تاریخ را به انحطاط و ضلالت و ذلت کشیدند.
خداوند متعال در قرآن کریم با تأکید بر تعقل، تفکر، تدبر، بصیرت و تقوا، انسانها را دعوت مینماید تا همین فرقها را ببیند و هدایت گردند:
«قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُلِ اللّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُم مِّن دُونِهِ أَوْلِيَاء لاَ يَمْلِكُونَ لِأَنفُسِهِمْ نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُواْ لِلّهِ شُرَكَاء خَلَقُواْ كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ» (الرّعد، 16)
ترجمه: بگو پروردگار آسمانها و زمين كيست؟ بگو خدا؛ بگو پس آيا جز او سرپرستانى گرفتهايد كه اختيار سود و زيان خود را ندارند؟ بگو آيا نابينا و بينا يكسانند يا تاريكيیها و روشنايى برابرند؟! يا براى خدا شريكانى پنداشتهاند كه مانند آفرينش او آفريدهاند و در نتيجه [اين دو] آفرينش بر آنان مشتبه شده است؟! بگو خدا آفريننده هر چيزى است و اوست يگانهی قهار.
ب – چشم برزخی یک کرامت عجیب و قریبی نیست که گمان شود خدا به برخی داده تا عیوب مردم را ببینند و به برخی نداده است؛ بلکه همگان از این استعداد برخورداند، منتهی تقوا و بصیرت و نیز عیب و نقص شدت و ضعف مرتبه دارند و مراتب بالای وجود همیشه بر مراتب پایینتر وجود اشراف دارند. لذا ستارالعیوبی بدین معنا نیست که مردم یک جامعه فرق بین افراد را تشخیص ندهند و مثلاً ملاصدرا یا انیشتاین را مایکل جاکسون یکسان ببینند.
بدیهی است که مراتب پایینتر وجود با سطحیبینی خود، نه تنها خود را دارای هیچ عیب و نقصی نمیبینند، بلکه گاه از دیگران نیز کاملتر میبینند. چنان چه یک ثروتمند ظالم، خود را از فقیر سالم و عادل برتر میبیند و یا یک بدحجاب گمان دارد که بسیار متجدد و زیبا شده است و با حجاب را متحجر میبیند، اما یک فرد عاقل و مؤمن به زشتی صورت و صیرت او اشراف دارد و میبیند. این همان چشم برزخی است.
هیچ یک از مستکبرین جاهل، ظالمان و جانیان زمان، نه تنها خود را «کالانعام بلهم اضل – حیوان بلکه پستتر» نمیبینند، بلکه خود را انسانهای متمدن، درجه یک، آقا و سالار بشریت میبینند، اما آن بیابان نشین سودانی، آن کپره نشین افغانی، آن زاغه نشین میانماری و ...، ددمنشیِ چون گرگ و خونآشامی چون خفاش آنان را به راحتی و وضوح میبیند و حس مینماید. این همان چشم برزخی مستضعف است که مستکبر ندارد.
مؤمن و فاسق نیز همینطور هستند. صاحب چشم پاک به صورت یک چشم و نگاه ناپاک او که نظر میاندازد، میگوید: تو آدم هیزی هستی. طرف با خود میگوید: عجب! از کجا فهمید، مگر ظاهر چشم من چه علامت خاصی دارد؟! لابد چشم برزخی دارد! و سریع خدا را محکوم میکند که پس چرا خدا به او چنین قدرتی داده که آبروی من برود؟!
بدیهی است که هر انسانی وقتی یک زن فاحشه و یا مرد اهل فحشا را در خیابان میبیند، فرقش را با یک دانشجویی که دنبال کسب علم میرود یا کاسب تشخیص میدهد. این همان چشم برزخی است که عاملین فسق و فحشا ندارند.
انسان خودش پردهدری و آبرو بری میکند و گناه را به گردن دیگران و حتی خدا میاندازد. و البته باز خدا ستارالعیوب است، یعنی او عیبهای دیگر و بزرگتری دارد که یک نمود آن در فحشایش ظهور پیدا کرده و علنی شده و مابقی محجوب مانده است و اگر خود اصرار کند، آن عیبها نیز ظهور و بروز پیدا میکنند و بر مراتب بالاتر آنها آشکار میشوند.
پس این انسان است که باید ستارالعیوبی خدا را در وجود خودش متجلی نماید و در ظاهر کردن عیبهایش لجاج و عناد و اصرار نداشته باشد و سعی در جبران آنها نموده و از خدا بخشش و پوشش (غفران) آنها را بخواهد، نه این که انتظار داشته باشد فسادش را علنی کند، اما دیگران کور شوند و هیچ نبینند:
«اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِي الذُّنُوبَ الَّتي تَهْتِكُ الْعِصَمَ» (دعای کمیل)
خداوندا! ببخش و بپوشان بر من گناهانی را که موجب هتک عصمت، [دریده شدن پردههای محافظتی] میشود.
کلمات کلیدی:
گوناگون