ایکس – شبهه: به چند نکتهی بسیار مهم توجه نمایید:
الف – بیتردید هر گونه کشش، گرایش، نیاز و حالات متفاوت روحی، روانی و جسمی را خداوند متعال خلق کرده و در وجود انسان نهادینه نموده است. لذا نه حُبّ ( حسّ دوست داشتن و خوشآمدن) از بیرون اکتساب میشود و یا مثل ادبیات، ریاضی و جغرافیا تعلیم میگردد و نه نه بُغض (حسّ بد آمدن و منفور داشتن) اکتسابی است، بلکه همه ذاتی و فطری هستند.
ب – اما از این اصل غافل نشویم که از خداوند علیم و حکیم «بد» صادر نمیگردد و به جز خیر صادر نمیگردد که او خیر محض است. پس اگر به انسان حالت، احساس و قوت کبر، حرص، کینه و حسد داده است، همه آنها خوب و لازمهی حیات تکاملی انسان میباشند.
اگر امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرماید: تکبر مقابل متکبر عبادت است، پس باید این حالت، حس و توان تکبر در انسان باشد – اگر انسان به رشد دیگران غبطه نخورد، تلاشی برای رشد و رقابت ندارد و غبطه نوع سالم حسد است – اگر انسان کینهی دشمن خدا را به دل نداشته باشد که اولاً نمیتواند «اشداء علی الکفار» و «واغلظ علیهم» باشد و بالتبع نسبت به همه جنایات، ظلمها، نسلکشیها و تعدیها بیتفاوت میگردد و ثانیاً همیشه تسیلم و توسری خور میشود. اگر انسان حرص نداشته باشد که نمیتواند نسبت به سعادت خود، خانواده، جامعه و همه مردم حریص باشد و این چنین تلاشگر و ایثارگر باشد، چنان فرمود پیامبر اکرم (صلوت الله علیه و آله) نسبت به ایمان شما مردم «حریص» است.
«لَقَدْ جَاءكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ» (التوبه، 128)
ترجمه: قطعا براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار استشما در رنج بيفتيد به [هدايت] شما حريص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است.
ج - پس، هر آن چه خدا داده حتماً خوب، خیر و مفید است، منتهی به انسان قدرتی داده است که از آن به «اختیار» یاد میشود. یعنی قدرت حاکمیت بر تمامی مملکت وجود و قوای آن را داد است و فرموده است از این قوا آن گونه که من به تو امر میکنم و راهنمایی میکنم استفاده کن، تا به رشد و کمال برسی. پس خطای بشر در استفادهی غلط از قوای روحی، روانی و جسمی خود است. بشر هر کجا «من» را به جای خدا إله و معبود گرفت، به خطا افتاد.
فرمود به شما بدن دادم که حیوانی و لازمه حیات دنیوی است، با تمامی نیازها، کششها و تمایلات حیوانیاش که از دو منبع «شهوت و غضب» ریشه میگیرند. هم چنین روح هم دادهام که اصل وجود شماست و از «امر» خودم میباشد و دارای تمامی ویژگیها، خصوصیات، نیازها و استعدادهای ملکوتی است. بدن یک ابزار است برای روح و از بین میرود، اما «خود» شما باقی میمانید، پس بر مملکت وجود خود و قوای نفسانی (حیوانی) غلبه کنید و از آنها درست استفاده کنید، نه این مغلوب آنها باشید. ماه رمضان تمرین همین امر مهم است.
د – راه غلبه و تحت کنترل گرفتن و استفاده صحیح از تمامی قوای نفسانی و روحانی نیز همان «تقوا» است که از ایمان سرچشمه میگیرد. وقتی انسان نسبت به حقایق عالم هستی کسب معرفت کرد، خداشناس و خدا خواه شد، آخرت را هدف گرفت و تحت تعالیم الهی در صراط مستقیم قرار گرفت، تمامی این قوا و احساساتش، ابزار مفید او خواهند شد و همه خدایی میشود. برای خدا دوست میدارد، برای خدا دشمن میدارد، برای خدا ترحم میکند، برای خدا غضب مینماید، برای خدا تکبر دارد، برای خدا ایمان به الله و برای خدا کفر به طواغیت دارد... و اینها همه عین عبادت است.
اگر در انسان قوا و حس «طغیان» نباشد که نمیتواند «فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِالله» شود و اگر حالت کفر نداشته باشد که نمیتواند إلهها و معبودها و ربهای کاذب درونی و بیرونی را تکفیر نماید، پس خدا همه این حالات و قوا را داده است، منتهی برخی آنها را برعکس و علیه خود خدا و خودشان استفاده میکنند و موجبات هلاکت خود و جامعه را فراهم میآورند.
جدید:
(نکتهها – به قلم شما): سفر به غرب – مجموعه مباحثات با برادران اهل سنت / (3) آلمان - «با تحقیق شیعه شدم»
کلمات کلیدی:
گوناگون