آيا طبق آيه 62 سوره بقره میتوان ادعا كرد كه هركس هر دينی دوست دارد داشته باشد مهم نيست و فقط مهم اينست كه به خدا و دنياى ديگر معتقد باشند و كارهاى شايسته انجام دهد و اجر میبرد؟ (مهندسی ترافیک/تهران)
ایکس – شبهه: متن و ترجمه آیهی مبارکه به شرح ذیل است:
«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ هَادُواْ وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ» (البقره، 62)
ترجمه: در حقيقت كسانى كه [به اسلام] ايمان آورده و كسانى كه يهودى شدهاند و ترسايان و صابئان هر كس به خدا و روز بازپسين ايمان داشت و كار شايسته كرد پس اجرشان را پيش پروردگارشان خواهند داشت و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهناك خواهند شد.
بدیهی است که به هیچ وجه نمیتوان از این آیه چنین استنباط نمود که پس هر کس هر دینی را دوست داشت، به همان بگرود.
الف – ابتدا دقت شود که دین خدا، غذا، کت و شلوار، خودرو یا امور ذوقی و تفریحی نیست که خداوند متعال منویی از انواع آن مقابل بشر گذاشته باشد و بفرماید که هر کدام را خواستید انتخاب کنید. که اگر چنین بود، انبیای متفاوت را در زمانهای گوناگون نمیفرستاد و امر به اطاعت از آنان نمینمود.
ب – برخی گمان دارند و نیز دوست دارند چنین القا کنند که «دین» یک چیزی مانند یک حزب و یا حتی کمتر از آن مانند یک تیم ورزشی است و هر کس میتواند بین این تیمها هر کدام را دوست داشت برگزیند و به اصطلاح طرفدارش شود. بدیهی است که این بازی گرفتن دین است که بسیار مغبوض خدای حکیمی است که انبیا را بر اساس حکمتش ارسال نمود. لذا به تمامی مؤمنین، چه ادیان پیش از اسلام و چه مسلمین، امر فرمود که به هیچ وجهی و به هیچ شکلی، دین را «بازی» نگیرید و از آنان که دین را بازی گرفتهاند نیز دوری نمایید:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ» (المائده، 57)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد كسانى را كه دين شما را به ريشخند و بازى گرفتهاند [چه] از كسانى كه پيش از شما به آنان كتاب داده شده و [چه از] كافران دوستان [خود] مگيريد و اگر ايمان داريد از خدا پروا داريد.
ج – آیه فوق تصریح دارد که اسامی مهم نیستند، نه این که «دین» مهم نیست؛ چرا که «ان الدین عندالله الاسلام»، دین نزد خدا اسلام است و همه انبیای الهی دعوت به اسلام کردهاند. آیه تصریح دارد که ملاک سعادت دنیا و آخرت، ایمان به الله و به معاد و نیز انجام عمل صالح است که نمود و ظهور همان ایمان میباشد.
ادیان الهی در اصل دعوت یکی هستند، اما در «شریعت» یعنی قوانین متفاوت هستند، چرا که هر کدام برای قوم یا زمانی خاص آمدهاند و فقط دین اسلام به عنوان آخرین دین و ختم نبوت و دین همگانی و جهانی آمده است. لذا آیه به اصول اعتقادی اشاره دارد و نه به شریعت.
د – حال کدام یک از ادیان «ایمان به الله جلّ جلاله» دارند، یعنی موحد و مؤمن هستند، کدام یک قائل نیستند که عُزیر پسر خداست یا قائل به تثلیث نیستند و خدا را سه و هر سه را خدا نمیدانند و معتقد به «ابّ و ابن و روحالقدس» نمیباشند و اساساً کدام دین و کتابی به غیر از اسلام و قرآن کریم باقی مانده است که کسی بخواهد به عنوان دین الهی و کتاب الهی بدان بگرود یا نگرود؟ و کدام عمل صالحی بالاتر از اطاعت اوامر الهی وجود دارد و اساساً کدام عملی به جز اطاعت او عمل صالح است؟
آیا به پیروان ادیان دیگر نفرمود: اگر اسلام را قبول ندارید، دست کم بیایید در آنچه متفق هستیم، یعنی توحید، یکی شویم و شرک نورزید؟! آیا شرک عمل صالح است؟ آیا نپذیرفتن حضرت مسیح بن مریم علیه السلام، پس از پایان دورهی شریعت حضرت موسی علیهالسلام عمل صالح است؟ یا نپذیرفتن شریعت ختم انبیا و رسل، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله، پس از پایان دوره شریعت حضرت عیسی علیهاللام عمل صالح است؟!
ﻫ – البته آیه تصریح دارد و مسلمانان را متذکر میگردد که مبادا مؤمنین و موحدین ادوار گذشته را تکفیر کنید، در میان آنها نیز کسانی که به الله ایمان آورده بودند، شرک نمیورزیدند، به معاد اعتقاد داشتند و عمل صالح انجام میدادند وجود داشته است و همه اهل بهشت هستند. نه این که امروز هر کس هر چه دلش خواست انجام دهد و نام ادیانی که اساساً منسوخ شده را به دوش بکشد، چند تا کار خوب بکند و گمان کند که مؤمن، موحد، معتقد به الله جلّ جلاله و معاد است و کارش نیز عمل صالح است.
و – آیه فوق در همین سوره، آیه 68 تکرار شده است، اما قبل از آن تصریح نموده که شما ایمان نیاوردید و عمل نکردید، اگر ایمان میآوردید و عمل میکردید، نعمات بر شما فرود میآمد و سپس میفرماید آنان که ایمان آوردند و عمل کردند، خوف و حزنی نخواهند داشت، و بدیهی است که اگر ایمان میآوردند و عمل صالح انجام میدادند، همه در عاقبت به اسلام میگرویدند:
«قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّىَ تُقِيمُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ» (المائده، 69)
ترجمه: بگو اى اهل كتاب تا [هنگامى كه] به تورات و انجيل و آنچه از پروردگارتان به سوى شما نازل شده است عمل نكردهايد بر هيچ [آيين بر حقى] نيستيد و قطعاً آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده بر طغيان و كفر بسيارى از آنان خواهد افزود پس بر گروه كافران اندوه مخور.
ز – باید دقت کنیم که هیچ گاه با تلاوت یک آیه و درکی از ظاهر آن، نه دست به تفسیر بزنیم و نه این که در احکام فقهی اجتهاد کنیم. در قرآن کریم که راجع به ادیان دیگر همین یک آیه نیامده است که بشود به آن بسنده نمود و حکم داد؛ آیات دیگری هم وجود دارد، از جمله:
«قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى كَلَمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ» (آل عمران، 64)
ترجمه: بگو: اى اهل كتاب، بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است (انبياء و كتابهاى آسمانى بر آن متّفقند) گرد آييم، و آن اين كه جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نكنيم و برخى از ما برخى ديگر را خدايانى به جاى خدا نگيرد. پس اگر (از اين پيشنهاد) روى گرداندند بگوييد: گواه باشيد كه ما مسلمانيم.
«قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ هَلْ تَنقِمُونَ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلُ وَأَنَّ أَكْثَرَكُمْ فَاسِقُونَ» (المائده، 59)
ترجمه: بگو اى اهل كتاب آيا جز اين بر ما عيب مىگيريد كه ما به خدا و به آنچه به سوى ما نازل شده و به آنچه پيش از اين فرود آمده است ايمان آوردهايم و (حال) اينكه بيشتر شما فاسقيد.
«وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلَّمَا أَوْقَدُواْ نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللّهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ» (المائده، 64)
ترجمه: و يهود گفتند دستخدا بسته است! دستهاى خودشان بسته باد و به [سزاى ] آنچه گفتند از رحمتخدا دور شوند بلكه هر دو دست او گشاده است هر گونه بخواهد مىبخشد و قطعاً آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو فرود آمده بر طغيان و كفر بسيارى از ايشان خواهد افزود و تا روز قيامت ميانشان دشمنى و كينه افكنديم هر بار كه آتشى براى پيكار برافروختند خدا آن را خاموش ساخت و در زمين براى فساد مىكوشند و خدا مفسدان را دوست نمىدارد.
«لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُواْ اللّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَيهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَار» (المائده، 72)
ترجمه: كسانى كه گفتند خدا همان مسيح پسر مريم است قطعاً كافر شدهاند و حال آنكه مسيح مىگفت اى فرزندان اسرائيل پروردگار من و پروردگار خودتان را بپرستيد كه هر كس به خدا شرك آورد قطعا خدا بهشت را بر او حرام ساخته و جايگاهش آتش است و براى ستمكاران ياورانى نيست.
«لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ ثَالِثُ ثَلاَثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلاَّ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِن لَّمْ يَنتَهُواْ عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ» (همان، 73)
ترجمه: كسانى كه [به تثليث قائل شده و] گفتند خدا سومين [شخص از] سه [شخص يا سه اقنوم] است قطعاً كافر شدهاند و حال آنكه هيچ معبودى جز خداى يكتا نيست و اگر از آنچه مىگويند باز نايستند به كافران ايشان عذابى دردناك خواهد رسيد.
یک مثال ساده:
فرض کنید خدا در قیامت از یک یهودی یا مسیحی بپرسد: چرا به اسلام ایمان نیاوردی و احکامش را اجرا نکردی؟ او بگوید: بیخبر مانده بودم، اما یهودی یا نصرانی بودم. بعد خدا بپرسد: پس چرا به تورات و انجیلی که من ناز کردم عمل نکردی؟ و او بگوید: چون در اختیار نداشتم و همه تحریف شده بود. بعد بپرسد: پس به کدام دین و کتاب گرویده بودی و مگر عقل نداشتی؟ او چه پاسخ خواهد داد؟!
- تعداد بازدید : 5588
- 4 شهریور 1392
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن سوره بقره