در قرآن کریم تصریح شده که کسی جز خداوند از آینده خبر ندارد، اما پیامبر اسلام و ائمه علیهمالسلام اخباری از آینده دادهاند؟ (لیسانس کامپیوتر/اصفهان)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): نه فقط «علم» یا «علم از آینده»، بلکه در هیچ موردی، هیچ کس، هیچ کمالی از خود ندارد و هر چه در این عالم هست، تجلی اوست، اسمِ (نشانه)ی اوست، آیت و دلیل برای شناخت و هدایت به سوی اوست. چنان چه میفرماید:
«اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى» (طه، 8)
ترجمه: خدايى كه جز او معبودى نيست [و] نامهاى نيكو به او اختصاص دارد.
از این رو باید به چند نکتهی بسیار مهم دقت شود:
الف – حیات، علم، حکمت، قدرت، زیبایی، رأفت، رحمت و ...، همه اختصاص به او دارد، اما نه تنها نفرموده که به دیگران نمیدهم، یا در این کمالات هیچ تجلی و ظهوری ندارم، بلکه به انسان عاقل و مختار فرموده که سعی کن عقل و فطرتت را با نفس حیوانیات (که لازمه حیات دنیوی توست) محجوب نکنی، تا این کمالات بیش از پیش در تو ظهور یابد. یعنی قابلیت و ظرفیت اخذ داشته باشی.
از این رو، خود علیم است و دستور به کسب علم میدهد، خود رحیم است و دستور به رحمت به یک دیگر میدهد، خودش محیی (زنده کننده) است و دستور به زنده کردن [با بیداری، هوشیاری و هدایت] میدهد، خودش رازقی کریم است، دستور به انفاق و کرامت میدهد، خودش زیباست و میفرمایید زیبایی را دوست دارم و ... .
ب – آری، همه علوم نزد خداوند علیم است، اما آیا در قلم خلقت، قلم صُنع و قلم وحی، این علوم را به دیگران و از جمله به انبیا، اوصیا، اولیا و سایرین افاضه ننمود و نفرمود تا انبیا را میفرستم تا نشانههای مرا برای شما بخوانند، کتاب و حکمت را به شما بیاموزند و شما را تزکیه کنند ... و آیا سراسر کتاب الهی علم غیبی نیست که به انبیا و در رأس همه به حضرت خاتم الانبیاء، صلوات الله علیهم اجمعین داده است؟!
«لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ» (آل عمران، 164)
ترجمه: به يقين خدا بر مؤمنان منت نهاد [كه] پيامبرى از خودشان در ميان آنان برانگيخت تا آيات خود را بر ايشان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد قطعاً پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.
آری، خداوند متعال علیم و حکیم است و جز او هیچ کس علمی ندارد، اما این علم را ظهور داده و افاضه مینماید. لذا اگر فرمود: علم کتاب و تأویل آیات (که همه علوم غیبی در آن است) را کسی ندارد جز خدا و راسخون فیالعلم، معنایش این نیست که آن راسخون شریک خدا در علم هستند، بلکه خداوند متعال این علم را به آنان افاضه کرده است:
«هُُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ» (آلعمران، 7)
ترجمه: اوست كسى كه اين كتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پارهاى از آن آيات محكم [=صريح و روشن] است آنها اساس كتابند و [پارهاى] ديگر متشابهاتند [كه تاويلپذيرند] اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنهجويى و طلب تاويل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پيروى مىكنند با آنكه تاويلش را جز خدا و ريشهداران در دانش كسى نمىداند [آنان كه] مىگويند ما بدان ايمان آورديم همه [چه محكم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان كسى متذكر نمىشود.
د – همانطور که ابتدا بیان شد، فقط علم نیست، همه کمالات از آن اوست؛ بشر ذاتاً فقیر است و از خود هیچ ندارد؛ اما همه به اذن او، میتوانند همه چیز داشته باشد. چنان چه در قرآن کریم به غیر از علم، میفرماید: شفیعی جز خدا نیست، مگر به اذن او – سلطه و سلطنتی جز خدا نیست، مگر به اذن او و ...،:
«إنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الأَمْرَ مَا مِن شَفِيعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ» (یونس، 2)
ترجمه: پروردگار شما آن خدايى است كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد سپس بر عرش استيلا يافت كار [آفرينش] را تدبير مىكند شفاعتگرى جز پس از اذن او نيست اين استخدا پروردگار شما پس او را بپرستيد آيا پند نمىگيريد.
«قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِن نَّحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ وَلَكِنَّ اللّهَ يَمُنُّ عَلَى مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَمَا كَانَ لَنَا أَن نَّأْتِيَكُم بِسُلْطَانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَعلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُون»
مگر همه معجزات «باذن الله»، توسط انبیای الهی انجام نشده است؟ انسان به اذن الهی حتی میتواند مرده زنده کند. مگر تجلی افاضهی فیض، لطف، علم و قدرت الهی، به اذن او را حکایت معجزات حضرت عیسی علیهالسلام نخواندهایم؟ چه واضح توضیح داده است که او به قومش گفت: من «باذن الله» هم مرده زنده میکنم، هم شفا میداد و هم از غیب و آن چه درون خانههایتان دارید خبر میدهم. آیا این با «هو الشافی، هو المحیی، هو العلیم و ... منافات دارد:
«وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللّهِ وَأُبْرِئُ الأكْمَهَ والأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ»
ترجمه: و [او را به عنوان] پيامبرى به سوى بنى اسرائيل [مىفرستد كه او به آنان مىگويد] در حقيقت من از جانب پروردگارتان برايتان معجزهاى آوردهام من از گل براى شما [چيزى] به شكل پرنده مىسازم آنگاه در آن مىدمم پس به اذن خدا پرندهاى مىشود و به اذن خدا نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود مىبخشم و مردگان را زنده مىگردانم و شما را از آنچه مىخوريد و در خانههايتان ذخيره مىكنيد خبر مىدهم مسلماً در اين [معجزات] براى شما اگر مؤمن باشيد عبرت است.
ﻫ - آیا برای پیامبر یا امامی «علیهم السلام»، که باذن الله و با تعلیم علوم الهی، از غیب قبر، برزخ، قیامت، محشر، بهشت، جهنم و حالات و طبقات ملائک و انسانها و ... خبر میدهد، خیلی سخت است که باذن الله از آیندهی نزدیک و یا دور حیاب بشری در زمین اطلاع داشته باشد و باذن الله اخباری را بازگو نماید؟ مگر در قرآن کریم نفرمود که در شب قدر، ملائک و روح را نازل میفرماید و تمامی مقدرات عالم را در اختیار انسان کامل، خلیفةالله و حجّت خود در زمین قرار میدهد و مگر نفرمود که نه تنها همه اعمال انسانها، بلکه حتی آثار آن اعمال [که ممکن است تا قیامت امتداد داشته باشد] و همه چیز را نزد امام مبین احصا مینماید:
«إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ» (یس، 12)
ترجمه: آرى ماييم كه مردگان را زنده مىسازيم و آنچه را از پيش فرستادهاند با آثار [و اعمال]شان درج مىكنيم و هر چيزى را در امام آشکار (روشن، غیر قابل انکار و ...) برشمردهايم.
پس، برای پیامبر یا امامی که باذن الله، معدن وحی و مخزن علم الهی میباشد و ولیالله بر جمیع کائنات و مخلوقات است، کار سخت یا عجیبی نیست که باذن الله، اخباری از آینده دهد.
عالم هستی تجلی علم، حکمت و مشیّت الهی است و خبر از آینده نیز مبتنی بر علم است. پس اگر چند متخصص در هواشناسی میتوانند بر اساس علم، از آینده و غیب خبر داده و بگویند: هفته دیگر در این نقطه باران میبارد، این اخبار نزد اهل عصمتی که مظهر اتمّ اسمای الهی هستند، [باذن الله] عجیب و غریب نمیباشد.
- تعداد بازدید : 4719
- 29 آبان 1392
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون