ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: [اگر چه متن سؤال تاریخی است، اما چون از فضیلت حفظ قرآن سؤال شد، باید در این خصوص نیز توضیحی ایفاد گردد].
طبق اقوال و مستندات تاریخی، نسبت به دو اتفاق در دوره حکومت خلیفه سوم (عثمان) تردیدی وجود ندارد. یکی "سوزاندن قرآن" و دیگری "جمعآوری قرآن". اما این که شخص وی حافظ هم بوده است یا خیر؟ سند موثقی نیافتیم، ممکن است او نیز حافظ قرآن بوده باشد.
الف – جمعآوری و سوزاندن قرآن کریم: بنا بر مستندات تاریخی در منابع موثق و معتبر شیعه و سنی، در دورهی خلیفهی سوم (عثمان)، از سوی وی دستور داده شد تا قرآنهای نوشته شده جمعآوری شده و به آتش کشیده شود.
بخاری که از اکابر فقها و محدثین اهل سنت محسوب میگردد، در "صحیح" خود مینویسد:
«طبق فرمان "عثمان" یک نسخه قرآن نوشته شد و سپس از روی آن نسخه هایی نگاشته شد و برای بلاد فرستاده شد. سپس "عثمان" دستور داد تا غیر از آن قرآن، تمام قرآنهای موجود – چه قرآنهایی که بر روی یک برگ نوشته شده بود، یا قرآنهایی که به صورت کتاب درآمده بود – جمع آوری و سوزانده شود.» و البته سایر بزرگان اهل سنّت نیز این قول را نقل کردهاند. ((صحیح) بخاری _ باب فضائل القرآن (ج6-ص236) _ بیهقی (سنن،ج2-ص41) _ کنز العمال (ج1-ص281) _ طحاوی در(مشکل الاثار،ج3-ص4) _ راغب در (محاظرات،ج4-ص433) و ... .
*- و البته این کار بدون سابقه نبود، طبق همین منابع: «در زمان خلقای اول و دوم، یعنی ابوبکر و عمر نیز علاوه بر دستور به ممنوعیت نقل احادیث رسول الله صلوات الله علیه وآله، احادیث نوشته شده را جمعآوری کردند و آتش زدند.»
*- البته خود آنها و بالتبع برخی از علمای اهل سنّت، چنین توجیه کردند که این کارها به خاطر جلوگیری از تحریفات بوده است. اما در هر حال به جای آن که طبق سنّت رسول الله صلوات الله علیه و آله، نوشتجات را بیاورند، نزد شخص عالم، معتبر، امین و حافظی چون امیرالمؤمنین علیه السلام بخوانند و خطاهای احتمالی را تصحیح کنند، اهتمام به سوزاندن آنها میکردند.
ب – فضیلت حفظ قرآن: البته که حفظ قرآن کریم، یک فضیلت است. و البته فضیلت قرائت و تلاوت مستمر قرآن کریم بیشتر است، و فضیلت تدبر و تفکر در آن به مراتب بیشتر است و فضیلت والی به ایمان و عمل به آن میباشد. برای همین در قرآن کریم امر به تلاوت و تدبر شده است، اما امر به حفظ نشده است؛ اما فضیلت است. و برای همین امر به قرائت و تلاوت و نیز تدبر و ایمان و عمل به قرآن کریم، در احادیث و روایات نیز به مراتب بیشتر از توصیه به حفظ آن است.
*- به ویژه در عصر نزول وحی و حتی دهها سال بعد از آن که "کتابت" راحت نبود و انتشار به مراتب سختتر بود، اکثر مردم آیات را حفظ میکردند. حال یکی چند آیه حفظ بود، یکی بیشتر و یکی کل قرآن کریم را حفظ بود.
ج – فضیلت قرآن کریم، مثل فضیلت هر علم دیگری و ارزش هر عمل دیگری، به نیت، درک و عمل صالح از سوی عالم یا حافظ بستگی دارد. چنان چه فضیلت نماز و روزه که از واجبات هستند نیز به همین امور است.
نمیدانیم که عثمان نیز حافظ کل قرآن کریم بوده یا خیر؟ اما میدانیم که بسیاری از مؤمنین حافظ بودند و هم چنین اکثر خوارج حافظ قرآن بودند؛ گفته شده که معاویه لعنة الله علیه نیز حافظ قرآن بود و هر فساد خود را با تفسیر به رأی به آیهای از قرآن کریم حمل میکرد. هارون و مأمون و امثالهم نیز بسیاری از آیات را حفظ بودند ...، و امروزه نیز برخی از وهابیها، سلفیها، تکفیریها، داعشیها و ...، حافظ قرآن هستند.
پس، حفظ قرآن فضیلت است، اما برای اهل ایمان و عمل به قرآن.
حدیث:
قال الباقر علیه السلام : انما شیعة على کثیرة صلاتهم کثیرة تلاوتهم للقرآن؛
شیعیان و پیروان على (علیهالسلام)، زیاد نماز مىگزارند، و زیاد تلاوت قرآن مىکنند. (صفات الشیعه ، ص ۴۳۶).
عن الصادق علیه السلام: ان البیوت التى یصلى فیها باللیل بتلاوه القرآن تضى ء لاهل المساء کما تضى ء نجوم السماء لاهل الارض؛
خانهاى که در آن نماز شب خوانده مىشود و قرآن تلاوت میگردد، براى افلاکیان آن گونه مىدرخشد که ستارگان براى زمینیان مىدرخشد. (ثواب الاعمال ، ص ۷۰).
کلمات کلیدی:
تاریخی