به من اثبات کنید که به احادیث چگونه اعتماد کنم و چطور بفهمم صحیح هستند یا نه؟ (دیپلم / یزد)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): حدیث در لغت یعنی «سخن»، و "قول" است که با "نقل قول" منتقل میشود، (پس مطلق حدیث) از سنخ مقولههای عقلی و استدلالی نمیباشد که استدلال عقلی لازم داشته باشد؛ بلکه دو موضوع در حدیث است که اثبات میخواهد: اول – انتساب آن به گویندهی اصلی (یعنی اثبات شود که سخن فلانی است) و دوم – اثبات آن که فلانی درست گفته است (یعنی متن حدیث)؛ و در این دو اصل هیچ فرقی ندارد که نقل قول از انبیای الهی یا ائمه اطهار علیهم السلام باشد و یا از هر شخص دیگری، اعم از این که در قید حیاط باشد یا نباشد.
الف – پس مسئلهی اول، انتساب به گوینده است؛ حال اگر غزلی خوانده شد و به سعدی یا حافظ منتسب گردید – یا قطعهای خوانده شد و به فخرالدین اسعد گرگانی (نویسنده ویس و رامین) و یا به جفری چاسر Geoffrey Chaucer / 1343 میلادی) منتسب گردید و یا مبحثی در فلسفه به افلاطون و ارسطو و بوعلی سینا نسبت داده شد، از کجا میفهمیم که انتساب درست است یا خیر؟
پس اثر (آثار) شناسی، خودش یک علم است، چه آثار فیزیکی باشد و چه نوشتاری و چه گفتاری؛ و از اصول و میزانهای سنجش خود برخوردار است که اگر چنین نبود، اساساً تاریخ قابل شناخت نبود و هیچ نقلی قابل اعتماد نبود.
ب – مسئله دوم، درست یا غلط بودن موضوع مورد بحث (متن) میباشد، چه یک نقل دینی باشد، چه فلسفی، چه ادبی، چه تجربی و... . به عنوان مثال اگر بگویند: برخی از دانشمندان قبل از گالیله معتقد بودند که زمین مربع یا مستطیل میباشد؛ خب شنونده خواهد گفت که اشتباه گفتهاند – یا اگر بگویند تلسکوب در فلان قرن اختراع شده است، خواهید گفت که خیر، بلکه ابوریحان بیرونی و ابن هیثم، 500 سال قبل از به دنیا آمدن گالیله، مخترع اپیکتوگرام یا تلسکوب (هر چند اولیه) بودهاند - یا اگر بگویند: فلاسفهی یونان یا هند و چین باستان (هندوئیسم، بودیسم و ...) در مورد هستی، وجود، پیدایش، بقا و ... چنین و چنان گفتهاند، اثبات میکنید که اشتباه گفتهاند. پس درست یا غلط بودن «متن» خودش مقولهی دیگری است.
نقش و جایگاه حدیث:
برخی به بهانهی مستند و مقدس بودن قرآن کریم، یا وجود احادیث جعلی، و یا بهانههای دیگر، میخواهند راه گریزی از "احادیث" پیدا کنند و یا به تعبیر دیگری، بر همان قاعدهی «حَسبُنا کِتابَ الله – کتاب خدا برای کافیست» تکیه کرده و هر چه پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله یا معصومین علیه السلام گفتهاند را تکفیر کرده و یا دست کم در آن ایجاد تشکیک کنند! در حالی که دقت نمیکنند که قرآن نیز به آنان وحی نشده است، بلکه با ابلاغ (حدیث) پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله دریافت نمودهاند و با هزاران هزار واسطه به نسل امروز رسیده است.
بدیهی است که اگر واقعاً به قرآن کریم رجوع کنند نیز هیچ راه گریزی از استناد و اقتدا به سنّت رسول الله و اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین باقی نمیماند، چرا که در همان کلام وحی، دستور مسقیم و صریح رجوع، اطاعت و تبعیت از آنان داده شده است؛ لذا تمامی مذاهب شیعه و سنّی، پس از قرآن کریم، «سنت» که همان سیره و فرمایشات ایشان میباشد را منبع اصلی در شناخت معارف و احکام میدانند؛ و البته حکم عقل نیز دلالت دارد که هیچ علم و کتابی، بدون معلم، قابل درک و فراگیریِ درست نمیباشد و هیچ راهی نیز بدون رهبر، قابل رهروی نمیباشد.
ملاکهای تشخیص صحت متن حدیث:
پس شناخت احادیث صحیح از ناصحیح، چه از جنبهی انتسابش و چه از جنبهی متن و موضوعش، اصول و راهکارهای علمی و کاملی دارد. به عنوان مثال در مورد موضوع (متن)، انطباق با عقل و وحی ملاک است:
عقل: همه چیز با عقل شناخته میشود، حتی خدا و قرآن کریم و حقانیت انبیای الهی و معاد نیز با عقل شناخته میشود، درستی و غلط بودن یک ادعا، یک متن، یک نظریه و ... نیز با عقل به اثبات میرسد، پس متن و پیامی که با "عقل" منافات داشته باشد، از آنان نمیباشد.
قرآن: پیامبر اکرم و اهل عصمت علیهم السلام، حاملان، عالمان، عاملان و ابلاغ کنندگان وحی هستند، پس اگر حدیثی به آنان منتسب گردید که با نص (صریح آیه قرآن) منافات داشت، این انتساب صحیح نمیباشد.
*- عقل حجت درونی خدا و انبیای ناقل وحی، حجتهای بیرونی هستند و هر دو بر حق میگویند. دین، عقل و وحی، یک چیز هستند. لذا پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند:
« ما جائَكُمْ عَنّي مِنَ حديثٍ موافق للحقِّ فأنا قُلْتُهُ و ما أتاكُمْ عَنّي مِنْ حديثٍ لا يُوافِقُ الحقَّ فَلَمْ اقُله و لَنْ اقول الا الحق » (بحارالانوار،ج2،ص188)
ترجمه: اگر حديث و روايتی از من به شما رسيد كه موافق حق بود پس آن حديث را من گفتهام (يعنی صحيح است) اگر موافق حق نبود، آن حديث از من نيست (يعنی جعلی و دروغ است) و من هرگز چيزی نمیگويم مگر حق و موافق حق باشد.
ملاکهای تشخیص صحت انتساب حدیث:
گاهی ممکن است که جملهای درست باشد، یا دعوی بر حقی باشد، با قرآن کریم نیز نه تنها مغایرت نداشته باشد، بلکه موافق باشد، اما عین جمله، بیان معصوم (علیه السلام) نباشد، بلکه نقل به مضمون باشد. مثل تمامی تذکرات، ارشادات، نصیحتها و تذکرات درست و خیری که مردم به یک دیگر میکنند و مبتنی بر وحی، حدیث و عقل میباشد، اما عین جمله نیست که گوینده بتواند بگوید: «قال ...».
شناخت صحت انتساب نیز علوم و راهکارهای خودش را دارد که در علم رجال، علم حدیث و ... مطرح میباشد. به عنوان مثال: صحت انتساب حدیثی به اهل عصمت علیهم السلام پذیرفته میشود که ناقلین آن تا امام معصوم (ع) هم معلوم و شناخته شده باشند و هم سالم و مورد وثوق. لذا احادیث بسیاری وجود دارد که در عین مغایر نبودن با عقل و وحی، به عنوان نقل آنان پذیرفته نمیشود، چرا که در سلسله راویانش، یک فرد فاسد، فاسق، دروغگو ...، و یا حتی ناشناخته وجود دارد. چنان که از ابوهریره احادیث بسیاری وجود دارد؛ چنان که حتی در کتب اهل سنّت، ضمن نقل یک حدیث، خودشان اشتهار ناقل به فسق یا دروغگویی را بیان داشتهاند؛ چنان که اهل بیت علیهم السلام گاهی خودشان ناقلان دروغگویی را معرفی کردهاند؛ مثل: مغیرة بن سعید، بیان تبّان، صائد، حمزة بن شامی و ... .
*- امام باقرعلیه السلام: خداوند لعنت کند بیان تبّان را؛ زیرا وی بر پدرم (علی بن الحسین علیه السلام) دروغ می بست. من شهادت میدهم که پدرم بنده صالح خدا بود (رجال، کشی، ج 2، ص 590)
چه کنیم؟
یک موقع سؤال این است که ما چگونه "حدیث شناس" شویم؟ این سؤال مثل این است که بپرسند: ما چگونه تاریخ شناس، فیلسوف، فیزیک شناس و ... شویم؟ خب پاسخ روشن است، میگویند: بروید در این رشته تحصیل تخصصی نمایید.
اما یک موقع سؤال این است: «ما که علم تخصصی نداریم، از کجا به صحت یک حدیث پیببریم؟» در اینجا نیز پاسخ [مانند هر علم و تخصص دیگری] روشن است، میگویند: «آن را از منابع موثقاش اخذ نمایید». یعنی ببینید که نقل قول چگونه به شما رسیده است؟ در کدام کتاب نوشته شده است؟ نویسنده چه کسی بوده است؟ پس اگر او به علوم تخصصی در قرآن و حدیث و نیز تقوایش مشهور بود، بپذیرید.
به عنوان مثال: یک موقع کتاب ناشناخته یا غیر موثقی از نویسندهی مشهور به گرایشات ضد دینی به دست میآورید و یا در فضای مجازی هر چه دلشان خواست مینویسند و زیرش هم به دورغ منابعی میآورند – اما یک موقع کتاب چهل حدیث امام خمینی رحمة الله علیه، شهید مطهری (ره)، آیت الله جوادی آملی، مرحوم آیت الله علامه طباطبایی، آیت الله جعفر سبحانی و ... را مطالعه میکنید و یا دانشمند اسلامشناس، قرآن شناس، حدیث شناس و نیز متقی، حدیثی را بیان میدارد.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
*- به من اثبات کنید که به احادیث چگونه اعتماد کنم و چطور بفهمم صحیح هستند یا نه؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7596.html
- تعداد بازدید : 4107
- 26 اردیبهشت 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن