دانشمند سنّی به اسم "غامدی – پاکستانی" میگوید: اگر امامت امام علی و امام مهدی علیهالسلام جزء ایمانیات اسلام میبود حتما در آیه آمن الرسول بما انزل... میآمد. (فوق لیسانس)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): اگر چه از ناآگاهی و عناد و روش بحث این شخص معلوم میشود که او سنّی نیست، بلکه وهابی میباشد، اما ما در این بحث، با شیعه و سنّی بودن و یا ایرانی و پاکستانی بودن کاری نداریم، بلکه میپرسیم: «چگونه دانشمندی است که گمان میکند اوست که تشخیص میدهد اگر چه چیزی جزو دین و ایمان بود، باید چه آیهای و چگونه نازل میشد؟!» این که روش جاهلیت عرب و مشرکین اعصار دورتر میباشد که میگفتند: چرا وحی به او آمد و به ما نیامد؟ چرا این آیه آمد و آن آیه نیامد؟ و یا میگفتند: ای پیامبر! اگر میخواهی ما ایمان بیاوریم، این آیات را حذف کن و به جایش در فلان زمینه، و آن گونه که ما میپسندیم، آیه بیاور! و یا کلاً این قرآن را تبدل کن و قرآن دیگری بیاور! گویی که ایشان [العیاذ بالله] از خودش آیه میآورد. و البته بدانیم که دأب کفار، همیشه "بدل" زدن بوده و هست.
« وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لاَ يَرْجُونَ لِقَاءنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَاء نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ » (یونس علیه السلام، 15)
ترجمه: و چون آيات روشن ما بر آنان خوانده شود، آنانكه به ديدار ما اميد ندارند مىگويند قرآن ديگرى جز اين بياور، يا آن را عوض كن بگو مرا نرسد كه آن را از پيش خود عوض كنم، جز آنچه را كه به من وحى مىشود پيروى نمىكنم، اگر پروردگارم را نافرمانى كنم از عذاب روزى بزرگ مىترسم.
چند سؤال:
*- مگر تمامی مسلمانان شیعه و سنّی، نماز را جزو دین و ایمان و ستون نمیدانند؟! در کدام آیه به رکعات نماز تأکید شده که تمامی مسلمانان، حتی وهابیتی که اصلا مذهب نیست، بلکه یک فرقهی انگلیسی میباشد نیز نماز صبح را دو رکعت و ظهر را چهار رکعت اقامه میکنند؟!
*- مگر در قرآن کریم آیهای هست که تصریح کند، طواف در حج یا عمره، و یا سعی بین صفا و مروه، هفت دور میباشد؟ نکند این واجبات را عبادی را نیز جزو دین نمیدانند؟!
*- آیا در قرآن کریم آیهای وجود دارد که فرموده باشد: (حَسبُنا الله کتاب الله) کتاب خدا کافیست و هر چه در قرآن [آن هم با کلمات، اسمها و جملات باب میل شما] نبود را نپذیرید و نفی کنید؟!
*- آنان که تا اسم امیرالمؤمنین، امام علی بن ابیطالب علیه السلام برده میشود، میپرسند: چرا عین این نام در قرآن نیامده است؟! مگر نام هر آن کس را که محق میدانند، در قرآن آمده است؟! در کجای قرآن آمده که حدود 1200 سال پس از رحلت، انگلیس مذهبی به نام "وهابیت" برای شما میسازد و شما بدان بگروید؟!
*- مگر خداوند متعال ضمن دستور مکرر و قاطع به اطاعت و تبعیت از رسول اکرم صلوات الله علیه و آله، تصریح ننمود که هر چه ایشان داد بگیرید و هر چه نداد را واگذارید؟ «... وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ - و آنچه را فرستاده [او] به شما داد آن را بگيريد و از آنچه شما را باز داشت بازايستيد و از خدا پروا بداريد كه خدا سختكيفر است / الحشر، 7»
مهدویت و حضرت مهدی علیه السلام:
*- مگر اهل سنت (واقعی – نه ناآگاهان و یا وهابیتی که به نام اهل سنّت خود را توجیه میکند) به مهدویت و خروج حضرت مهدی علیه السلام اعتقاد ندارند؟ در کجای قرآن کریم نام "مهدی" آمده است؟!
در کتب مرجع اهل سنت، مانند سنن ابن ماجه، سنن ابو داود ... و نیز المستدرك علی الصحيحين (حاکم نیشابوری) و چندین کتاب معتبر دیگر، باب مستقلی را به احادیث مربوط به حضرت مهدی علیه السلام و خروج ایشان اختصاص دادهاند؛ خب در کدام آیه خواندهاند؟!
آن چه از احادیث در مورد ایشان و امر خروجشان در کتب اهل سنّت آمده است، حکایت و یا پیش بینی آینده و ... نیست، بلکه مستقیماً تصریح به تقسیم "ایمان و کفر" بر پایه اعتقاد به مهدویت دارد، آیا این دانشمند پاکستانی یا ...، میگوید: اگر شرط ایمان بود، باید در فلان آیه از او اسم برده میشد؟! آخر این چگونه دانش و دانشمندی است؟!
صحیح ابوداود، بابی دارد به نام «کتاب المهدی» که با این حدیث از رسول خدا صلوات الله علیه و آله شروع میشود: «مَن انکَرَ خُروجَ المَهدی فَقَد کَفر - هر کس خروج مهدی [علیه السلام] را انکار نماید، همانا کافر شده است»؛ و دهها حدیث با همین مضمون در کتب منبع اهل سنّت درج شده است.
اسمها در قرآن کریم:
برخی از یک سو گمان میکنند که "اسم" فقط همان است که خودشان آن را شناخته و با آن دیگران را میخوانند و از سوی دیگر میگویند: چرا خدا عیناً همین اسمی را که من در نظر دارم، در قرآن کریم نیاورده است؟! در هر حالی که "اسم" یعنی نشانه و خداوند متعال نشانهها را بیان داشته تا مردم هدایت شوند.
کلمه "محمد" صلوات الله علیه و آله، فقط چهار بار در قرآن کریم آمده است، اما «رسول، نبی، خاتم، رحمة للعالمین، نذیر، بشیر، شاهد و ...» نیز اسمهای ایشان هستند که بارها در قرآن کریم آمده است و اتفاقاً معارف اصلی جهت شناسایی در همین اسمهاست، نه در کلمه «محمد، ص»، مضافاً بر این که نام میلیونها میلیون انسان میتواند "محمد" باشد، اما هیچ کدام نبی، بشیر، نذیر و رحمة للعالمین و خاتم الانبیاء نمیباشند.
"علی" یک اسم است و معنای لغوی آن نیز «برتر» میباشد؛ خداوند متعال خودش "عَلیُ الأعلی" است، اما میلیونها میلیون نفر انسان نیز همین نام را داشته و دارند، اما همه "ولی الله" – "اولی الامر" – "صراط مستقیم" – "امام" – "مؤمن" و ...، که همه به تصریح پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، اسمهای امیرالمؤمنین هستند که در قرآن کریم آمده، نمیباشند.
آغاز و اتمام اسلام و ایمان:
به این دوست دانشمند پاکستانی و امثال ایشان باید گفت: «گام نخست در اسلام شناسی، سپس تسلیم امر حق شدن (اسلام آوردن) و سپس ایمان، شناخت امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام و باور ولایت و امامت ایشان نمیباشد، بلکه خداشناسی، خدا باوری، معادشناسی و قیامت باوری، رسول شناسی و ایمان به رسالت و خاتمیت ایشان و حقانیت قرآن کریم میباشد و "اتمام" دین و ایمان، با ولایت و امامت است (اتمام به معنای پایان نیست، بلکه به معنای کامل شدن است)؛ چنان که فرمود:
« الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا - امروز كسانى كه كافر شدهاند از [كارشكنى در] دين شما نوميد گرديدهاند پس از ايشان مترسيد و از من بترسيد امروز دين شما را برايتان كامل و نعمتخود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آيينى برگزيدم / المائده، 3»
*** - پس این دانشمندان و مدعیان، به جای آن که برای خدا تعیین و تکلیف کنند که چگونه باید وحی میفرستاد تا آنها ایمان بیاورند، باید بروند اصول عقاید خود را از ابتدا، بازنگری و بازسازی کنند، اگر انشاء الله اندکی اصلاح شد، به "ولایت و امامت" در قرآن و سنّت نیز خواهند رسید.
*** - این مدعی دانشمندی که به دروغ خود را اهل سنت معرفی میکند [و مسلمانان اهل سنت باید از این وهابیون به شدت برائت بجویند]، هنوز نمیداند که گام نخست مسلمانی و نمود اول ایمان، طبق صریح آیات قرآن کریم، اطاعت و تبعیت از رسول الله صلوات الله علیه و آله میباشد، نه این که کتاب چند سطری را در دست بگیرد و بدون آن که خوانده باشد و درک نموده باشد، بگوید چرا فلان کلمه نیامده و یا چرا این چنین آمده است؟ و اگر قرار بود این موضوع و یا آن موضوع جزو دین و ایمان باشد، باید در فلان آیه چنین یا چنان میآمد! این که جهالت محض است.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
*- دانشمند پاکستانی (غامدی) میگوید: اگر ولایت حضرت علی (ع) و مهدویت جزو ایمان بود، در فلان آیه از قرآن میآمد؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7599.html
- تعداد بازدید : 2389
- 27 اردیبهشت 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی امامت